باب اول: نگاهی به تاريخ ايران
١- ایران قبل از اسلام.
٢- موضع فارس در قبال اسلام.
٣- توطئههای فارس بعد از فتوحات اسلامی.
٤- ایران در زمان پهلوی.
چرا این بررسی تاریخی را انجام میدهیم؟
امروز در جهان اسلام، جنبشهایی باطنی و وحشتناک همچون رافضه، نصیریه، دروزیه، بهائیت و اسماعیلیه وجود دارند.
اساس این جنبشها با یک سازماندهی برمبنای مذاهب و طائفهگرایی به وجود آمده و رهبران آنها، در پشت شعارهای جدید و پر زرق و برقی همچون ملیگرایی، دموکراسی، اسلام و سوسیالیسم، عقاید باطل خود را مخفی کردهاند. این جنبشها، حال و آینده دعوت اسلامی را تهدید میکنند. شیرازهی آنها در ایران و سوریه برپا شدهاست و رهبران این جنبشها به صراحت میگویند که جنبش آنان سراسر جهان اسلام را فرا خواهدگرفت. هماکنون آنان در هرجایی از جهان اسلام مرکزی دارند و جای تأسف است که بیشتر مسلمانان آرزوها و دلبستگیهای فراوانی نسبت به حکومتی که جمهوری اسلامی ایران خوانده میشود، پیدا کردهاند.
این دلیلی ندارد، جز اینکه آنها شعارهای اسلامی را سر میدهند، در حالی که قبلاً هم قرامطه، شعارهایی اسلامی را سر داده و دولت عبیدیان تظاهر به اسلام مینمودند. هنگامیکه عبیدیان و قرامطه حاکم مسلمین شدند، کِشت و نسل را فاسد نموده، کفر و فساد و فحشا را منتشر ساخته و خون مسلمانان در حج سال ٣١٧ را مباح نمودند و آنان را قتل عام کردند.
به این خاطر که تاریخ دوباره تکرار نشود، این بررسی تاریخی را انجام میدهیم تا حال را به گذشته مرتبط سازیم. چرا که درست نیست کسی یک جنبش و حرکت و نحوه برپایی آن را بررسی کند، در حالی که از تاریخ آن حرکت بیخبر باشد.
بدون هیچ شکی دروزیه، نصیریه، بهائیت و اسماعیلیان به اصل و ریشهای واحد به نام تشیع برمیگردند و این تشیع هم ریشههایی مجوسی دارد، نه اسلامی. و سرزمین دین مجوسیت، بلاد فارس و ایران بوده است.
در این بررسی تاریخی از تاریخ مجوسیت در ایران و اثر این دین بر فرقههای مختلف شیعه خواهیم گفت. قبل از هر چیز، میخواهیم دو ملاحظهی زیر را بیان نماییم:
اول: تفاوت عمیق و فراوانی بین شیعیان علی س و شیعیان امروز وجود دارد. شیعیان علی س میگفتند او شایستهتر از معاویه برای خلافت است و معاویه بر امیرالمؤمنین علی، ستم و تجاوز [به حکومت او] نموده است و به همین خاطر جانب او را گرفته و زیر پرچم او جنگیدند، اما شیعیان امروز قائل به معصوم بودن امامان بوده و اصحاب را دشنام میدهند و منکر سنت شده و اعتقاد به رجعیت [بازگشت] و تقیه دارند.
باید بین فارسهای مجوسی که نیرنگ زده و اسلام را تحت امر [فاسد] خود قرار دادند با فارسهایی که وارد دین خداوند ﻷ شده و مسلمانان نیکویی گشتند، تفاوت قائل شد.
کسانیکه با شمشیر و علم و مال خود از اسلام دفاع نمودند، که در رأس آنان صحابی بزرگوار و گرانقدر، سلمان فارسی س و سایر بزرگان سلف بودند که رسول الله ج دربارهی آنان میفرماید:
«عن ابي هريره س قال: كنا جلوساً عند النبي ج فأنزلت عليه سوره الجمعه ﴿وَءَاخَرِينَ مِنۡهُمۡ لَمَّا يَلۡحَقُواْ بِهِمۡۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ٣﴾ [الجمعة: ٣]. قال: قلت: مَن هُم يا رسول الله؟ فلم يراجعه حتي سأل ثلاثاً وفينا سلمان الفارسي، وضع رسول الله ج يده علي سلمان، ثم قال: لو كان الأيمان عند الثريا لناله رجال أو رجل من هولاء»[٤].
«از ابیهریره س روایت شده که نزد رسول الله ج نشسته بودیم که (این آیهی) سوره جمعه نازل شد: «او مبعوث برای دیگران نیز هست، آنانی که هنوز به اینان نپیوستهاند (و بعدها به دنیا میآیند) خدا چیرهی کار بجا است». گفتم: ای رسول الله آنان، چه کسانی هستند؟ سه بار پرسیدم و ایشان جواب نداد و سپس در حالی که سلمان فارسی در میان ما بود، ایشان دست خود را بر سلمان گذاشت، سپس فرمود: اگر ایمان در ثریا[٥] هم باشد، حتماً افراد یا فردی از اینها [اشاره به سلمان] به آن دست خواهند یافت».
بنابراین بحث ما در این کتاب از فارسهای مجوسی است، اما فارسهای مسلمان، کسانی که منظور رسول الله ج در این حـدیث بودند، بـرادران، بـزرگـان و سلف صالح مـا هستند و از هر نـوع حماقتِ قومگرایی و ملیگرایی چه عربی باشد و چه فارسی نزد خداوند ﻷ برائت و بیزاری میجوئیم. و سپاس میگوییم او را که به وسیلهی اسلام بر ما منت نهاده و از قلبهایمان عبادت بتها را بیرون کشیده است.
[٤]- به روایت امام بخاری، مراجعه کنید به فتح الباری، ج ١٠، ص ٢٦٧.
[٥]- نـام ستارهای است، و بدان جهت آن را ثریـا میخوانند کـه مجموعهای از ستارگـان است کـه به هم فشرده در جـایی تنگ و بـه شکل منظمی قرار گرفتهاند. فرهنگ المنجد.