طاعون

فهرست کتاب

موسی صدر و انقلاب خمینی

موسی صدر و انقلاب خمینی

هرگاه با بعضی از متفکرین شیعه ملاقات می‌کردیم و نقشه‌های شک‌برانگیز موسی صدر را بیان می‌نمودیم و برای آنها قضیه را روشن می‌ساختیم، از مشارکت آنها با ما در حمله به صدر متعجب و حیران می‌شدیم و آنها بیان می‌کردند که موسی‌صدر رهبر شیعه نیست، بلکه خمینی به تنهایی این رهبری را به عهده دارد (و این سخن آنها قبل از انتشار اسم خمینی در بین عامه‌ی مردم بود).

انقلاب خمینی چنان دستاوردهای متناقضی با سخنان خود آنها داشت که باورمان عمیق‌تر و راسخ‌تر شد که کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است.

خمینی و صدر به سیدهایی منتسب می‌شوند که در طول تاریخِ طائفه‌ی شیعه، از اهل بیت پیغمبر  ج سرچشمه می‌گیرند - چه‌وقت و در چه‌زمانی اهل بیت رسول الله  ج از فارس بوده‌اند؟ کم نبوده‌اند مردمانی که به دروغ و با زور خود را منتسب به اهل بیت کرده‌اند و در گوشه و کنار تاریخ اسلامی به آنها ظلم و ستم روا داشته‌اند؟!.

این‌ها در وجوه دیگر نیز با یکدیگر قرابت و فامیلی دارند. احمد پسر خمینی با دختر خواهر موسی صدر ازدواج کرده و مرتضی طباطبایی پسرِ دخترِ صدر نیز بـا نوه‌ی خمینی ازدواج کرده است. خود صدر نیز- همان‌گونه که می‌گویند - شاگرد خمینی در قم بوده است.

معاون وقت نخست‌وزیر ایران، دکتر صادق طباطبایی، - پسرخواهر صدر- است و با او مدت زیادی را در لبنان زیسته است. موسی‌صدر نیز او را به آلمان فرستاد تا در رشته‌ی شیمی تحصیل کرده و به مدرک دکتری رسید. علاوه بر آن او علاقه‌ی زیادی به نوای موسیقی داشت.

دکتر صادق طباطبایی یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری و همچنین یکی از اعضای مجلس بوده است.

صدر روابط مستحکمی با مهندس مهدی بازرگان و دکتر ابراهیم یزدی و صادق قطب‌زاده داشت و هنگام اقامت آنها در لبنان در سال ١٩٧٤میلادی، موسی‌صدر تمام کمک و مساعدت‌های مورد نیاز را به آنها کرد.[٣٠٢]

دکتر مصطفی چمران، وزیر دفاع ایران، از بزرگترین یاران موسی صدر بود. او مدیر مدرسه‌ای در صور بود که صدر آن مدرسه را تأسیس کرده بود و متولی و سرپرست نظارت بر شاخه‌ی نظامی جنبش اَمَل، قبل از گیرودارهای انقلاب ایران بود[٣٠٣].

وزیر دفاع ایران در لبنان مصطفی شمران و در ایران مصطفی چمران خوانده میشد. نقشه‌ی شیعیان وطن نمی‌شناسد، او یک سال رئیسی لبنانی بود و سال دیگر یک مقام ایرانی و قبل از اینکه به لبنان بیاید، زبان عربی را به خوبی فراگرفت تا نقشی را که برای آن در نظر گرفته شده بود، با مهارت و توانایی و زیرکی بازی کند. فعّالان اسلامی از خواب و جهل عمیق بیدار می‌شوند؟!.

موسی‌صدر همچنین روابط مستحکمی با آیت‌الله شریعتمداری داشت. رضا صدر از آیات بزرگ و سرشناس در ایران، برادر بزرگ او بود.

خمینی به محض دریافت خبر ربودن موسی‌ صدر نامه‌ای به یاسر عرفات نوشت و از او خواست که مشکل را حل کند همچنین او نامه‌ای به حافظ اسد - رئیس جمهور نصیری سوریه - در خلال کنگره‌ی پایداری نوشت و در یک سخنرانی تلویزیونی از طریق شبکه‌ی سی.بی.اس آمریکا، که دو روز قبل از آمدنش از پاریس به تهران صورت گرفت، بیان داشت: از مسئولین لیبی به خاطر قضیه‌ی امام صدر دعوت کرده‌ام، اما تا الآن هیچگونه جوابی نگرفته‌ام و برنامه‌ی لازم [برای این امر] را اتخاذ خواهم کرد.

خمینی، صادق قطب‌زاده را برای گفتگو در مورد مشکل به وجود آمده درباره‌ی صدر به لیبی فرستاد. همچنین با حافظ اسد دراین ‌باره گفتگو کرد. قطب‌زاده شروع به تحریک دانشجویان ایرانی در اروپا و آمریکا کرد تا نامه‌ای به قذافی بنویسند و قضیه را از نظر اطلاع‌رسانی بطور همه‌جانبه، پخش و منتشر سازند. (الوطن العربی، شماره‌ی ١١٠). همه‌ی این فعالیت‌ها در حالی بود که خمینی هنوز در فرانسه بود.

تمامی علمای شیعه بر مخفی کردن صدر حتم و یقین داشتند و به بیشتر رؤسا و حکام عرب نامه نوشتند. از جمله کسانی‌که در کنگره‌ی پایداری به حافظ اسد نامه نوشتند: آیت‌الله خمینی، آیت‌الله شریعتمداری، آیت‌الله گلپایگانی، آیت‌الله نجفی و آیت‌الله حاج آقا حسن قمی از کرج و آیت‌الله رضا صدر بودند.

این معلومات در دیدار با سیدعلی حجتی کرمانی همسر دختر رضا صدر همزمان با حوادث بعد از تبعید و اخراج شاه از ایران صورت گرفت.

مهدی بازرگان، نخست‌وزیر وقت ایران، نیز در دیدار عده‌ای از لبنـانی‌ها که به پـایتخت ایـران آمده بودند، گفت که اولین کار مهم دستگاه امورخارجه‌ی دولتش، تلاش برای آزاد کردن موسی‌صدر خواهد بود.[٣٠٤]

دکتر صادق طباطبایی، معاون نخست‌وزیر و سخنگوی رسمی حکومت ایران، این‌گونه موضع ایران را نسبت به قضیه‌ی صدر بیان می‌دارد:

«ما در ابتدا به دنبال کشف معمای ربودن و حل قضیه هستیم و این امر راه حل‌های دیپلماتیک و غیردیپلماتیک دارد و ما هر راهی که ما را به هدفمان برساند، اتخاذ خواهیم کرد، مهم اینجاست که ما مطمئنیم که امام موسی صدر تاکنون از لیبی خارج نشده است و تمامی شایعات گفته شده هدفی جز پیچیده ساختن قضیه ندارد. موضوع امام صدر، همان‌گونه که امام خمینی گفت، تجاوزی آشکار نسبت به حقوق اسلامی است و عموماً از اخفای او کسی جز قدرت‌های امپریالیستی و صهیونیستی بهره نمیبرد، تا اتحادی ضد کسانی که آزادی و حرمت اسلامی را هتک می‌کنند، شکل نگیرد»[٣٠٥].

طباطبایی امپریالیست آمریکا و صهیونیست‌ها را زیاد ذکر می‌کند، چرا که به لبنان وهم‌پیمانان فلسطینی لبنانی‌ها اشاره دارد و این موضوع مقتضی تکرار این عبارات است.

خمینی - رهبر انقلاب ایـران - نیز استقبـال از معمر قذافی و هرگونه برقراری روابط دیپلماتیک با لیبی را تـا حل مشکل ربودن موسی‌صدر، رد کرد.

این بود دیدگـاه انقلاب ایران نسبت به موسی‌صدر؛ پس او خویشـاوند نزدیک خمینی و دوست شریعتمداری و نزدیک تمامی آیات و رفیق بازرگان و قطب‌زاده و... است. نمایندگان او نیز در حکومت و مجلس ایران دو کاندیدای ریاست جمهوری یعنی مصطفی چمران و صادق طباطبایی بوده‌اند.

اما در لبنان، به رغم تمام این اتفاقات روی داده، صدر، رهبر و بزرگ بی‌رقیب شیعه بود و همچنان ریاست مجلس اعلای شیعه را بر عهده داشت و به خاطر او شیعیان لبنان در تظاهراتی از بقاع تا دمشق- در خلال کنگره‌ی پایداری- با رؤسای عرب، از جمله قذافی به مقابله برخاستند و در خیابان‌های دمشق مصیبت‌زده یک‌صدا اسم صدر را فریاد می‌زدند و هرگاه صدر از غیبتش ظاهر شود، شیعیان از او به عنوان امام منتظَر یاد خواهند کرد و شهرت او بیش از شهرت استادش، خمینی می‌شود.[٣٠٦]

[٣٠٢]- مجله الحوادث، شماره‌ی ١١٦٤ تاریخ ٢٣/٢/١٩٧٩ در دیدار وی با حسین حسینی دبیرکل جنبش اَمَل.

[٣٠٣]- الوطن العربی، شماره‌ی ١٣٨، تاریخ ١٠-٤/١٠/١٩٧٩.

[٣٠٤]- مجله‌ی الحوادث: شماره‌ی ١١٦٣، تاریخ ١٦/٢/١٩٧٩.

[٣٠٥]- النهار العربی و الدولی، تاریخ ١٤-٨/١٠/١٩٧٩.

[٣٠٦]- نشانه‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد اختلافات ایران و لیبی حل خواهد شد. و این مشکل تنها در صورتی حل خواهد شد که لیبی بهایی را بپردازد که گویی صدر را آزاد کرده و یا این که دست علمای شیعه را در دعوت قومش در لیبی باز بگذارد. والله اعلم