محبت ابوهریره با حسینب:
محبت ودوستی که ابوهریره نسبت به حسین بن علیسداشت کمتر نبود از محبتی که در حق حسنساظهار مینمود. زیرا حادثهی دیگری را در رابطه با پیامبر نقل کرده و میگوید: «هرگاه حسین بن علی را میبینم اشک از چشمانم سرازیر میشود. بدین سبب که یک روز رسول خدا جاز خانه بیرون آمد و مرا در مسجد یافت. پس دستم را گرفت و بر من تکیه زد. با او رفتم تا به بازار بنی قینقاع رسیدیم. بدون اینکه با من حرفی بزند، گشتی در بازار زد و نگاهی انداخت و سپس برگشت و من هم با ایشان برگشتم تا اینکه در مسجد با حالت احتبا (دست در زانوها حلقه کرده) نشست و خطاب به من گفت بچه را برایم صدا کن. حسین به سرعت آمد تا اینکه بر دامن رسول خدا جقرار گرفت. سپس دستش را در ریش حضرت فرو کرد. حضرت نیز دهان حسین را باز کرد و دهان خود را در آن قرار داد و میگفت: خداوندا من حسین را دوست دارم پس تو هم او را دوست بدار.
این داستان را ما از بخاری روایت کردیم و بر اساس آنچه در بخاری آمده این پسر بچه حسن بوده است نه حسین. ولی حاکم اشاره کرده که هر دو روایت حفظ و وارد شدهاند. چنین چیزی ممکن است زیرا در این روایت بحث از برگشتن به مسجد به میان آمده است.