سخاوت ابوهریره و آزادسازی بردگان و نیکوکاری با آنها و سرپرستی افراد یتیم:
از طفاوی روایت شده که: «با ابوهریره در مدینه اقامت گزیدم، کسی را از یاران رسول خدا جچابکتر [در خدمتگذاری] و مهماننوازتر از ابوهریره ندیدم» [۱۳۸].
از حمید پسر مالک پسر خیثم منقول است که: «با ابوهریره در زمین او (واقع در عقیق) نشسته بودیم. مردی از اهل مدینه سوار بر شتر نزد او به مهمانی فرود آمد». حمید گوید: «ابوهریره گفت: پیش مادرم برو و به او بگو پسرت به شما سلام میرساند و میگوید غذایی برایمان درست کند». گوید: «(رفتم) او هم سه قرص نان جو و مقداری روغن زیتون و نمک را در یک سینی گذاشت، آن را روی سرم گذاشتم و به نزد آنها آوردم. وقتی آن را جلو ایشان گذاشتم، ابوهریره تکبیر زد و گفت: سپاس برای خدا که ما را از نان سیر کرد، بعد از اینکه غذای ما جز دو سیاه (خرما و آب) چیز دیگری نبود» [۱۳٩].
از ابی الزعیزعه نویسندهی مروان روایت شده که: «مروان صد دینار برای ابوهریره فرستاد. بعد کسی را دنبال او فرستاد و گفت: من این دینارها را به اشتباه نزد شما فرستادهام. گفت: چیزی از آن نزد من نمانده است، در مقابل آن از سهمیه بخششم کم کن. مروان گفت: هدف مروان نیز همین بود که بداند آیا ابوهریره آن را به دیگران میبخشد یا نزد خود نگه میدارد» [۱۴۰].
اما تعجب اینجاست که نویسندگان این زمان از پیروان یهود بر ابوهریره خرده میگیرند که بخشش را از امیران پذیرفته است و این را بر خود خرده نمیگیرند که پول و هدیه از موسسات کفر دریافت میدارند. در حالیکه دریافت ابوهریرهسهمچون سایر صحابه منحصر به آن مقدار از اموال بوده که امرا در مقابل جهاد دوران نیرومندی و جوانی، و خود را برای تعلیم فارغ کردن، در دوران پیری به آنان میدادند. چنانکه دولتهای امروز مبالغی به عنوان حقوق بازنشستگی به خدمتگزاران و کارمندان، یا به عنوان هدیه و بخشش فراغت از کاری یا جوایز تالیف میدهند و مردی از همین قماش (محمود ابوریه) حقوق بازنشستگی کلانی دریافت میدارد و آن را در راههای فرومایه و حقیر خرج میکند. سپس به نقد ابوهریره دهان میگشاید. چرا؟ چون مبلغی پول از بیتالمال دریافت کرده و آن را در راه مساعده و کمک رسانی به مسلمانان خرج کرده است!؟
ابوهریرهساغر بن سلیک (ابا مسلم مدنی) را با مشارکت ابو سعید خدری از بندگی آزاد کرد. از آن پس اغر به کوفه آمد و جزو محدثین گردید و محدثین اوایل کوفه از وی روایت نقل میکردند [۱۴۱].
ابن سعد از طریق واقدی روایت کرده که ابوهریره در ذالحلیفه نزدیکی مدینه اقامت گزید و در مدینه خانهای داشت که آن را به بندگان آزاد شدهاش بخشید [۱۴۲].
ابوهریره معاویه پسر معتب هذلی را که یتیم بود، تحت کفالت و سرپرستی خود درآورد. نامبرده در حجرهی او میزیست [۱۴۳]. او را آنچنان تربیت و تعلیم داد که بعدها یکی از راویان تابعی گردید و روایات فروانی از ابوهریره نقل کرده است که در مسند امام احمد و غیر آن آمدهاند [۱۴۴]. سرپرستی و کفالت افراد یتیم یک خصلت ایمانی است که اگر فرد صادق باشد، باعث میشود صاحب آن به بهشت داخل شود. زیرا در روایتی که سهل پسر سعد الساعدی از رسول خدا جنقل کرده آمده است: «من و سرپرست یتیم اینچنین با هم در بهشت هستیم». و وقتی گفت این چنین، انگشتان شهادت و وسط را به هم جفت و متصل کرد [۱۴۵].
اگر فرد سرپرست کنندهی یتیم در کنار کفالت و طعام دادن، به تادیب و تربیت و تعلیم او نیز همت گمارد، بیگمان اجرش چند برابر خواهد بود.
این اخبار و روایات بر این واقعیت دلالت دارند که ابوهریرهسدر دو حالت قرار داشته، یا اینکه ثروت و مالی نزد او وجود داشت که آن را در راه خدا و آزاد سازی بندگان و مساعدت نیازمندان و کفالت بیسرپرستان صرف میکرد و یا اینکه محتاج و فقیر میزیست و به آنچه خداوند برایش میسر میکرد، اکتفا میکرد. یا هدیه و بخشش بیتالمال را میپذیرفت و آن را به دیگران میبخشید، یا آنها را در آن سهیم و شریک قرار میداد و همچون حالتی با حالت قبل از آن (انفاق و کفالت و...) جز از دست افراد مخلص برنمیآید.
[۱۳۸] ابوداود ج ۱/ص۵۰۱ بسند صحیح، تذکرهالحفاط [۱۳٩] فضلالله الصمد شرح الادب المفرد ج ۲ص۳۱ [۱۴۰] الکنی و السماء للدولابی ج ۱ص۱۸۴ بسند صحیح [۱۴۱] الطبقات ج ۴/ص۳۴۰ [۱۴۲] الطبقات ج ۴/ص۳۴۰ [۱۴۳] الجرح و التعدیل ۳٧٩ ج ۴ ق ۱ [۱۴۴] المسند ج ۲/ص ص۳۰٧ و ۵۱۸ [۱۴۵] بخاری ج ٧/ص۱۰