تابعین نیز قولا و عملا ابوهریره را مورد اعتماد و ثقه میدانند:
در میان تابعین، بزرگوارتر و مشهورتر و شریفتر و داناتر از یاران ابوهریره وجود ندارد [۲۸۶]. تاریخ فقه اسلامی فقهای سبعهی مدینه را به خوبی میشناسد. آنهایی که شهرت آنان افقها را در نوردید و در میان نسلهای بعد از خود مشهور بودند و به کثرت جمعآوری حدیث و رای محکم و درست و عقل وافر و تفوق بر اقران ـ از تابعین ـ در استنباط مشهور بودند.
کسی که در روایات این هفت نفر به تفحص برخیزد، در مییابد که پنج نفر از آنان ـ ابوبکر پسر عبدالرحمن پسر حارث بن هشام، عروه پسر زبیر، سعید بن مسیب، سلیمان بن یسار و عبیدالله بن عبدالله بن عتبه بن مسعود ـ از شاگردان ابوهریره بودهاند [۲۸٧].
ابوذناد چهار تن از فقهای تابعین را ممتازترین و مبرزترین فقهای مدینه نام برده که عبارتند از ابن مسیب، عروه، قبیصه بن ذؤیب و عبدالملک بن مروان [۲۸۸]که قبیصه شاگرد ابوهریره بود و از او حدیث روایت میکرد. او از جملهی کسانی است که قبلا از وی بحث به میان آوردیم و گفتیم مسند خلافت را به عهده گرفت. از ابوهریره حدیث روایت میکرد.
اگر در فهرست کسانی که از او احادیث روایت کردهاند، تفحص بورزیم، میبینیم که بسیاری از آنها ـ سوای کسانی که نام بردهایم ـ جزو اعلام فقه به شمار آمدهاند که هر کس کمترین اطلاعی از کتب فقه و حدیث و تفسیر داشته باشد، بر فضل و تقدم آنها مطلع و آگاه است، همچون حسن بصری، ابو صالح سمان و مقبری و طاووس و ابو ادریس خولانی و عامر شعبی و محمد پسر کعب قرطب و محمد بن منکدر و ابو عالیه ریاجی، وام درداء صفری همسر ابی درداءسو عمرو بن دینار، و عمرو بن میمون ازدی، و محمد بن ابراهیم تیمی و ابو متوکل ناجی و امثال اینها و روایت این افراد از ابوهریره کاری عملی، در توثیق او به شمار میآید که بر هیچ منصفی پوشیده و مخفی نیست.
همچون اینها، فرزندان صحابه که جامع شرف نسب، و صاحب نظر در فقه بودهاند، چون ابو سلمه و حمید دو فرزند عبدالرحمن پسر عوف و سالم پسر عبدالله بن عمر بن خطاب و سعد بن المسیب و عبیدالله بن عبدالله بن عتبه و عیسی و موسی پسران طلحه بن عبیدالله یکی از عشرهی مبشره و نافع پسر جبیر پسر مطعم و ابی برره پسر ابی موسی اشعری و یزید بن عبدالله بن شخیر عامری و غیر اینها از کسانی که به مناسبت دیگری ذکر آنان و سخن از احوالشان پیش خواهد آمد. مانند اینکه قاضی بودهاند یا اینکه در رکاب حضرت علیسجنگیدهاند. [همگی از ابوهریره حدیث روایت کردهاند.]
همچنین نوادگان صحابه مانند فحص پسر عبیدالله بن انس بن مالک و شمامه پسر عبدالله پسر انس، و ابو زرعه پسر عمرو بن جویر بن عبدالله بجلی و حفص بن عاصم بن عمر بن خطاب و اسحاق پسر عبدالله بن ابو طلحه انصاری در میان افرادی که جدشان صحابه بوده ولی همچون اینها مشهور نبودهاند.
روایت این عده از تابعین از فرزندان و نوادگان صحابه از ابوهریره کار و اقدامی است عملی در توثیق ابوهریره که آن را بر موارد فوق میافزاییم.
از میان کردار اینها که مفهوم توثیق ضمنی را دارد، سفرشان جهت استفتا از او است مانند کار ابو کثیر یمامی که گوید: چون اختلاف مردم بر سر نبیذ (شراب) فراوان گردید، از یمامه راهی مدینه شدم به قصد اینکه به خدمت ابوهریره بروم و در این مورد از وی سوال کنم. او را یافتم و عرض کردم ای ابوهریره من از یمامه آمدهام تا در مورد حکم شراب از تو سوال کنم. او از رسول خدا جـ نه غیر او ـ برای ما حدیث آورد و گفت: شنیدم رسول خدا جمیفرمود: خمر چیزی است که از درخت انگور و نخل خرما به دست میآید [۲۸٩].
از جمله کارهای تابعین مقیم کوفه که بر توثیق ابوهریره دلالت میورزد، فرود آمدن او بر آنها و طلب حدیث از سوی آنها از وی است تابعی جلیل القدر قیس پسر حازم ذکر کرده و میگوید: ابوهریره در کوفه به نزد ما آمد. میان او و مولای ما قرابت و خویشاوندی بود سفیان (یعنی پسر عیینیه که مولای احمس بود) گوید: قیس گفت، به نزد او آمدیم و بر وی سلام عرض کردیم. و سفیان یک بار گفت: حیّ نزد او آمد، پدرم خطاب به ابوهریره گفت: ای ابوهریره اینها سهم و نصیب تو هستند، آمدهاند بر تو عرض ادب و سلام دارند و آرزو دارند از رسول خدا جبرای آنها حدیث نقل کنی. فرمود: خوش آمدند و درود بر آنها [۲٩۰].
[۲۸۶] بخشی از سخن حاکم در المستدرک ج ۳ص۵۱۳ [۲۸٧] بقیهی هفت نفر عبارتند از محمد بن ابیبکر الصدیق و خارجه پسر زید پسر ثابت [۲۸۸] الجرح و التعدیل ص ۱۲۵/ج ۳ ق ۲ [۲۸٩] معانی الاثار الطحاوی ج ۲ص۳۲۲ [۲٩۰] مسند به تحقیق احمد شاکر ج ۱۵ص۴۳