حدیث مگس
بخاری روایت کرده از ابوهریرهسکه رسول خدا جگفت: «إذا وقع الذباب في أناء أحدکم فلیغمسه کله ثم لیطرحه فإن في أحد جناحیه شفاء وفي الإخرداء» [۵٩۵]
[هر گاه مگس در یکی از ظرفهای شما واقع شد (کسی که میخواهد یا ناچار است از محتوای ظرف استقاده کند) باید همهی مگس را در مایع فرو ببرد و سپس آن را دور اندازد، چرا که در یکی از بالهایش (سبب) شفا و در دیگری سبب درد وجود دارد.]
به علت غرابتی که در حدیث وجود دارد، افراد ضعیف الایمان و گستاخان به تکذیب آن مبادرت ورزیدهاند در حالی که ـ قبل از اینکه به تجزیه و تحلیل حدیث از نظر طبی بپردازیم ـ میبینیم در واقع راویان دیگری نیز غیر از ابوهریره آن را روایت کردهاند و به این ترتیب ابوهریره از انفراد خارج شده و به حالت متابعه [۵٩۶]میپیوندد. و سوگند به خدا این درآمدن به حالت متابعه نیست، بلکه شایستهتر آن است که گفته شود غیر ابوهریره نیز توفیق نیل به مشارکت در اجر و شرف حمل این حدیث و تبلیغ آن به امت را به دست آوردهاند. چون ابوهریرهسبه تنهایی آن را روایت نکرده است. بلکه ابوسعید خدری نیز آن را از پیامبر جروایت کرده است. آنچنان که در مسند امام احمد حدیث شماره (۱۱۲۰٧) سنن النسائی، ج۲ ص ۱٩۳ و سنن ابن ماجه، ج۲، ص ۱۸۵، با سند صحیح آمده است. همچنین انس بن مالک، بر اساس آنچه هیتمی در مجمعالزوائد، ج۵، ص ۳۸ گفته، آن را روایت نموده است. طبق گفتهی هیتمی بزار آن را روایت کرده و رجال آن رجال حدیث صحیح میباشند.
از کسانی که به بهترین شیوه دربارهی صحت این حدیث سخن گفتهاند میتوان به استاد شیخ محمد السماحی اشاره نمود. زیرا او به طول مفصل راجع به طرق حدیث و آرای متقدمین دربارهی آن، بحث کرده است. سپس در ضمن جوابیهاش یک مقالهی علمی بسیار مهمی را از دو نفر طبیب به نامهای دکتر محمود کمال و دکتر محمد عبدالمنعم حسین آورده که آن را در جزء هفتم از مجلهی الازهر سال ۱۳٧۸ منتشر ساختند و در آن موضوع اثبات حمل مواد ضد میکروب توسط مگس را از دانشمندان غرب نقل کرده و گفتهاند: دانشمندان غربی این مواد را در مگس کشف نمودهاند.
این دو پزشک میگویند: «در منابع علمی آمده است که «بریفلد» استاد دانشگاه هال آلمان در سال ۱۸٧۱ دریافت که مگس خانگی مبتلا به انگلی از جنس انگلهای قارچی است که او آنها را امپوزا موسکی نامید.... او گفت: این انگلها در لایهی چربی داخل شکم مگس به صورت سلولهای محتوی آنزیمی خاص زندگی میکنند. آنها در ابتدا دایره شکل بوده و سپس در جهت طول تغییر شکل داده و از راه سوراخهای تنفسی یا از میان مفاصل بطنی از شکم خارج و در بیرون جسم مگس قرار میگیرند. این فرایند نقش تناسلی انگل را بازی کرده و تخم انگلها به مقداری که امکان انفجار سلول را فراهم سازند در داخل سلول تجمع نموده و بدینسان سلول باز شده و تخمها به سوی خارج آزاد میشوند و این انفجار و رهاسازی با نیروی دفع شدیدی انجام میپذیرد به گونهای که تخمها بر اثر منفجر شدن سلول و فوران مایع داخل آن به مقدار تقریبی ۲ سانتیمتر، دور رانده میشوند. همواره در پیرامون مگس مرده و رها شده بر شیشه، میدانی از تخم این انگلها وجود دارد. سر سلولهای مستطیل شکلی که تخمها از آن خارج میشود پیرامون شکم و پشت (بخش سوم و نهایی مگس) قرار دارد و این قسمت از مگس هنگامی که بر جایی مینشیند تا توازن خود را حفظ کرده و آمادهی پرواز گردد، همواره بلندنگاه داشته میشود و انفجار سلول ـ همچنان که گفته شد ـ پس از بالا رفتن فشار مایع داخل سلول مستطیل شکل به مقدار معینی، به وقوع میپیوندد.
«این فرایند گاهی ناشی از وجود قطرهای زائد از مایع موجود پیرامون سلول مستطیل شکل میباشد و در هنگام انفجار همراه با مایع و تخمها مقداری از سیتوپلازم از انگل خارج میشود. همچنان که استاد لانگیرون ـ بزرگترین استاد در دانش انگلشناسی در سال ۱٩۴۵ ـ گفته است: این انگلهای قارچی، همچنان که گفتیم، به صورت سلولهایی دایره شکل در داخل بافتهای بدن مگس، زندگی میکنند و آنزیمهایی قوی از خود ترشح مینمایند، در حدی که اجزای حامل بیماری حشره را تجزیه کرده و آن را ذوب میسازند.
از سویی یگر در سالهای (۱٩۵۰-۱٩۴٧) آرنشتین و کوک از انگلستان و رولیوس سویسی توانستند نوعی آنتی بیوتیک را به نام جافاسین از همان انگلهای موجود در مگس استخراج نمایند که این آنتی بیوتیک باکتریهای مختلفی را از جمله باکتریهای گرم منفی و گرم مثبت و همچنین باکتریهای بیماری دیسانتری و تیفوئید را میکشد. در سال ۱٩۴۸ دانشمندانی چون بریان، کورتیس، هیمینگ، جیفریس و ماکجوان از انگلستان آنتی بیوتیکی به نام کلوتیزین را از انگلهای قارچی که در مگس میزید و بر باکتریهای گرم منفی از جمله باکتریهای دیسانتری و تیفوئید تاثیر میگذارد، تولید کردند.
در سال ۱٩۴٩ کوکس و فامر از انگلستان، گرمان، روث اتلنجر و بلاتنر از سویس آنتی بیوتیکی موسوم به انیاتین از خود انگلهای قارچی که در مگس زندگی میکنند تولید کردند که تاثیر زیادی بر روی باکتریهای گرم مثبت و گرم منفی و همچنین بر برخی از انگلهای دیگر از جمله باکتری دیسانتری، تیفوئید و کولیرا، دارد.
«این آنتی بیوتیکها هنوز در پزشکی به کار برده نشدهاند ولی تنها به یک دلیل از عجایب علمی به شمار میروند و آن اینکه اگر به مقدار زیادی داخل جسم شوند باعث به وجود آمدن مشکلات زیادی در زمینهی بیماری میگردند در حالی که از قدرت بسیار بالایی برخوردار بوده و قدرتشان از قدرت تمامی آنتیبیوتیکهای مورد استعمال در علاج بیماریهای گوناگون بیشتر است و مقدار بسیار کمی از آنها برای جلوگیری از حیات یا رشد باکتریهای تیفوئید، دیسانتری، کولیرا و امثال آن، کفایت میکند».
در سال ۱٩۴٧ موفیتش آنتیبیوتیکهایی را از مزرعهی انگلهای موجود بر روی جسم مگس جدا کرد و دید که آنها دارای تاثیر فراوانی بر برخی باکتریهای گرم منفی مانند باکتری تیفوئید دیسانتری و امثال آنها میباشند.
«وی همچنین با بحث و بررسی پیرامون نفع این انگلهای قارچی برای مقاومت در برابر میکروبهای به وجود آورندهی بیماری تب که مدت کمی برای بستری لازم دارد، دریافت که یک گرم از این آنتی بیوتیک ممکن است بیش از ۱۰۰۰ لیتر شیر را از آلودگی به باکتریهای بیماریزای نامبرده محفوظ نگاه دارد و این خود بزرگترین دلیل است بر قدرت فراوان این آنتیبیوتیکها».
«اما در خصوص آلودگی مگس به میکروبهای بیماریزایی چون میکروب کولیرا، تیفوئید و دیسانتریت و غیر آن که مگس آنها را از فاضلابها، فضولات و مدفوع بیماران، جاهایی که مگس اکثرا به آنها رفت و آمد میکند، منتقل میسازد، باید گفت که این میکروبها فقط بر روی پاهای مگس و یا در مدفوع آن وجود خواهد داشت و این مطلب در تمامی منابع باکتری شناسی به اثبات رسیده است و ذکر نام مؤلفین با منابعی که به این حقیقت روشن تصریح نمودهاند، ضروری به نظر نمیرسد».
«از همهی آنچه گفته شد نتیجه میگیریم که هر گاه مگس بر روی خوراک، نشست بدون شک آن را با پاهایش که آلوده به میکروبهای بیماریزایی چون میکروب تیفوئید، کولیرا، دیسانتری و یا غیر آنها، لمس مینماید و هر گاه روی غذا، مدفوع انداخت آن را ـ همچنان که در مورد آلودگیهای پاهایش اشاره کردیم ـ آلوده میسازد».
«اما انگلهای قارچی که آنتیبیوتیک از خود ترشح مینمایند و میکروبهای بیماریزای موجود در مدفوع و در روی پاهای مگس را میکشند، این انگلها در شکم مگس قرار داشته و همراه با مایع موجود در سلول مستطیل شکل که محتوی آنتیبیوتیک میباشد از انگلها رها نمیشود مگر وقتی که مایعی که فشار داخلی مایع سلول را افزایش میدهد با آن برخورد کند و سبب انفجار سلول مستطیل شکل و خروج تخمها و مایع گردد».
«بدینسان دانشمندان با بررسیهای خود این حدیث نبوی را که ضرورت فرو بردن همهی مگس را در مایع یا خوراکی که در آن افتاده است را به خاطر خنثی کردن اثر میکروبهای بیماریزایی که با پا یا در مدفوعش آنها را منتقل ساخته است، تفسیر مینمایند».
«همچنین حقیقت دیگری را که حدیث به آن اشاره کرده است، روشن ساختهاند و آن اینکه در یکی از بالهای مگس بیماری وجود دارد و در واقع یعنی یکی از اجزای جسم مگس محتوی بیماریهای منتقل شده توسط میکروبهای بیماریزایی است که با خود حمل کرده است و با بال دیگرش در برگیرندهی شفا و درمان است که عبارت است از آنتیبیوتیکهایی که انگلهای قارچی موجود در شکم مگس، آنهایی که همراه با مایع موجود در پیرامون سلولهای مستطیل شکل انگلها، خارج میشوند، آنها را ترشح مینمایند» [۵٩٧].
بدینسان معجزهی خداوند ـ علیرغم میل و خواست الحاد ـ تحقق پیدا میکند.
[۵٩۵] صحیح بخاری، ج٧ ص ۱۸۱ [۵٩۶] متابعه در اصطلاح علم مصطلح الحدیث این است که غیر راوی در روایت حدیث با راوی شرکت داشته باشد (تیسیر مصطلح الحدیث ـ محمد طحان) «مترجم» [۵٩٧] المساحی، المنهج الحدیثی، ص ۳۸۶ و طحاوی در کتاب معانی الاثار ج ۴ ص ۲۸۴ گفته است جلو انداختن بالی که محتوی بیماری است از جانب مگس همچنان که در برخی روایات به آن تصریح شده است یک الهام است از طرف خداوند به مگس همچنان که به زنبور عسل الهام نموده که در کوهها برای خود خانه بسازد.