روابط ایران و دولتهای خلیج بعد از تشکیل دولت بازرگان
دولتهای خلیج به انقلاب خمینی اعتراف کرده و رؤسای این حکومتها، برای این حکومت و رهبرش پیام تبریک فرستادند و هیئتهایی رسمی از آن کشورها، از تهران و قم دیدن کردند. از جمله: عبدالله بن عبدالعزیز معاون دوم رئیس هیئت وزیران عربستان سعودی، که در آن نامهای از برادرش خالد را به خمینی تسلیم کرد که در آن از او برای اتحاد دولتهای اسلامی دعوت کرده بود[٢٧٢].
در ١٥/٤/١٩٧٩ گروهـی از سوی مجلس اعلای مسـاجد، به ایران رفت و این هیئت، اعضایی از دولتهای مختلف خلیج را شامل میشد. آنها با خمینی در قم جلسهای را تشکیل داده و به خاطر پیروزی انقلابش به او تبریک گفتند[٢٧٣].
همچنین هیئتی دیگر از رابطه العالم الاسلامی به ایران رفت و به خمینی تبریک گفت.
اما خمینی با سردی و تکبر و غرور با آنها دیدار کرد و با تحقیق دانستم که هیئتی رسمی، که متشکل از دولتهای خلیج و همسایهی ایران بود، خواستند که خمینی را نصیحت کنند، که مردم را نکشد و موضع رسول الله ج را در فتح مکه به یادش آوردند که چگونه به قریش گفت: «بروید شما آزادید».
اما خمینی به این هیئت توهین کرد و به آنها گفت که شما شایستگی دخالت در این مسائل را ندارید. - با توجه به اینکه تمام اعضای این هیئت از علما بودند - و او آنها را به مسائل جانبی مشغول کرد.
و در روایت دیگری از این ماجرا که از یکی از اعضای این هیئت گفته شده، خمینی جلسه را ترک کرد و از آنجا خارج شد و به دنبال آن سایر افراد نیز خارج شدند.
بنابراین رد و انکار انقلابیون خمینی بر دولتهای خلیج، یک انکار سلبی است. به عنوان مثال:
در ١٧/٣/١٩٧٩ جشن رسمی و مردمی در آبادان، در تأیید برپایی جمهوری اسلامی برگزار شد و رادیو آبادان اعلام کرد که این مراسم باشکوه برگزار شده است و گزارش آن به طور کامل به دو زبان فارسی و عربی پخش شد.
شایان ذکر است که خطیبی در یکی از مراکز اهواز، سخن میگفت و تلاش میکرد تا تعصب عربی را از قلب نمایندگان بزداید و آنها را به متحد شدن، تحت اسلام خمینی فرا میخواند.
در ادامه گوشههایی از متن سخنرانی دکتر محمد مهدی را که صدای انقلاب اسلامی از آبادان در ساعت ١٢ ظهر روز ١٧/٣/١٩٧٩ آن را پخش کرد، میآوریم:
«... ای برادران مسلمان عرب ما، به عرب بودن یا مدینهای بودن خود مغرور نشده و فریب نخورید. به خاطر بودنتان در شهر رسول الله یا در زمان رسول الله مغرور نشوید. معیار، همراهی با محمد نیست، مگر اینکه رسالت و دین آسمانی را حمل کنید. او فرمود عرب هیچ برتری بر عجم و عجم هیچ برتری بر عرب و سیاه و یا سفید نیز هیچ یک بر دیگری برتری ندارند، مگر با داشتن تقوای الله ..
رسول الله بهسوی شما نیامده است تا در مکه و مدینه در زمان خود حکومت کند. و یا در عراق در زمان ما. او آمده است تا اسلام و قرآن را عالَمگیر کند. اما ما مسلمانان با کوتاهی و تذلل و تنبلی خودمان در این زمینه قصور کرده و واجب بلند مرتبهی اسلامی خود را انجام ندادهایم. تا جایی که در تمام جهان هیچ کشور [حکومت] اسلامی نمییابیم. چرا رهبر انقلاب اسلامی، امام خمینی، روح الله والفدا از عراق به کویت و از آنجا به پاریس میرود؟ برای اینکه در تمام جهان، تنها یک کشور که از این رهبر بزرگ حفاظت کند وجود ندارد. تا اینکه مسلمانان جمع شدند و خواستهی خود را به کرسی نشاندند و تمام امکانات خود را برای نابودی حکومت شاهنشاهی پهلوی به کار گرفتند.
بله، عراق و کویت و حجاز و... مسلمان نیستند. من نمیخواهم اسلام آنها را نفی کنم، اما آنها به طور کامل تسلیم دین خداوند نیستند، اگرچه در بعضی از آنها اسلام یافت شود. اما اسلام مراتب دارد. بنابراین خورشید دعوت اسلامی از مغرب طلوع کرد. همانطور که در زمان امام مهدی، طبق احادیث صحیح، خورشید از مغرب طلوع میکند. شاید این قضیه عینیت یافته باشد.
امام، رهبر انقلاب، این انقلاب را از غرب، از پاریس به ثمر رسانید تا اینکه، پیروزمندانه و عزیز و توانمند، به کشورش بازگشت. ما تا پیروزی نهایی با او خواهیم بود و خود را نیز حاضر و آماده میکنیم، برای اینکه شهید تقدیم کنیم. خون شهیدان نهایتاً باعث میشود که ما به آزادی و استقلال و جمهوری اسلامی و نه غیر آن، برسیم».
سپس این خطیب از نیتهای تجاوزکارانهی قومش سخن به میان میآورد و میگوید:
«... شما دو گام مبارک در پیش دارید. گام اول برپایی و استقرار انقلاب اسلامی از نظر سیاسی، اقتصادی، اخلاقی و عقیدتی چه در داخل و چه درخارج. پس از این ما دو گام محکم و قاطع داریم: گام اول این است که جمهوری اسلامی را در ایران مستقر سازیم و حوادث و پیچیدگیها و بحرانها را که مانع محقق شدن امنیتمان میشود از بین ببریم. جمهوری اسلامی باعث محقق شدن امنیت ما میگردد.
بعد از اینکه این مسئله کامل شد و بعد از اینکه مستقر شده و روی پای خود ایستادیم، مجاهدان مسلمان به قدس و مکهی مکرمه و افغانستان و کشورهای مختلف اعزام خواهند شد تا امنیت رسول الله ج محقق شود .. (ان الـملك ان الحكم الا لله الحق فهو خیر الفاصلین)».
چون این سخنرانی در مراسمی در اهواز عرب برگزار میشد، سخنران عرب از آنها خواست که به دنبال جدایی از جمهوری اسلامی نروند، چرا که گمان میکند این حکومت اسلامی و محمدی است، نه عربی یا عجمی.
او سخنانش را اینگونه پایان داد:
«... ای برادران مسلمانم در شرق و غرب زمین، به صراحت میگویم، مکهی مکرمه حرم امن الهی است که عدهای بدتر از یهود بر آن حکومت میکنند. چرا که آنها در این سرزمین حرام [سرزمینی که ریختن خون در آن حرام است] و در ماه حرام ذی القعدهی گذشته به تکارنه که مسلمانند حمله کردند و آنها را از مکهی مکرمه و سرزمین حجاز بیرون راندند و آنها میگفتند: ما و پدرانمان از فرزندان این کشور و سرزمین گرامی بودهایم، چرا ما را اخراج میکنید، در حالیکه الله سبحانه و تعالی میگوید، این سرزمین امن است.
افراد وحشی حکومت سعودی، به زنانشان حمله کرده و به ناموسشان تجاوز کردند. به ناموس این شهروندان آواره شده در مکهی مکرمه، تجاوز کردند. آنها از خودشان دفاع کردند و یکی از ماشینهای آنان را سوزاندند، سپس این مهاجمان نزد امیر مکه رفتند و دستور تیرباران آنها را با سلاح سنگین از ١٢ هلیکوپتر گرفتند و با تانک منزلشان را ویران کردند. این رفتار با مسلمانان از سوی چه کسی انجام میشود؟ در میان این افراد مورد حمله قرار گرفته، قاری قرآن و نگهبان بیت الله الحرام وجود داشتند.
هرگز [وضع اینگونه نخواهد ماند و] ما به فلسطینمان، مکه و مدینهمان باز خواهیم گشت و قرآن را در این سرزمینهای مقدس اشغال شده، حاکم خواهیم گردانید». [انتهای سخنان خطیب].
این تنها گوشههایی از این سخنرانی رسمی بود که به دو زبان فارسی و عربی از رادیو آبادان پخش شد. در تاریخ ٢٠/٣/١٩٧٩ روزنامهی الوطن کویت، از منابع اختصاصی خود گزارش داد که یک سخنگوی رسمی در تهران از صحبتهای تأسف برانگیزی که رادیو آبادان، از او در عراق نقل کرده است، عذرخواهی کرد. اما این سخنگو از صحبتهایی که در مورد سعودی و کویت گفته شده بود، عذرخواهی نکرد. ملاحظات ما در مورد سخنرانی دکتر محمد مهدی صادقی زیاد است و تنها قسمتی از آن را میآوریم:
١- اشتباهات در آن زیاد است. ما بدون تصحیح آن را نقل کردیم. او در استدلال به قرآن، تقوای الهی را رعایت نکرد و گفت: «ان الحكم الا لله الحق وهو خير الفاصلين» در حالیکه صحیح آن چنین میباشد: ﴿إِنِ ٱلۡحُكۡمُ إِلَّا لِلَّهِۖ يَقُصُّ ٱلۡحَقَّۖ وَهُوَ خَيۡرُ ٱلۡفَٰصِلِينَ﴾ [الأنعام: ٥٧]. «فرمان جز در دست خدا نیست. خدا به دنبال حق میرود (و کارهایش برابر حکمت انجام میشود. لذا اگر خواست عذاب واقع میگردد و اگر نخواست عذاب واقع نمیشود) و او بهترین (قاضی میان من و شما و) جدا کننده (حق از باطل) است».
٢- هنگامیکه مراسم و سخنرانی رسمی است و رادیو آن را پخش کرده و هیچ معذرت خواهی از سوی حکومت در مورد سخنان گفته شده دربارهی خلیج، بعد از پخش سخنان صورت نگرفت، نتیجه میگیریم که این نظر رسمی حکومت و دولت است. در این صحبتها آمده بود که مجاهدین (ایرانیها) قدس را - که ذکر قدس فقط برای سرپوش اماکن بعدی است - و مکهی مکرمه را آزاد خواهند کرد. پس انقلابیون ایران، انقلاب خود را به خارج از ایران صادر میکنند. بهسوی مکه و مدینه و عراق و کویت و افغانستان.
این سخنران امامش، خمینی را اینگونه توصیف کرد: امام تمام مسلمین. پس تنها مخصوص ایرانیها نیست. در تصریحات وزیر خارجه، ابراهیم یزدی نیز آمده بود که خمینی، رهبر تمام شیعیان جهان است[٢٧٤].
٣- سخنران بـرای عدهای از تکـارنه کـه حکومت با زور آنها را از مکـه اخراج کـرده است، آه و ناله سر میدهد، در حالیکه خمینی، هزار مسلمان اهل سنت را فقط در اهواز، که او در آن سخنرانی میکرد از بین برد و همچنین در کردستان و بلوچستان.
آیا کشتن اهل سنت از سوی آنها یک عمل اسلامی است و اخراج گروهی در مکه جرم است؟!.
و به این خاطر وعدهی فتح مکه را میدهد، امـا سکوت میکند و به سرقت حجرالاسود، همـانگونه که اجدادش قبلاً دست به آن کـار زده بودند، تهدید نمیکند.
[٢٧٢]- رادیو تهران در ١٨/٤/١٩٧٩.
[٢٧٣]- از خبرگزاریها.
[٢٧٤]- مجلهی ایرانی شهید در ٤/١١/١٣٩٩هـ.