روایت افراد مورد اطمینان (موثق) از او:
حاکم از شیخ شیوخش ابوبکر محمد بن اسحاق بن خزیمه روایت کرده که او در مورد ابوهریره میگوید: «او از جملهی یارانی بوده که بیشترین عدد احادیث روایت شده از رسول خدا جرا ـ در میان روایاتی که از او و بقیهی یاران با مخارج صحیح منتشر گردیدهاند ـ به خود اختصاص داده است» [۵٩۸].
حافظ ابن حجر میگوید: اهل حدیث بر این امر که ابوهریره بیشتر از همهی اصحاب از رسول خدا جحدیث روایت کرده است، اتفاق دارند. ابومحمد بن حزم گوید مسند بقی بن مخلد بیش از پنج هزار و سیصد و اندی از احادیث مروی ابوهریره را در خود جای داده است [۵٩٩].
جای توجه و دقت است که این عدد، عدد متون مستقل نیست، بلکه عدد تمامی روایاتی است با تکراریها و روایات ضعیف که بقی بن مخلد آنها را از ابوهریره روایت کرده است. با این وصف تعداد روایات صحیحهی غیر تکراری نسبت به این رقم خیلی کمتر است، پس نکند که ابهام آفرینی طعنهگران تو را بفریبد که گویا بیشتر از پنج هزار متن را روایت کرده است و دلیل بر این ادعا هم این است که امام احمد پسر حنبل در مسند خویش ۳۸۴۸ حدیث را از او روایت کرده است که احادیث تکراری فراوان ـ به لفظ یا معنی ـ در میان آنها وجود دارد. چون عادت و رویهی او در مسندش بر تکرار حدیث [۶۰۰]است و در میان مرویات او احادیث ضعیفالسند وجود دارد و جز تعداد کمی، به احادیث صحیح غیر مکرر دست نیافته است، که خیلی از این رقم کمتراند. مطلبی که از این هم بیشتر بر مقصد ما دلالت میورزد، اینکه ابن حجر عسقلانی احادیث صحیحهی منقول از ابوهریره را که در بخاری آمدهاند، بر شمرده است. تنها به ۴۴۶ حدیث صحیح دسترسی پیدا کرده است [۶۰۱]. این در حالی است که ۱۰۱۱ حدیث موصول را از ابوهریره برشمرده است. سبب این تفاوت فراوان این است که بیشتر این روایتها تکراری هستند. با این توضیح روشن میشود که محدثین احادیث ضعیف و تکراری را نیز در مرویات خویش میآوردند. پس از تدلیس دشمنان، و هولناک شمردن کثرت احادیث ابوهریره توسط آنها، بر حذر باش و مقارنهای میان سرشماری بنده و سرشماری ابن حجر برای احادیث او بزرگترین دلیل برای شما به شمار میرود. این حقیقتی بسیار مهم برای دفع شبهاتی است که در رابطه با کثرت روایت ابوهریره و قلت روایت دیگران، به راه انداختهاند. زیرا آنها تعداد احادیث ابوهریره را میآورند، آن هم طبق سرشماری ابن حجر یا غیر او. یعنی چنین نیست که همهی آنچه به ابوهریره نسبت داده شده است، صحیح، و از او روایت گردیده باشد. بلکه جعل کنندگان حدیث او را مقصد و هدف خویش قرار داده و احادیث کثیری به نام او جعل و وضع کردهاند و دراین راستا از آوازه و شهرت او استفاده نمودهاند. اگر بقی پسر مخلد همهی احادیث ابوهریره را در مسند خویش ذکر کرده است، قرار نیست که ابوهریره ملزم به دفاع از همهی روایاتی باشد که از او روایت گشتهاند.
و این احادیث پاک و طیبهی فراوان را افراد کثیری از او روایت کردهاند.
ابن حجر گوید: بخاری گفته که نزدیک به ۸۰۰ نفر از اهل علم ـ یا بیشتر از این عدد ـ از صحابه و تابعین و غیرهم احادیث را از ابوهریره روایت کردهاند [۶۰۲].
همهی این افراد محل ثقه و جای اطمنیان بودهاند، جز اندک افرادی که مجهول الحال ماندهاند و جز تعداد قلیلی که ضعیف بودهاند.
این امر که تعداد به این فراوانی (۸۰۰ نفر) از بزرگان صحابه و تابعین حدیث را از او گرفتهاند و به احادیث و روایات او اعتماد و ثقه پیدا کردهاند، در واقع۸۰۰ دلیل بر جلالت قدر و صدق لهجهی او، و ۸۰۰ تکذیب بر کسانی که آتش حسادت و عداوت و تعصب دلهای آنها را خورده است ـ از مستشرقین و پیروان مسلمانانشان ـ تلقی میشود [۶۰۳].
افراد جای ثقه و اعتماد ـ از آنها نیز، آنهایی که شناخته شده و در قوت ضبط و اتقان از دیگران ـ ممتاز هستند. از این رو ائمهی نقد آنها را به چندین درجه تقسیم کرده و احادیث برخی از آنها را به صحیحتر از احادیث دیگران توصیف کردهاند. لکن با رعایت احوال کسانی که ـ از تابعین یا تابع تابعین ـ احادیث را از آنها روایت کردهاند.
پس صحیحترین اسنادهای ابی هریره در نظر بخاری سندی است که ابو الزناد، از اعرج، سپس ابوهریرهسروایت کرده باشد.
اما صحیحترین حدیث ابوهریره نزد امام احمد پسر حنبل، حدیثی است که محمد بن سیرین روایتش کرده باشد. بعد از او حدیثی که سعید پسر مسیب آن را روایت کرده باشد.
اما صحیحترین احادیث ابوهریره نزد امام علی بن مدینی، احادیثی هستندکه شش تن آنها را روایت کرده باشند که عبارتند از ابن المسیب، ابو سلمه، اعرج، ابوصالح، ابن سیرین و طاووس.
صحیحترین احادیث ابوهریره نزد ابن معین نیز، احادیث شش تن هستند که عبارتند از: ابن المسیب، ابو صالح، ابن سیرین، مقبری، اعرج و ابو رافع که در چهار نفر آنها موافق ابن المدینی بوده است و ابا سلمه و طاووس را استثنا کرده که به عوض آنها مقبری و ابو رافع را آورده است.
اما بخاری از همهی اینها، و افراد بسیاری غیر اینها نیز، از بزرگان تابعین احادیث روایت کرده است و در نتیجه مجموعهی یارانی که بخاری برای ابوهریره ذکر کرده است، ۵٧ نفر تابعی هستند که این عده غیر ابن عباس و انس هستند که از جملهی ۸۰۰ نفری به شمار میآیند که بخاری آنها را شمرده است که از ابوهریره حدیث نقل کردهاند.
من بر این امر حریص بودم که سخن بخاری را در زمینهی ۸۰۰ نفر بودن کسانی که از ابوهریره حدیث روایت کردهاند، تحقیق کنم و یک سرشماری دقیق علمی بر روی آنها انجام دهم که دل دوستداران ابوهریره از آن شاد گردد و هر کس را که مدعی است، بخاری در مورد ابوهریره مبالغه ورزیده و به سکوت وادارد. به استخراج مثالهایی از روایات یاران ابوهریره در صحیحین و سنن اربعه (ابی دواد ـ نسایی ـ ترمذی و ابن ماجه) و مسند احمد پرداختم، بعد روایات کسان دیگری را ذکر کردم که در این هفت کتاب نیامدهاند و آنها را از کتابهای دیگری استخراج کردم، بعد به استخراج نام کسانی پرداختم که عبدالرحمن پسر ابی الحاتم در کتاب الجرح و التعدیل روایت آنها را از ابوهریره آورده است و من به روایت آنها در این کتب دست نیافتهام. بعد به ذکر اسامی کسانی پرداختهام که ابن حبان در کتابش الثقات روایت آنها از ابوهریره را آورده است که در این کتب نیامدهاند، بعد فهرستی از این روایات طبق حروف الفبا با تکرار کسانی که مشهور به لقب یا کنیهای هستند ـ اگر روایتی از او نقل شده باشد ـ پرداختهام و به هر کدام از آنان عددی اختصاص دادهام، بعد در فهرست دیگری به ارقام کسانی که بخاری نام آنها را در صحیح خود آورده است، پرداختهام. بعد ارقام کسانی را که مسلم آنها را ذکر کرده و در فهرست بخاری نیامدهاند، آوردهام. بعد فهرست کسانی را که اصحاب سنن و امام احمد آوردهاند بر فهرست بخاری و مسلم افزودهام. بعد فهرست کسانی را که ابن راهویه و غیر او بر مرویات این هفت کتاب افزودهاند، آوردهام. بعد نام کسانی را که ابن ابی الحاتم آورده است، بعد زیادات ابن حبان را، همهی این سعی و تلاش و فهرست بندی در راستای استفاده بیشتر خواننده و محقق صورت گرفته است که خواننده محترم همهی این توضیحات و فهرستها را در کتاب مفصل بنده موسوم به «دفاع عن أبي هریرة»«دفاعی از ابوهریره» خواهد یافت.
مناقب ابوهریره در این خلاصه نمیشوند که تعداد ۸۰۰ نفر ـ طبق شمارش بخاری ـ یا بیشتر احادیث او را روایت کردهاند، چرا که طبق سرشماری که من انجام دادهام، عدد آنها کمی کمتر از این رقم است، بلکه منحصر گردانیدن آنها در هشتصد تن باعث ضایع شدن بسیاری از دستنوشتهای حدیثی خواهد شد که مثالهای فراوان دیگری در آنها وجود دارد. چون در مسند ضخیم بقی بن مخلد و غیر او، بلکه غیر از این مناقب، مناقب دیگری وجود دارد که در ضمن اعترافات اتباع تابعین در ممالک حجاز و عراق و شام و مصر و خراسان آشکار و روشن میشوند که اعترافات این عدد فراوان به روایات یاران ابوهریره که احادیث از او گرفته و به دیگران رساندهاند و در کتب مدون حدیث به وفور یافت میشوند، جزو مفاخر و مناقب او به شمار میآیند.
بسیار مفید و با اهمیت به نظر میرسد که خوانندهی عزیز را بر نامهایی مطلع گردانیم که از ابوهریره حدیث روایت کردهاند و با اینکه از جملهی بزرگان و شجاعان انسانها بودهاند و به عقل و نیک اندیشی و دورنگری شهرت داشتهاند و صاحب فقه و استنباط بوده، یا اهل عدل و حسن قضاوت و زهد و پارسای و کثرت عبادت به شمار رفتهاند یا به شریفترین خانوادههای قریشی و انصاری منتسب بودهاند. با وصف دارا بودن همهی این مناقب ـ که محال است این چنین افرادی از مشاهدهی دروغ از او غفلت بورزند ـ از ابوهریره حدیث روایت کردهاند. کسی که دروغگو و ضعیف یا اهل جعل حدیث باشد، حال و وضع خود را حداقل از دو سه نفر مخفی نگه میدارد که از او حدیث روایت میکنند و بعضا به دروغگویی همچون خودش میرسد که در جهت خدمت به اطلاع رسانی دروغ و دروغگویی، دروغ او را نقل کند اما محال است که کسی بتواند حال و وضع درغگویانهی خود را از صدها نفر پنهان بدارد، یا اینکه به صدها نفر دروغگو دسترسی پیدا کند و همهی آنها مسخرش شوند. چنین نیست که خداوند متعال غفلت و سادگی را برای صدها نفر روایت کننده مکتوب و مقرر فرموده باشد، اما آقایان اسکافی و ابوریه اهل ذکاوت و هوشمندی و خرد تلقی شوند. تا یکی باور کند و بگوید، آنها نتوانستهاند حال و وضع ابوهریره را کشف و درک کنند، اما ابوریه توانسته است؛ خداوند سبحان مقرر فرموده است که ما افراد دروغگو و منافق را از لحن بیان شناسایی کنیم. چنانکه در کتاب مبارکش فرموده است. چه شد که بااین تعداد فراوان لحن قول و دروغگویی ـ اگر دروغگو بوده ـ ابوهریره را در نیافتند، در حالی که در میان آنها دهها تن از بزرگان تابعین ـ از نظر علم و صدق و ورع و امر به معروف وجود داشته است، از جملهی آنها کسانی که نام آنها را در فصول مختلفهی این کتاب آوردیم.
نامهای واضحی که آوردهایم نزدیک به ٧۵۰ نفر هستند، در حالی که بخاری فرموده است آنها ۸۰۰ نفر بودهاند.
بدین ترتیب بخاری در سرشماری خود خیلی دقیق بوده است.
این چنین فضل و بزرگواری ابوهریره ـ دراینکه تعداد کثیری از صحابه اشاعه کنندهی علم او بودهاند ـ روشن و معلوم میگردد.
من برادران مومن ـ دوستداران صحابهسرا ـ دعوت میکنم که این تحقیق را قرینه و نشانهی صحت و دقت همهی اقوال و سخنان بزرگان صدر اسلام تلقی کنند و حسن ظنشان نسبت به ابوهریره، نشات گرفته از حسن ظنشان به این بزرگان باشد.
در کتاب مفصل (دفاع عن ابوهریره) دومین گردش مبارک دَوسی را مییابید و در آن با کسانی مصافحه مینمایید که ابوهریره را ندیدهاند، بلکه از طریق واسطه حدیث را از او دریافت کردهاند و این واسطهها صغار متاخرین تابعین، و افراد زیرک و آگاه بعد از آنها، از بزرگ مردان علمای ممالک و دانشمندان هوشیار علم حدیث به شمار رفتهاند.
من کوشیدهام که در همهی طرق و راههایی که بخاری و مسلم در دو صحیح خود از کانال آنها خواستهاند به ابوهریره برسند، تتبع و تحقیق بورزم. بدین وسیله اسنادها را از یاران او به شاگردانشان نسبت دادهام، بعد به طبقات پایینتر از آنها که به دنبال ایشان آمدهاند تا به شیوخ بخاری و مسلم منتهی میشوند، بعد بسیاری از نامها را ذکر و بیان کردهام که بخاری و مسلم نسبت و توضیح آنها را نادیده گرفتهاند و در این کار از مقدمه فتح الباری بهره گرفتهام.
مقدمهای که بخش مستقلی از کتاب را به خود اختصاص داده است و همچنین از کتاب تهذیب التهذیب بهره گرفتهام. برای هر یک از یاران ابوهریره نقشهای مانند شجرهی نسب درست کردهام. مانند اسنادهایی که بخاری به واسطهی آنها به ابوهریره وصل شده است. بعد نقشهی دیگری برای اسنادهایی که امام مسلم به واسطهی آنها به ابوهریره رسیده است و هدفم از این عمل این بوده که نقشهی مبارکی از نامهای شریفه و مبارک را که احادیث ابوهریره را در سه قرن اول پخش کردهاند، تهیه کرده باشم تا این نقشهها کمکی باشند برای دوستداران ابوهریره که به سرعت بر اسانید صحیحهای که به واسطهی آنها احادیث ابوهریره را روایت میکنند ـ در هر جا که بیابند، اطلاع پیدا کنند و این مطلب را به عنوان یک ضرورت و نیاز اساسی انجام دادهام.
برای تهیهی هر نقشهای شمارهی خاصی در نظر گرفتهام تا مراجعه به آن به آسانی صورت بگیرد، چنانچه شمارشی انجام دادهام که به گمانم بسیار دقیق میباشد و این شمارش جاهایی را که بخاری یا مسلم نام آن تابعی را از ابوهریره در آن آوردهاند، مشخص کرده است.
این نقشهها تلاش جدیدی هستند که من به ابتکار خود آنها را به وجود آوردهام و خواستهام که کمکی باشند برای دوستداران ابوهریره آنهایی که با علم رجال و حدیث و اتصال اسانید آشنایی چندانی ندارند که به سرعت به صحت تعداد بسیاری از احادیث ابوهریره که در صحیحین نیامدهاند اطلاع و آگاهی پیدا کنند.
این نقشهها هر دیوانی از دیوانهای حدیث را بر خواننده ـ به هنگام مطالعهی آن ـ عرضه کردهاند. زیرا کسی که حدیثی در سننن نسایی یا ابو داود یا مسند احمد مییابد و میخواهد بر صحت سند آن اطلاع پیدا کند، لازم نیست زحمتی فراوان تحمل کند. بلکه برای او همین بس که نام تابعی را در سند حدیث آن پیدا کند، بعد میبیند که این سند بر همهی فروعیات راویان از این تابعی در نقشه یا نقشههایش منطبق است و سند صحیح. نه تنها صحیح بلکه بر شرط بخاری و مسلم ـ که اعلی درجهی صحت حدیث هستند ـ نیز هست. اگر سند مورد نظر بر این شروط انطباق نیافت، بر او لازم است که پیرامون آن در کتابها به کاوش بپردازد یا از اهل علم به رجال اسانید سوال و پرسش نماید، آنگاه حدیث صحیح یا ضعیف از آب در میآید و حکمش برای او روشن میشود.
پس بر مشاهدهی این مجموعهی نادر و فرید و گرانبها از این پلاک و پوسترهای گران قیمت و زیبا که نمایش دهندهی هنر دَوسی مستقلی هستند، اطلاع پیدا کنید.
این پوسترها قبل از اینکه یک نقشه شجرهی نسب باشند، پوسترهای مزین شدهای هستند و تمامی اسماء و نامهایی که در آنها آمدهاند، جای ثقه و اهل کمال و درستی و صدق هستند، مگر تعداد کمی از نامها که صاحبانشان جزو صادقینی بودهاند، که کمال و درستیشان کمتر از بقیه بوده است، و بخاری و مسلم احادیثی را که در آنها مورد اتباع واقع شدهاند، روایت کردهاند نه احادیثی را که در آنها منفرد گشتهاند.
در مشاهدهی این نقشههای فرصت دیگری است برای دوستداران ابوهریره تا اجماع ائمهی علما و پارسایان و نوابغ قرون فاضله را بر تداول احادیث ابوهریره به چشم خود ببینند.
نکته ظریف و در خور توجه اینکه، همچنانکه روایت کنندگان از ابوهریره طبق سرشماری بخاری در حدود ۸۰۰ نفر هستند، ناقلان احادیث او هم در صحیحین طبق سرشماری که انجام دادهام، در حدود ۸۰۰ نفر اهل ثقه هستند و به هنگام شمارش اسامی آنها میبینید که در میان آنان اشراف و بزرگان مسلمان و فرزندان و نوادگان بزرگان صحابه مشاهده میشوند:
در میان آنان کسانی را مییابی که از ذریهی ابوبکر صدیقسهستند. مانند محمد پسر عبدالله پسر ابی عتیق، محمد پسر عبدالرحمن پسر ابوبکر، یا کسانی که از ذریهی عمر بن خطاب هستند، چون سالم پسر عبدالله پسر عمر، و حفص پسر عاصم پسر عمر و عاصم پسر محمد پسر یزید پسر عبدالله پسر عمر و واقد پسر محمد بن زید بن عبدالله بن عمر و عمر بن حمزه بن عبدالله بن عمر، در میان آنان کسانی هستند که از ذریهی عبدالرحمن بن عوف الزهری القرشی به شمار میآیند، مانند: ابی سمله پسر عبدالرحمن بن عوف و حمید بن عبدالرحمن بن عوف و سعد بن ابراهیم بن عبدالرحمن بن عوف و فرزند او ابراهیم بن سعد بن ابراهیم و نوهی او عبیدالله بن سعد بن ابراهیم بن سعد بن ابراهیم بن عبدالرحمن، و یعقوب بن ابراهیم بن سعد بن ابراهیم بن عبدالرحمن، عبدالمجید بن سهیل بن عبدالرحمن و ابی مصعب احمد بن ابیبکر الزهری او هم از ذریه و نسل عبدالرحمن.
و کسانی که از ذریهی عبدالله پسر مسعود به شمار میآیند، چون: عبدالملک بن معین بن عبدالرحمن بن عبدالله بن مسعود و پسرش محمد بن عبدالملک.
از امویها نیز: اسماعیل بن امیهی بن عمرو بن سعید بن العاص الاموی و ایوب پسر موسی بن عمرو بن سعید بن العاص و عمرو بن یحیی بن سعید بن عمرو ابن سعید بن العاص.
و دوباره از ذریهی صحابه: عروه بن زبیر بن العوام و فرزندش هشام بن عروه. ابراهیم پسر سعد بن ابی وقاص الزهری و عبدالله بن براد بن یوسف بن ابی برده بن ابوموسی الاشعری. و قدامه بن موسی بن عمر بن صحابی قدامه پسر مظعون الجمحی، و ابوزرعهی بن عمرو بن صحابی جریر پسر عبدالله البجلی و عبیدالله بن عبدالله بن عتبه بن مسعود الهذلی.
و اسحاق بن عبدالله بن صحابی قهرمان ابی طلحهی الانصاری و عبدالله پسر الفضل بن العباس بن ربیعه بن الحارث بن عبدالملک بن هاشم.
عبدالملک پسر ابوبکر بن عبدالرحمن بن الحارث بن الهشام المخزومی و محمد بن عبدالرحمن بن نوفل بن الاسود بن نوفل بن خویلد بن اسد بن عبدالعزی.
محمد پسر معن بن محمد بن معن بن صحابی نضله بن عمرو الغفاری و ایوب بن خالد بن صفوان الانصاری نوهی ابی ایوب الانصاری و اما ائمهی بزرگوار: حسن بصری، محمد بن مسلم الزهری، سفیان ثوری، سفیان بن عیینه، شعبه بن الحجاج، عبیدالله بن المبارک، عبدالرحمن بن عمرو الاوزاعی، عبدالله بن الزبیر الحمیدی القرشی، و حسن بن محمد الزعفرانی، که این دو نفر اخیر از موثقترین یاران شافعی به شمار میآیند.
از زاهدان و پارسیان: فضیل پسر عیاض و وهیب پسر الورد المکی و حیوه پسر شریح، همهی اینها از رجال صحیحین هستند که روایت مستقیم و مباشر از ابوهریره دارند یا از جملهی کسانی هستند که روایت او را در صحیحین نقل مینمایند، دقت کن که چگونه فضل و شرف و بزرگواری از هر طرف ابوهریره را احاطه کرده است.
از اینرو برای او و برای ما دوستداران او، جایگاه رفیع و بلند هست و برای آنها (صاحبان سوء ظن) پستترین مرتبه و پایه.
***
[۵٩۸] المستدرک ج ۳ص۵۱۲ [۵٩٩] الاصابه ج ۴ص۲۰۲ [۶۰۰] به کلام احمد شاکر در المسند ج۱ص۸۳ مراجعه شود [۶۰۱] فتح الباری ۱/۵٧ هدی الساری ج ۲ص۱٩۲ [۶۰۲] التهذیب ج ۱۲/ص۲۶۵ این کلمه را در مولفات چاپ شدهی بخاری نیافتهام، شاید در تاریخ الاوسط او که چاپ نشده، موجود باشد [۶۰۳] از کلام استاد السباعی/ص ۲۸۰