دیدگاه خمینی نسبت به خلافت اسلامی
شیعه و در رأسشان خمینی معتقدند که دولت اسلامی جز در عهد پیامبر ج و عهد علی س برقرار نشده است. قبل از این هم کلام خمینی دربارهی خلافت راشدهی قبل از علی س نقل شد و دیدیم که آنها آن را خلافتی غصب شده و غیرشرعی میدانند و امور حکومت در نزدشان بر پایه ائمه (دوازده گانه) و جانشینانشان استوار است. به این خاطر شیعیان در گذرگاههای مختلف تاریخ اسلامی به خلافت اسلامی حمله میکنند و در گذشته و حال، با تمام توان سعی در تشویش تاریخ اسلامی دارند.
خمینی صراحتاً میگوید که خلافت [در طول تاریخ] برای آنها [شیعیان] حاصل نشد و برای ائمهی ما فرصتی برای به دست آوردن زمام امور، پیش نیامد و تا آخرین لحظهی حیات به انتظار آن بودهاند. پس بر افراد فهمیده و عادل واجب است که فرصت را غنیمت شمرده و آن را برای تنظیم و تشکیل حکومت رشیده [هدایتگر] بکار برند[١٤٢].
به این خاطر خمینی درتاریخ اسلامی مان به خلافت حمله میکند. و گاهی صراحتاً به آن هجوم میبرد، اگر خلافت راشده ذکر شود به اشاره و کنایه حرف میزند و در سایر مواضع هم تماماً با اسلام مخالفت میکند و مثلاً میگوید: «در صدر اسلام، امویان و یارانشان سعی در منع استقرار حکومت امام علی بن ابی طالب کردند و با تلاش پر از بغض، اسلوب حکم و نظامش را تغییر دادند و از اسلام منحرف شدند. چون که برنامهی آنها با اسلام و تعالیمش به کلی مخالف بود و بعد از آنها عباسیان سر کار آمدند و بر همان منوال پیش رفتند و خلافت را به سلطنت موروثی تبدیل کردند و تا به امروز، ادامه داشته است»[١٤٣].
او با نادانی، تمام خلفای مسلمین را محکوم میکند. کسانی که بر امت اسلامی حاکم بودند. مثلاً دربارهی هارونالرشید میگوید: «هیچ فرهنگ و تعلیم و تذهیبی نداشت و افراد قبل و بعد از او نیز همینگونه بودند»[١٤٤].
[١٤٢]- «حکومت اسلامی» ص٥٤.
[١٤٣]- همان ص٣٣.
[١٤٤]- همان ص١٣٢.