طاعون

فهرست کتاب

خمینی و غلو در ائمه

خمینی و غلو در ائمه

خمینی در بیان منزلت ائمه در اعتقاداتشان می‌گوید: «قطعاً امـام مقامی محمود، درجه‌ای والا و خلافتی تکوینی دارد که تمامی ذرات جهان برای ولایت و سیطره‌اش خضوع می‌کنند»[١٥٨].

ما - اهل سنت و جماعت - معتقدیم که تمامی ذرات کائنات فقط برای خداوند   سجده و خشوع می‌کنند.

﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡمَلِكِ ٱلۡقُدُّوسِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ١ [الجمعة: ١].

«آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، به تسبیح و تقدیس خدا مشغول است. خدائی که مالک و حاکم (کلّ جهان) است، از هر نقص و عیبی مبرّا و منزّه است، و چیره‌ی کار بجا است».

خمینی می‌گوید: «ائمه کسانی هستند که در آنان سهو و غفلت تصور نمی‌شود». و ما معتقدیم که این خروج از طبیعت بشری [و میل کردن] به‌سوی منزلت خداوندی است که خواب سبک و یا سنگینی ندارد.

و همچنین می‌گوید: «از ضروریات مذهب ما این است که ائمه‌ی ما مقامی دارند که هیچ ملکه و فرشته‌ی مقرب و نبی مرسلی به آن مقام نمی‌رسد»[١٥٩].

و شیخ‌الاسلام محمد بن عبدالوهاب  / اجماع را نقل کرده است که هرکس این اعتقاد را داشته باشد کفر کرده است ایشان می‌فرماید: «هرکس غیر انبیاء را برتر یا مساوی با آنها بداند کفر کرده و اجماع تعدادی از علما را بر آن نقل کرده است»[١٦٠].

خمینی غلو و افراطش را درمورد ائمه ادامه می‌دهد و می‌گوید:

«به موجب روایـات و احـادیثی که نزد ماست رسول اعظم  ج و ائمه، قبل از خلقتِ کائنات نور بوده‌اند که خداوند آنان را احاطه کننده‌ی عرشش قرار داده و بر ایشان مکان و منزلتی قرار داده که کسی جز خداوند به آن آگاه نیست و جبرئیل - در وصف این مقام - گفته که - همانگونه که در روایات معراج وارد شده - اگر به اندازه‌ی سرانگشتی نزدیکتر می‌شدم می‌سوختم».

او از ائمه روایت می‌کند که گفته‌اند: «برای ما با خداوند حالاتی موجود است که ملکه‌ی مقرب و نبی مرسل به آن نمی‌رسند و این‌گونه منزلتی برای فاطمه الزهرا علیها السلام [نیز] موجود است»[١٦١].

﴿سُبۡحَٰنَ رَبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ رَبِّ ٱلۡعَرۡشِ عَمَّا يَصِفُونَ٨٢ [الزخرف: ٨٢].

«خداوندگار آسمان‌ها و زمین و عرش (و تخت سلطنت مجموعه‌ی عالم هستی) پاک و منزّه از این توصیف‌هائی است که (درباره‌ی او) می‌کنند».

او درباره‌ی تعالیم ائمه می‌گوید: «همانـا تعـالیم ائمـه مانند تعـالیم قرآن است. تنفیذ و پیروی از آن واجب است»[١٦٢].

آنچه که در کتاب کافی و یا حکایات الرقاع و سایر مصادرشان آمده تأییدی بر آن است. حتی آنها از تعالیم قرآن روی گردانند چون اقوال ائمه نزدشان مانند وحی است که باطل از هیچ سو بدان راه ندارد.

[١٥٨]- همان ص٥٢.

[١٥٩]- همان ص٥٢.

[١٦٠]- «الرد علی الرافضة» مخطوطة ص٢٣.

[١٦١]- «حکومت اسلامی» ص٥٢-٥٣.

[١٦٢]- همان ص١١٣.