۱- استبضاع
یک مرد برای داشتن فرزند باهوش، نجیب و شجاع به این نوع «از نکاحهای زمان جاهلیت» متوسل میشد و هدف اصلی این نکاح، همین امر بود. «به این صورت» که مرد زن خود را به نزد مردی که مشهور به یکی از صفات عالی و خوب بود میفرستاد و از زن خود میخواست که با آن مرد همبستر شود و هنگامی که زن از آن مرد، حامله میشد، آن شوهر از زن خود دوری میجست «با او مقاربت نمیکرد» تا اینکه همسر او وضع حمل مینمود و فرزند متولد شده به شوهر زن، متعلق و منسوب میشد و در برخی از اوقات، زنی که هنوز ازدواج نکرده بود و باکره بود «به این نوع از ازدواج روی میآورد»؛ چنانکه دوشیزهای از پدر رسول خدا ج تقاضا کرد که با او استبضاع کند تا فرزندی به زیبایی وی «عبدالله پدر رسول خدا» برای او حاصل شود و در مقابل ۱۰۰ شتر از دوشیزه مطالبه نماید؛ ولی پدر رسول خدا از این امر خودداری کرد.
در عصر حاضر نیز، عملی مشابه استبضاع انجام میگیرد و آن تلقیح مصنوعی است و به این صورت است که نطفهی مردی که دارای صفات مرغوبی چون: قوهی جسمی، ذکاوت و زیبایی صورت «گندم گون» است، داخل رحم زن کاشته میشود «این عمل با مقاربت صورت نمیگیرد، بلکه زن به صورت مصنوعی، باردار میشود».