۱- برخورد با ادب و مهربانی با زن
هنگامی که در شب زفاف مرد بر زن وارد میشود، حیاء و وقار، سراپای وجود زن را فرا میگیرد و این در حالی است که اعصابش مشوش است، لذا باید مرد در این حالت با ادب و مهربانی برخورد کند و با او مزاح و شوخی نماید تا اینکه زن با احساسات مرد همراه شود و نباید هیچگونه اجبار یا زدن یا ناسزا گفتنی در کار باشد و هیچ مانعی ندارد که مرد تا صبح روز بعد منتظر باشد؛ چرا که انسان به کاری که با شتاب و عجله اقدام مینماید به خطا میرود و کارها با نتایج خطرناک و وخیمی روبرو میشود.
از اسماء بنت یزید بن سکن روایت شده است که گفت: من حضرت عایشه را برای رسول الله ج آراسته و زیبا نمودم، سپس نزد پیامبر آمدم و ایشان را برای روبرو شدن با حضرت عایشه ل خبر کردم، پیامبر ج نزد او آمد و کاسهای از شیر همراه خود داشت، از آن نوشید و آن را به حضرت عایشه ل داد، ایشان سرش را به پایین انداخت و شرم کرد.
اسماء گفت: من او را سرزنش کردم و به او گفتم: کاسهی شیر را از دست پیامبرج بگیر.
حضرت عایشهل «بعداً تعریف کرد که» آن را گرفتم و نوشیدم، سپس پیامبر ج به او فرمود: برو به دختران هم سن و سالت هم شیر بده.
اگر زن تا حدودی «به خاطر حیا و عفت» امتناع ورزد؛ هیچ مشکلی ندارد؛ چرا که این امتناع، موجب تحریک و شدت حرص میگردد.
به عروس و داماد پیشنهاد میشود که در شب زفاف همهی لباسهای خویش را در بیاورند. سنّت است زمانی که شوهر در شب زفاف بر زن وارد میشود بگوید: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ من خَيْرَهَا وَخَيْرَ مَا جَبَلْتَهَا عَلَيْهِ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّهَا وَشَرِّ مَا جَبَلْتَهَا عَلَيْهِ». [۱۳۷]
ترجمه: «پروردگارا! از تو خیر او «زن» و خیر سرشت و طبع و اخلاق او را میطلبم و از شرّ او و سرشت و طبع و اخلاق به او به تو پناه میبرم».
در این دعا تسکین و آرامشی برای احساسات و نفس زن وجود دارد و این دعا بسیار پربرکت است. امید است که خداوند تبارک و تعالی آن شب را پر از خیر و برکت و آن را مبارک گرداند.
[۱۳۷] به روایت ابوداود (۲۱۶۰) و ابن ماجه (۱۹۱۸) در النکاح. [مؤلف] آلبانی در صحیح الجامع (۳۴۱) میگوید: صحیح است. [مصحح]