طاعون

فهرست کتاب

کودتای ١٩٧٩

کودتای ١٩٧٩

در ماه هشتم سال ١٩٧٩ حکومت عراق اعلام کرد که کودتایی را برای براندازی نظام بعث و حکومتش در بغداد کشف کرده است. و شخصیت‌های حزبی بزرگی، رهبری این کودتا را بر عهده داشتند. که عبارتند از:

١- محی عبدالحسین مشهدی، رئیس مخفی مجلس رهبری انقلاب و وزیر سابق.

٢- عدنان حسین، نخست وزیر.

٣- محمد عایش، وزیر صنعت و رئیس سندیکا (اتحادیه‌ی) کارگران عراق.

٤- محمد محجوب، وزیر تعلیم و تربیت.

٥- غانم عبدالجلیل، وزیر دولت.

به این اسم‌ها شخصیت‌های دیگری نیز اضافه شد که در سطح رئیس دانشگاه و افسران ارشد قرار داشتند و همگی آنها از رهبران حزب حاکم بعث بودند.

در بیانیه‌ی رهبر قطری حزب بعث عراق و رئیس مجلس انقلاب آمده بود که کودتاچیان با خارج ارتباط داشتند و [از قبل، حکومت از آن مطلع بود.] رهبری [حزب] به مصلحت ندید که آن موقع آن را کشف کند. اما معلوماتی به روزنامه‌های تابع آن، در خارج عراق درز کرد، که مشهدی در آن بیان کرده بود که [برنامه‌ریزی] کودتا از سال ١٩٧٥ شروع شده بود و هدف از آن براندازی رئیس جمهور، حسن البکر و معاونش صدام و همچنین، اعلام دولت جدید واحد بین سوریه و عراق که ریاست آن حافظ اسد و پایتختش بغداد باشد، بود.

مشهدی اضافـه کرد: محمد عـایش روابط قدیمی با رئیس جمهوری سوریه، حافظ اسد، داشت و (طبق گفته‌ی او) شرایط و مسائل قدیمی، بین آنها ارتباط برقرار کرده بود. اما نگفت که شکل و صورت این مسائل و شرایط آن چگونه بوده است.

اما مشهدی درباره‌ی روابطشان با حافظ اسد گفت: کودتاچیان برای کارهای رسمی و مهم به موصل در شمال عراق می‌رفتند و در تاریکی شب به مرز با سوریه رفته و با هیئت‌های فرستاده شده از سوی اسد، دیدار می‌کردند. بعد از اعلام هدف وحدت، برای کودتاچیان آسان بود که با حافظ اسد و اطلاعات سوریه، رابطه برقرار کنند، چرا که آنها به صورت رسمی به خاطر برقراری وحدت به دمشق می‌رفتند!!.

مشهدی اعتراف کرد که محمد عایش - مسئول رابطه با سوریه - در مرحله‌ی اول، بیست هزار دینار از سوریه گرفت و اسد از آنها خواست که هرچه سریع‌تر انقلاب کنند. و اسد متعهد شد که در شب انقلاب تعداد زیادی چترباز را در لباس نظامی عراق [به کمک آنها] بفرستد.

حکومت عراق جلوی این کودتـا را گرفت و سرانجـام ٢١ متهم را محکوم به اعدام نموده و به ٢٠ نفر دیگر حکم زندان از ٧ تا ١٥ سال داد. و یک نوار را از اعتراف کودتاچیان ضبط و برای حاکمان سوریه فرستاد. به دنبال کشف کودتا روابط دو کشور قطع گردید و اسد و صدام که هردو به تونس رفته بودند به یکدیگر سلام نکردند و مشخص شد که حکومت سعودی قبل از برپایی کنگره و در خلال آن، بین دو کشور میانجی‌گری کرده بود، اما در این کار موفق نشد.

بار دیگر می‌گوییم که دستیابی به کل حقیقت، جداً سخت و مشکل است. از خلال اخبار پخش شده از این کودتا، می‌توانیم با قطعیت بگوییم که سوریه یک طرف اصلی این کودتا بوده است. و هنگامی‌که حافظ اسد با صدام حسین در بغداد مصاحفه میکرد و با او دست می‌داد، تلاش می‌کرد با دست دیگرش به او ضربه بزند. [به دنبال توطئه بود].

بله، همان وقت که رهبران دو کشور، هر دو، هدف وحدت را اعلام می‌کردند، حافظ‌اسد نقشه‌ی کودتایی هولناک را برای رفیقانش و شرکایش در حزب می‌چید. و این خلق‌وخوی اصیلی است که حافظ اسد بر آن پرورش یافته است.

اما در طرف دیگر این کودتا، رئیس مجلس رهبری انقلاب، محی عبدالحسین مشهدی قرار داشت که فردی شیعی و ایرانی و فارس بود.

او در حین تظاهرات و درگیریهای شیعه در جنوب عراق بازداشت شد. و بعد مشخص شد که بازداشت او اشتباهی و بدون برنامه‌ریزی بوده است. او در اثر بازداشت، توان و قدرتش را از دست داد و گمان کرد که کودتا کشف شده است. سپس یک بازجوی حزب را درخواست نمود تا در مقابلش اعتراف کند.

مشهدی وزارت دولت را از فلیح حسین جاسم، که به خاطر توطئه‌هایش با شیعیان [علیه عراق] در سال ١٩٧٧ اخراج شده بود، به ارث برده و با این‌که فارس بود، رئیس مجلس رهبری انقلاب در حزب ملی‌گرای عربی شده بود. چقدر نادان و بی‌خبرید‌ای ملی‌گراها !!!.

با اعلام اسامی کودتاچیان متوجه می‌شویم که تعداد زیادی از آنها از خانواده‌های شیعه هستند. و زمان کودتا با تیرگی روابط ایران و عراق از یک سو و قوی شدن روابط ایران با سوریه، از سوی دیگر همراه شده بود.

علاوه بر این، قدرت شیعه در نفوذ به احزاب، به منظور درهم‌کوبیدن آن، مخصوصاً حزب بعث مشخص می‌شود. همانگونه که این اتفاق در سوریه افتاد. اما همچنان رهبران بعث عراق به حیات خود ادامه می‌دهند و هنوز اجلشان فرا نرسیده است.

این دومین کودتایی بود که بعثی‌های نصیری سوریه علیه بعثی‌های عراقی ترتیب میدادند. اولین کودتا در سال ١٩٧٧ بود که محمد عمار از جمله‌ی متهمین آن بود. کسی‌که به خاطر حوادث مشهور جاسوسی برای اسرائیل در سال ١٩٦٨ مجازات شده بود.

بعد از کودتای ١٩٧٩ تعدادی از رهبران ایران به سوریه و لبنان رفتند و از دمشق شدیدترین هجمه‌هـا و دشنام‌ها و اتهامات را نثار حاکمان عراق می‌کردند.

حسین خمینی، نوه‌ی خمینی تصریح کرد که بر ایران لازم است که با همکاری برخی از دولت‌های منطقه، به خاطر تحقیر و اذیت حکومت عراق، ضد مردمش، آن را از بین ببرند. زیرا او از کارهایی که شاه انجام می‌داد، خیلی شدیدتر و هولناک‌تر عمل می‌کند[٢٨٢].

حسین خمینی از جمله جوانانی بود که مسائل سیاسی را دنبال می‌کرد و جایگاه خیره کننده‌ای نزد جدش، رهبر انقلاب ایران داشت و دیدارش از سوریه نیز بعد از اینکه حکومت سوریه بیش از ١٥ داعی را در یک روز اعدام کرد، اتفاق افتاد. آیا در هنگام دیدارش از علت اعدام این داعیان از اسد، سؤالی کرد؟! آیا حسین خمینی تلاش کرد تا از زندان‌های سوریه و ساختمان اطلاعات دیداری داشته باشد تا با چشم خود آنچه که نصیری‌ها بر سر داعیان و سربازان الله   می‌آورند، ببیند؟!.

نوه‌ی خمینی به خوبی می‌داند که نصیری‌ها با اسلام می‌جنگند و علمانیت [سکولاریسم و بی‌دینی] و الحاد را تبلیغ می‌کنند و برای هر فساد اخلاقی حریص هستند. پس چطور [پس از هم‌پیمانی آنـان بـا یکدیگر] بیاید و حکومت سوریه و سیاست حافظ اسد را افشا و او را متهم می‌سازد؟!.

و چگونه وظیفه‌ی اصلی را که به خاطر آن به سوریه رفته بود، توضیح می‌دهد. او می‌گوید بر ایران واجب است که بـا همکاری برخی دولت‌های منطقه،حکومت عراق را از بین ببرد. بعضی از دولت‌های منطقه یعنی سوریه. اما نوه‌ی خمینی نگفت که این نقشه، چه زمانی برای عراق اجرا خواهد شد، آیا بعد از اسرائیل یا قبل از آن؟!.

به خدا قسم، ما می‌دانیم که خطر حاکمان تهران برای اسلام از خطر یهود بیشتر است. و انتظار هیچ خیری از آنان نداریم. و به خوبی می‌دانیم که آنان با یهود در جنگ علیه مسلمین، همکاری می‌کنند وکسانی‌که زبان به تآمر و دستور به [اهالی] خلیج می‌گشایند، هرگز علیه اسرائیل نمی‌جنگند. اما ما این معلومات را برای رهبران جوان بازداشت شده در زندان‌های نصیری می‌آوریم، کسانی‌که علی‌رغم تمام این کارهای رخ داده از سوی خمینی، برای او دست می‌زنند و تشویقش می‌کنند. به همین‌مقدار معلومات بسنده می‌کنیم و از تصریحات روحانی عبور می‌کنیم که هرهفته در رادیو تهران می‌گوید: «ایران اگر بخواهد می‌تواند عراق را به اشغال خود درآورد».

و یا اخباری مبنی بر اینکه حکومت عراق مقادیری اسلحه را از یک کشتی بزرگ، کشف کرده که به‌سوی یکی از دولت‌های خلیج در حال حرکت بود[٢٨٣].

از اینها و سایر معلومات عبور می‌کنیم، چرا که مطالبی که بیان کردیم، برای هر فرد منصفی واضح است.

[٢٨٢]- خبرگزاری اَی.اف.بی (AFB) در ٢٥/١٠/١٩٧٩.

[٢٨٣]- اخبار ٢٨/٩/١٩٧٩.