طاعون

فهرست کتاب

تعطیلی جهاد

تعطیلی جهاد

نیابت از امام در اعتقاد خمینی شامل هرچیزی می‌شود مگر [دستور] شروع به جهاد.

خمینی می‌گوید: «در عصر غیبتِ ولی امر و سلطان عصر عجل الله فرجه الشریف، نوابش - فقهایی که جامع شرایط فتوی و قضاء هستند - در اجرای سیاست‌ها و سائر وظائف امام، انجام وظیفه می‌کنند، مگر در شروع به جهاد»[١٦٧].

خمینی احکام نماز جمعه را بر طبق نظریه‌اش درباره‌ی نیابت امام، بنا نهاده است. شیعیان از زمان‌های طولانی نماز جمعه را نمی‌خوانند، چون یکی از شرایط آن در نزدشان وجود امام عادل است و امامشان امروزه، غایب است. بنابراین آنها نماز جمعه را اقامه نمی‌کنند. مگر عده‌ی کمی از آنها.

در عراق همانگونه که کاظم الکفاتی از علمای شیعه گفته است: هیچ احدی از علمای شیعه و نه عوام آن، نماز جمعه را اقامه نمی‌کنند مگر جماعتی کوچک. و استاد محمود ملاح نیز گفته است که این جماعت کوچک، نماز جمعه را به خاطر خطبه‌هایش اقامه می‌کنند نـه بـه خـاطر رکعت‌هایش - والله اعلم - و وقتی که شیخشان مسافرت می‌کند، نمـاز جمعه را تعطیل می‌کنند، به این گمان که اقامه‌ی جمعه درست نیست مگر به وسیله‌ی او. این را دکتر علی سالوس، ذکر کرده و گفته وقتی که روز جمعه به آنجا رفته است آنها را دیده که به خاطر سفر شیخ، نماز جمعه را ترک کرده‌اند.

در کویت نماز جمعه بر پا نمی‌شود مگر بوسیله‌ی شیخ ابراهیم جمال‌الدین[١٦٨].

خمینی در تحریرالوسیله در ترک یا ادای نماز جمعه و اکتفا به نماز ظهر، اختیار قائل می‌شود و می‌گوید: «در حال حاضر بین انتخاب نماز جمعه و نماز ظهر حالت اختیار وجود دارد و افضل و بهتر نماز جمعه است و احتیاط بر ادای نماز ظهر و بهتر از آن ادای هردو است»[١٦٩].

و نیز می‌گوید: «در عصر ما و در روز جمعه، بعد از اذان، به خاطر اینکه نماز جمعه واجب نیست، بیع و سایر معاملات حرام نیستند»[١٧٠].

درباره‌ی شروط نماز جمعه می‌گوید: «کمترین تعداد آنها پنج نفر است که یکی از آنها امام است»[١٧١].

یکی از تفاوت‌های اعتقاد اهل سنت و شیعه درباره‌ی مهدی این است که در اعتقاد شیعیان درباره‌ی مهدی بسیاری از احکام اسلام و ارکان آن مانند جهاد و نماز جمعه و مانند آن تعطیل می‌شود، چرا که آنها منتظرند مهدی خروج کند و این امور را انجام دهد. علاوه بر این، درباره‌ی اصول اسلام - کتاب و سنت - اعتقادات گمراه و کفرآمیزی دارند. چون بر این اعتقادند که اصل قرآنِ کامل نزد امامِ غایبشان است. در حالی‌که اهل سنت، قضیه‌ی مهدی را خبری از اخبار آخرالزمان می‌دانند و این خبر نزد بعضی از علما به اثبات رسیده و بعضی دیگر مانند ابن خلدون و غیره اثباتی برای آن نمی‌بینند. و حکم کسی که مهدی را انکار کند، در نزد اهل سنت، مجتهدی متأول است. اما در نزد شیعه، کافری گمراه است.

عالمشان، صدوق - ابن بابویه قمی - گفته: «کسی که قائم  ÷ و غیبتش را انکار کند مانند ابلیس است که از سجده برای آدم، امتناع ورزید». [إکمال‌الدين ص ١٣].

و همچنین بین شیعه و سنی درباره‌ی اسم مهدی و حیاتش اختلاف است. در نزد شیعه، او محمد بن حسن عسگری است و نزد اهل سنت محمد بن عبدالله است. نزد شیعه او زنده است اما نزد اهل سنت، هنوز متولد نشده است. با این وجود شیعیان می‌گویند که هردو فرقه در مورد مهدی متفق‌القول هستند [و یک نظر دارند]، در حالی‌که اختلاف زیادی بین آنان در این زمینه وجود دارد.

[١٦٧]- «تحریر الوسیلة» ج١، ص٤٨٢.

[١٦٨]- این خبر را یکی از مدرسین در کویت ذکر کرده است. و نیز دکتر علی سالوس در کتابش «فقه الامامیة» چاپ سال ١٣٩٨ آن را گفته است.

[١٦٩]- «تحریر الوسیلة» ج١، ص٢٣١.

[١٧٠]- همان.

[١٧١]- همان.