روایت و قبول حدیث ابوهریره از جانب امام زینالعابدین:
اولین کسی که در سیر کردن در میان نسل اول شیعه روبروی ما قرار میگیرد. امام بزرگ، عادل و معتبری است از فرزندان علی، او کسی نیست مگر امام زینالعابدین علی بن الحسین بن علی بن ابیطالبس.
بخاری که تمام احادیثش صحیح قلمداد میشود، گفته است: «احمد بن یونس به روایت از عاصم بن محمد از سعید بن مرجانه یا علی بن حسین، به نقل از ابوهریره به من خبر داد که رسول خدا جفرمود: «أیما رجل أعتق أمرءا مسلما إستنقذ الله بکل عضو منه عضوا من النار».
یعنی: هر کس مرد مسلمانی را آزاد کرده و از بردگی نجات دهد، خداوند با هر عضوی از آن یکی از اعضایش را از آتش دوزخ نجات میدهد.
سعید بن مرجانه میگوید: این حدیث را پیش علی بن حسین بردم و او هم برای نیل به ثواب موعود در این حدیث، عبدی را که عبدالله بن جعفر برای خریدش دههزار درهم یا هزار دینار به او پیشنهاد داده بود، آزاد کرد [۴٧۳].
در تعبیری آمده است: «علی بن حسینسگفت: ای سعید خودت این حدیث را از ابوهریره شنیدهای؟ گفت: آری. آنگاه علی بن حسین به یکی از غلامانش که سادهلوح بود (و حرف هر کسی را میپذیرفت) دستور داد که مطرف را برایش صدا بزند.
همینکه مطرف حضور پیدا کرد، امام گفت: برو تو در راه خدا آزاد هستی [۴٧۴].
این استفسار علی بن حسینسبه طور واضح و آشکار میرساند که امام علیسبه ابوهریره وثوق کامل داشته و سپس با عمل به روایت او و آزاد کردن بردهاش بر وثوق و اعتبار خود نسبت به ابوهریره تاکید نموده است.
پس از آن علی بن حسین و ابن مرجانه این حدیث را روایت و آن را چون مژدهای برای مردم نقل میکردند. مثلا عمر بن علی بن الحسین آن را از ابن مرجانه روایت کرد [۴٧۵]همچنین زید بن اسلم آن را از علی روایت نمود [۴٧۶].
سعید بن عبدالله بن مرجانه جزو شیعیان نخستین است و برقی او را یکی از بزرگان اصحاب علی بن حسینسبه شمار آورده است [۴٧٧]. «سعید به امام زینالعابدین پیوستگی همیشگی داشت و لذا به یار و همدم او معروف شده بود» [۴٧۸].
تستری در «قاموس الرجال» [۴٧٩]روایت کرده است که طوسی، سعید بن مرجانه را به تشیع نسبت داده و به نقل از مامقانی گفته است: وی شیعهی امامیه بوده است.
ابن مرجانه باری دیگر از وثوق و اعتبار فراوان خود نسبت به ابوهریره پرده برداشته و یک حدیث قدسی را [۴۸۰]از او روایت کرده است و میدانیم که هیبت و احتیاطی که در روایت حدیث قدسی باید باشد، بیش از هیبت و احتیاطی است که در حدیث نبوی روایت شده در باب فضایل، اعمال میگردد.
البته ابن مرجانه احادیث دیگری را هم از ابوهریره روایت نموده است [۴۸۱]. اینگونه میبینم که علی بن حسین به تصدیق ابوهریره مبادرت کرده و به آنچه او روایت نموده عمل میکند. سپس خودش آن را برای نسل بعد از خودش روایت مینماید. پس متاخرین شیعه چه فکر میکنند؟!
میبینیم یاران بزرگ ابوهریره که نشر حدیث ابوهریره را به عهده گرفتهاند و همچنین شاگردانشان آنانی را که ابوهریره را درک نکردهاند، اما مرویات او را از طریق اصحابش دریافت نمودهاند، از علی بن حسین، حدیث روایت نمودهاند. مانند ابوسلمه بن عبدالرحمن بن عوف، یحیی بن سعید انصاری، قعقاع بن حکیم، طاوس بن کیسان، زهری، ابوالزناد و غیر اینان. یا زینالعابدین در مدت چهل سالی که بعد از ابوهریره زیست، سخن جدش را دربارهی ابوهریره برای آنان نقل نکرد یا اینکه این سخن را از پدرش نشنیده بود، در حالیکه سنش در سال واقعهی کربلا بیست و سه سال بود؟
بیگمان سکوت زینالعابدینسدر برابر نقل سخن منسوب به جدش قرینهای است دال بر عدم وجود آن سخن که به قرینهی روایت حدیث عتق (آزادسازی برده) و عمل به آن از جانب او ـ که قبلا بحث شد ـ اضافه میشود.
[۴٧۳] بخاری ج۳ ص ۱٧۸ ج ۴ ص ۲۱۸ [۴٧۴] المنتقی، ابن جارود، ص ۳۲۴ روایت با سند صحیح، مسند ابن عوانه، ج۱ ص ۱۴۵ و فتحالباری، ج۶ ص ٧۳ [۴٧۵] صحیح مسلم،ج۳ ص ۳۱٧ و مشکلآلاثار ج ۱ ص ۳۱۱ [۴٧۶] بخاری، ج۸ ص ۱۸۱ و مسند امام احمد ج۲ ص ۴۲۰ [۴٧٧] الرجال، برقی، ص ٩ [۴٧۸] الفتح، ج۶ ص ٧۲ [۴٧٩] قاموس الرجال ج۴ ص ۳٧۳ [۴۸۰] صحیح مسلم، ج ۲ ص ۱٧۶ [۴۸۱] برای نمونه میتوان به کتاب معانی الاثار ج۱ ص۲۸۱ اشاره کرد