از میان قاضیهای کوفی روایت کنندهی حدیث از ابوهریره:
قاضی مشهور کوفه و یار امیرالمؤمنین علیسعامر بن شراحیل شعبی: (از علی و عبداللهها و یکصد و پنجاه تن از یاران رسول خدا جحدیث روایت میکند) [۳۴۱]. تولیت منصب قضا در کوفه را به عهده گرفت [۳۴۲]و احادیث فراوانی از ابوهریره روایت کرده است [۳۴۳].
ابوبردهی پسر ابوموسی اشعری که فقیه بس بزرگواری است، مسوولیت تولیت منصب قضاوت کوفه را بعد از قاضی شریح به عهده گرفت [۳۴۴]و سعید بن جبیر کاتب او بود [۳۴۵]و روایت او از ابوهریره در مسند احمد موجود است [۳۴۶].
و عبدالله پسر عتبه بن مسعود هذلی برادرزاده عبدالله بن مسعود، مسوولیت تولیت منصب قضاوت کوفه را به عهده گرفت [۳۴٧]و روایاتی از ابوهریره دارد [۳۴۸].
اگر به میان طبقات پایینتر بیاییم، بسیاری از قاضیهای کوفی را مییابیم که خود ابوهریره را ندیدهاند، اما احادیث او را به واسطهی دیگران دریافتهاند.
از جمله:
عبدالملک بن عمیر (بعد از شعبی به عنوان قاضی کوفه تعیین گردید.) [۳۴٩]
و یحیی بن سعید انصاری مدنی، تابعی مشهور، مسوولیت تولیت منصب قضاوت منطقهی هاشمیهی نزدیک کوفه را ـ در ایام خلافت منصور ـ به عهده گرفت [۳۵۰].
بعد از اینها قاضی پیشتاز کوفی، کسیکه ضربالمثل تلقی میگردید، شریک پسر عبدالله نخعی است. و در مورد او برای شما همین بس که امامی عادل، معروف به امانتداری و پرهیزگار و آگاه و بیدار بود، تا جایی که پیر زنان در منازل و خانهها او را ضربالمثل عدل و فراست میخواندند، او در کوفه نشات و رشد یافت و در آنجا با افراد بسیاری از بزرگان و اعیان شیعه مخالطت داشت [۳۵۱].
و عبداله بن شبرمه، فقیه مبرز کوفه، که در ایام منصور، قاضی منطقهی سواد بود [۳۵۲]و در میان قاضیان کوفی میتوانیم منصور بن معتمر را نام ببریم، او به زور و اجبار برای مدت دو ماه در مسند قضاوت قرار داده شد [۳۵۳]. و پس از آنها حفص پسر غیاث، مسوولیت تولیت قضاوت در کوفه و بغداد را به عهده گرفت، او مورد اطمینان و شناخته شده است [۳۵۴]فرزندش عمر از شیوخ بخاری به شمار میرود.
[۳۴۱] الثقات نوشتهی ابن حبان ص ۱۸٧ [۳۴۲] اخبار القضاه ج ۲ ص ۴۱۳ [۳۴۳] نگاه. بخاری ج ۳ ص ۱٧٧ و مسلم ج ۸ ص ۴۴ [۳۴۴] اخبار القضاه ج ۲ ص ۴۰۸ و تاریخ خلیفه ابنالخیاط ج ۱ ص ۲٩۸ [۳۴۵] التهذیب ج ۱۲ ص ۱۸ [۳۴۶] مسند احمد ج ۲ ص ۴۰۱ [۳۴٧] اخبار القضاه ج ۲ ص ۴۰۵ [۳۴۸] به سنن ابوداود ج ۲ ص ۲۰٧ مراجعه شود [۳۴٩] الثقات لابن حبان ص ۱۶۳ و حدیثش در صحیح مسلم ج ۱ ص ۱۳۳ [۳۵۰] اخبار القضاه ج ۱ ص ۱٧۸ الجرح و التعدیل ج ۴/ق۲/ ص ۱۴۸ [۳۵۱] به صحیح مسلم ج ٧ ص۴٩ و ج۸ ص ۲، ابن ماجه ج ۱ ص ۱۲۸ مراجعه شود [۳۵۲] التهذیب ج ۱۰ ص ۳۱۵ [۳۵۳] التهذیب ج ۱۰ ص ۳۱۵ [۳۵۴] التهذیب ج ۲ ص ۴۱۵ و در میان نمونهی روایاتش به روایت بخاری ج ۱ ص ۱۵۸ و ج۶ ص ۱۵۸ مراجعه شود