مناقب صحابی جلیل ابوهریره رضی الله عنه

فهرست کتاب

موضع‌گیری درست وی در محنت عثمانس:

موضع‌گیری درست وی در محنت عثمانس:

اراذل و اوباش شهرهای اطراف، در مدینه حضور به هم رسانده و عثمان را در خانه‌اش به مدت چند روز مورد محاصره قرار داده و خواستار کناره‌گیری وی شدند، اما عثمان به خواسته‌ی ایشان تن در نداد.

در میان آشوب‌گران گروهی که بیش از بقیه سبک‌سر، بی‌پروا و شتاب‌کار بودند، می‌خواستند هر چه زودتر به داخل خانه‌ی عثمان بریزند.

ابوهریره وقتی که آمد و این صحنه‌ی وحشتناک و غم‌انگیز را از بیرون دید، مصمم شد موضع درستی بگیرد، موضعی که یک مسلمان در چنین مواقعی آن را خواهد گرفت، که عبارت است از یاری دادن فرمانروای شرعی و اطاعت از دستورات او.

ابوهریره متوجه می‌شود که اکثریت اهل مدینه به خاطر این حوادث هراسان شده و از یاری رساندن به موقع به عثمان عاجز مانده‌اند، به جز عده‌ی کمی از مردم با ایمان که قلبشان می‌سوخت و بدون قائد و فرمانده‌ می‌خواستند به دفاع از عثمان بپردازند.

«ابوهریره که جلو آمد، مردم خانه‌ی عثمان را رها کرده بودند، به جز این گروه که جان بر کف در حال پیشروی بودند و لذا به آنان ملحق شده و رهبریتشان را به عهده گرفت و با لهجه‌ی حمیری‌ها گفت امروز، روزی است که جنگ برای ما مباح است. و بعد فریاد برآورد که ای مردم سبب چیست که ما شما را به راه نجات دعوت می‌کنیم، اما شما ما را به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانید؟» [۴۰۱].

ابوهریره داخل خانه‌ی عثمان شد و از عثمان خواست اجازه دهد با او حرف بزند. عثمان موافقت کرد و ابوهریره پس از حمد و ستایش خدا گفت: من از رسول خدا جشنیدم که فرمود: شما پس از من با فتنه و اختلاف یا این‌که فرمود با اختلاف و فتنه مواجه خواهید شد. یکی از حاضران سوال کرد ای رسول خدا آن وقت ما چه کار کنیم؟ رسول خدا جدر جواب این سوال با اشاره به عثمان فرمود، با این شخص درستکار و با دانش باشید [۴۰۲].

سپس به سوی عثمان جلو رفته و خطاب به او گفت: امروز جنگیدن برای ما مباح است و آنان تا به حال یک نفر از ما را کشته‌اند.

عثمان پیشنهاد ابوهریره را رد کرده و گفت از شما می‌خواهم خارج شوی و ای ابوهریره خواهش می‌کنم شمشیرت را زمین بگذار. زیرا هدف آشوب‌گران فقط من هستم و می‌خواهم با فدا کردن خود مسلمانان را محفوظ نگاه دارم. آیا دوست داری من و همه‌ی مردم (مدافعانم) کشته شویم؟

ابوهریره گفت: نه!

عثمان ادامه داد: قسم به خدا اگر یک نفر را بکشی مانند این است که همه‌ی مردم کشته شده باشند [۴۰۳].

ابوهریره مدتی مسلح به شمشیر ماند تا این‌که عثمان او را از برداشتن اسلحه منع کرد [۴۰۴]. و پس از آن برگشت و (به دستور عثمان) از جنگ خودداری کرده [۴۰۵]و شمشیرش را بر زمین گذاشت و دیگر معلوم نبود کجا رفت.

این بود که اراذل و اوباش هجوم آورده و عثمان به شهادت رسید. آری عثمان این‌گونه اجتهاد کرد و تصور او این بود که هدف آنان تنها اوست نه همه‌ی اسلامی که در او و نخبگان مسلمان آن روز تبلور یافته و شکل گرفته است.

او نمی‌دانست که در پس پرده‌ی این آشوب ایادی یهودی و مجوسی قرار دارد، ایادی که توطئه‌ی وسیع خود را علیه اسلام با کشتن عمر فاروقسشروع کرده و اینک در گام دوم این توطئه‌، می‌خواهند او را به قتل برسانند، تا راه را برای بقیه‌ی نقشه‌های از پیش تعیین شده باز کنند.

ابوهریره و امثال او به جز اطاعت از خلیفه نمی‌توانستند کاری از پیش ببرند و لذا این توطئه به شهادت عثمان انجامید. (ولا حول ولا قوة إلا بالله)بدین سبب ابوهریره هر گاه به یاد حادثه‌ی عثمان می‌افتاد گریه سر می‌داد [۴۰۶]و صدای گریستنش به اطرافیان می‌رسید [۴۰٧]. او در این گریستن همانند زید بن ثابت و ثمامه بن عدیسبود که بر اساس روایت با یاد عثمان زار می‌گریستند.

[۴۰۱] اما احمد، مسند، ج۲، ص ۳۴۵، روایت با سند صحیح [۴۰۲] تاریخ خلیفه بن خیاط ج ۱ ص ۱۵۱ [۴۰۳] اشاره به آیه‌ی ۳۲ از سوره‌ی مائده (مترجم [۴۰۴] تاریخ خلیفه بن خیاط ج ۱ ص ۱۵۱ [۴۰۵] طبقات ابن سعد ج ۳ ص ص ٧۰ [۴۰۶] همان. ج ۳ ص ۸۱ روایت باسند صحیح [۴۰٧] همان و روایت با سند صحیح