۲- مالکبن انس/
از امام مالک/نیز سخنان مشابهی نقل شده است:
۱- «إنّما أنا بشر أخطيء وأصیب، فانظروا في رأیي؛ فكلّ ما وافق الكتاب والسّنّة فخذوه، وكلّ مالم یوافق الكتاب والسّنّة فاتركوه». [۱۸]
(من آدمیزاد هستم، (سخنانم) درست و نادرست از آب درمیآید، پس شما به آرای من، دقت کنید، آنچه را که موافق کتاب خدا و سنت، یافتید بپذیرید، و آنچه را که مخالف آن دیدید، ترک کنید.
۲- «لیس أحد بعد النبّيصإلاّ ویؤخذ من قوله ویترك إلاّ النّبيص» [۱٩](به جز شخص پیامبرص، کسی دیگری از انسانها چنین نیست که حتماً سخنش پذیرفته شود، بلکه میتوان سخنش را پذیرفت یا ترک کرد).
۳- ابن وهب میگوید: من در مجلس امام مالک حضور داشتم از ایشان در مورد خلال انگشتان، در وضو، سؤال شد، فرمودند: «لازم نیست». من بعد از اینکه مردم متفرق شدند، خدمت ایشان رفتم و گفتم: نزد ما در این مورد حدیثی وجود دارد، و آن را برایش بیان کردم که لیثبن سعد و ابن لهیعه و عمروبن الحارث از یزیدبن عمرو المعافری از ابیعبدالرحمن الحبلی از مستورد بن شداد القرشی، روایت میکنند «که ایشان رسول اللهصرا در حال وضو دیده که انگشتان پاهایش را با انگشت کوچک دستش خلال نموده است» امام مالک فرمود این حدیث خوبی است من تا حالا آن را نشنیده بودم. (ابن وهب میگوید:) پس از آن همواره میدیدم که هرگاه از ایشان در مورد خلال انگشتان سؤال میشد، به آن امر مینمود. [۲۰]
[۱۸] ابن عبدالبر در «الجامع» (۲/۳۲)، ابن حزم در «اصول الأحکام» (۶/۱۴٩) و «الفلانی» (ص ٧۲). [۱٩] نسبت این مقوله به امام مالک نزد متأخرین مشهور است. ابن عبدالهادی در «ارشاد السالك» (۲۲٧/۱) نسبت آن را به امام مالک صحیح دانسته است. ابن عبدالبر در «الجامع» (۲/٩۱) و ابن حزم در «اصول الأحکام» (۶/۱۴۵) آن را به عقبة و مجاهد نسبت دادهاند. اما تقیالدین سبکی در «الفتاوی» (۱/۱۴۸) آن را به ابن عباس نسبت داده و تحسین نموده است و در آخر گفته است: این گفته را مجاهد از ابن عباس و مالک از مجاهد گرفته است. بنده (آلبانی) میگویم: و بعد از آنها امام احمد این سخن را فراگرفت و همواره آن را تکرار میکرد. «مسائل الامام احمد» (۲٧۶). [۲۰] مقدمه «الجرح و التعدیل» ابن ابیحاتم (ص ۳۱-۳۲)، و تامة البیهقی در «السنن» (۱/۸۱).