ابوهریره بدرود حیات میگوید:
اکنون بالاخره ما در حضور پیر سالخوردهای هستیم که به سن هشتاد سالگی نزدیک شده و بعد از اینکه امانتی را که بر عهده داشت ادا کرده و حدیث رسول خداجرا نشر و آن را به مردم آموخته است، به سرعت به سوی ملاقات خدا میرود.
وی زندگی باشکوه و پر از صحنههای قابل توجهی داشت مانند هجرت از سرزمینی دور، گذران با قناعت و همراه با سختی، پیوستگی محکم به رسول خدا ج، جنگ با شرک همراه با رسول خدا ج، پیکار با ارتداد، شرکت در غزوات، فداکاری در دفاع از خلافت، کنارهگیری از فتنهی کودتا علیه عثمانس، پخش و نشر حدیث رسول خدا جو اینک آخرین پرده از حیات او شتافتن به لقای پروردگار.
ابوهریره در حالی که در بستر مرگ قرار دارد این صحنهها را از نظر گذرانده و گریه سر میدهد. از او میپرسند: سبب گریهی شما چیست ای ابوهریره؟ پاسخ میدهد: من برای این دنیای شما گریه نمیکنم، بلکه به خاطر دوری راه سفر و کمبضاعتی خود میگریم! من هماکنون صعود و عروجی در پیش دارم که در نهایت آن، در بهشت یا دوزخ فرود میآیم و نمیدانم به کدامیک از این دو منزل روانه خواهم شد [۴۵۳].
سپس به وصیت پرداخته و میگوید: هرگاه مردم، بر من گریه و زاری نکنید، چون این کار برای رسول خدا جعملی نشده است [۴۵۴].
باری دیگر به آنان سفارش داده و میگوید: بر من خیمه نزنید یا اینکه سایبان نسازید، همراه جنازهام آتشدان و بخور نیاورید و جنازهام را با عجله ببرید، چون از رسول خدا جشنیدم که گفت: «إذا وضع الرجل الصالح علی سریرة قال قدموني قدموني وإذا وضع الرجل السوء علی سریرة قال یا ویله أین تذهبون بي».
یعنی: هرگاه انسان صالحی بر روی تابوت قرار داده شد، میگوید مرا جلو ببرید، جلو ببرید (زودتر به آرامگاه برسانید) و هر گاه انسان ناصالح بر تابوت قرار داده شد، میگوید: وای بر من! مرا کجا خواهید برد؟ [۴۵۵]
این مرتبه هم گریه سر میدهد و میپرسند: سبب گریهات چیست؟ در پاسخ میگوید: دوری بیابان و کمی توشه و گردنهی صعبالعبور [۴۵۶].
چند لحظه قبل از مرگ مروان بر او وارد شده و میگوید: خداوند شفایت دهد ای ابوهریره! اما ابوهریره که در فضایی دیگر در پرواز است، یارای پرداختن به جواب مروان را نداشته و به مناجات و راز و نیاز با پروردگارش ادامه میدهد. بسان کسی با اعتقاد کامل و دستان انباشته از کارهای نیکو و چشم به انتظار رحمت پروردگار و میگوید: خداوندا من ملاقات با شما را دوست دارم پس شما هم ملاقات با من را بپسند!
مقبری میگوید: مروان به «اصحاب القطا» نرسیده بود که ابوهریره جان سپرد [۴۵٧]. اما یاد پاک ابوهریره در قلب ایمانداران تا روز قیامت خواهد ماند.
[۴۵۳] طبقات ابن سعد، ج۴ ص ۳۳٩ و الزهد نوشتهی احمد بن حنبل، ص ۱۵۳ [۴۵۴] المستدرک ج۱ ص ۳۸۲ [۴۵۵] مصنف ابی شیبه ج۳ ص ۲۸۱ مسند احمد بن حنبل ج۱۵ ص ۳٩ چاپ شاکر، روایت با سند صحیح [۴۵۶] الزهد، احمد بن حنبل، ص ۱٧۸ [۴۵٧] طبقات ابن سعد، ج۴ ص ۳۳٩ روایت با سند صحیح