صدق و کذب در قول زبیر:
با این توضیح دربارهی کذب و معنای آن در زبان گذشتگان و پیشینیان میتوانیم گفتهی زبیرسرا دربارهی بعضی از احادیث ابوهریره که گفته: کلمهی «إنها کذب»[آنها دروغ هستند] ـ اگر به درستی نقل آن از زبیر اعتماد کنیم ـ تفسیر کنیم.
شیخ معلمی/میگوید: در «البدایة والنهایة» آمده است [۳۰۸]که: روایت شده از ابن اسحاق، از عمر یا عثمان بن عروه، بن زبیر، از عروه که گفت: پدرم زبیر به من گفت: مرا پیش این یمانی (ابوهریره) ببر که احادیث پیامبر جرا زیاد نقل میکند. پدرم را پیش او بردم و او حدیث میخواند و پدرم میگفت: صدق، کذب. صدق، کذب. گوید: بعد از چندی گفتم: پدر منظور شما از این کلمات چیست؟ گفت: در اینکه این احادیث را از پیامبر شینده است، شکی نیست، اما بعضی از آنها را در مکان مناسب خودش میگوید و بعضی را در غیر موقع خود قرار میدهد.
در حقیقت روایت همچون کلامی از زبیر، صحت ندارد، چون آن را از ابن اسحاق محمد بن سلمه نقل میکند و محمد بن سلمه یکی از این چند نفر بیش نیست یا محمد بن سلمه بن قرباء بغدادی است، یا محمد بن سلمه بن کهیل است، یا محمد بن سلمه البنانی، یا ابن فرقد است که تمامی این افراد ضعیف و متروک الحدیث میباشند. پس اگر از طرف هر کدام از اینها باشد، خبر، ضعیف تلقی میگردد. و اگر فردی غیر از افراد بالا باشد، مجهولالحال و نامعلوم است [۳۰٩].
بنده داستان را ساختگی میبینم. چون زبیر در جنگ جمل شهید شده است و ابوهریره تا بعد از جنگ، زیاد حدیث روایت نمیکرد، علاوه بر این، چون زبیر همراه و یاور پیامبر جبود با ابوهریره زیاد ملاقات مینمود و مدتهای زیادی با هم بودهاند. پس فکر نمیکنم که کلمه هذا الیمانی (این یمنی) را گفته باشد. چون این کلمه، بیاحترامی به مقام صحابه است و مثل این است که گفته باشد: این یمنی که دیروز به مدینه آمده است.
ابن زبیر یعنی عروه ـ همچنانکه گفتیم ـ جزو راوایان حدیث از ابوهریره است. اگر زبیر ابوهریره را تکذیب مینمود، چطور عروه از او حدیث روایت کرد؟ در حالی که در بین پسران زبیر تنها این یکی در آن واقعه همراه زبیر بوده است. علاوه بر این هشام بن عروه نیز در صحیحین جزو راویان حدیث ابوهریره میباشد. آیا او هم متوجه نشده است؟ امام زهری که به جمعآوری احادیث ابوهریره مشهور است، از پسران زبیر، عروه و غیر او زیاد روایت کرده است. آیا ممکن است که چیزی دربارهی تکذیب ابوهریره را به وی نگفته باشند؟
جوابی نیست! و ابوریه و عبدالحسین هیچ تکیهگاه و حجتی ندارند.
عجیبتر از همه اینکه ابوریه در گزافهگوییهای خود، از این داستان تنها صَدَق و کَذَبَ را نقل میکند و کاری به بقیهی داستان ندارد، چون بقیهاش شک و تردید از ابوهریره را منتفی میسازد.
[۳۰۸] البدایه و النهایه ج۸ ص۱۰٩ [۳۰٩] ابوهریره روایت الاسلام ص ۲٩٩