شبهه ۳
برخی میپندارند که هدف ما از دعوت به سوی سنت و ترک اقوال مخالف سنت، اینست که سخنان ائمهی اسلام به باد فراموشی سپرده شود و از اجتهاد و آرای آنها هیچگونه استفادهای نشود.
بنده با جرأت میگویم: ما هرگز به خود، چنین اجازهای نمیدهیم. این پندار در مورد دعوت ما کاملاً بیهوده و باطل است شما اگر با آنچه که از اول مقدمه تا اینجا گفته شد، دقت کنید، بیشتر به بطلان این گمان، پی خواهید برد. زیرا هدف دعوت ما اینست که دین را در مذهب، خلاصه نکنیم یا به عبارتی، مذهب را دین نسازیم و جایگاه کتاب خدا و سنت پیامبرصرا به آن واگذار نکنیم که به هنگام تنازع و اختلاف به جای قرآن و سنت، به مذهب رجوع کنیم.
چنانکه برخی از فقها و مفتیان معاصر چنین میکنند: آنها برای استنباط احکام در مورد رویدادهای جدید و احوال شخصی و همچنین مسائل جدید نکاح و طلاق، لزومی نمیبینند که برای تشخیص حق از باطل و ثواب از خطا به کتاب خدا و سنت پیامبرصمراجعه کنند بلکه بر اساس نصوص همان کتاب فقهی به استنباط احکام میپردازند، به بهانهی اینکه اختلاف، رحمت است یا مصلحت چنین اقتضا میکند یا این برای مردم، آسانتر خواهد بود و یا رخصت چنین است و ... .
سلیمان تیمی/زیبا گفتهاند: «اگر بر رخصت هر عالم، عمل کنی، هرچه بدی است در تو جمع خواهد شد» [۵۲]. عقبه میگوید: «مطلب فوق، اجماعی است که هیچکس خلاف آن را گفته است».
پس معلوم شد آن چیزی که ما قبول نداریم و رد میکنیم، اجماع امت نیز آن را قبول ندارد و رد میکند.
اما رجوع به سخنان ائمه و کمک گرفتن و استفاده از آرای آنها برای فهمیدن مسائل اختلافی که حکم آن در کتاب خدا و سنت پیامبرصتصریح نشده یا نیاز به توضیح داشته باشد، امریست غیر قابل انکار که ما نیازمند آن هستیم و دوستان خود را به آن توصیه میکنیم. یقیناً آن، برای پیروان راه کتاب خدا و سنت پیامبرصسودمند خواهد بود.
در این مورد، علامه ابن عبدالبر توصیههای ارزندهای دارد و مینویسد: «پس ای برادر! بر تو است که اصول را فرابگیری و به آن توجه کافی نمایی، زیرا کسی که به احکام صریح قرآن و سنت، توجه کند و از سخنان فقها نیز در راه اجتهاد و تفسیر کلمات و جملات مشترک المعنی کمک بگیرد البته از هیچ یک از آنان، کورکورانه تقلید ننماید و به بهانه اینکه گذشتگان، بر سنت، اشراف داشته و همه چیز را گفتهاند، دست از تحقیق برندارد بلکه همانند آنها به تحقیق و بررسی بپردازند و در پی فهم مسائل باشد و از آنان به خاطر افاداتشان تشکر نموده و به خاطر اینکه اکثر سخنانش درست بوده است، قدردانی نماید و آنها را از لغزش، معصوم مپندارد (همانطور که خودشان نیز خود را از اینگونه لغزشها بری نمیدانستند). چنین کسی موفق است و راهرو راه سلف صالح و پیرو سنت پیامبرصو اصحاب به شمار میرود.
اما کسی که پا فراتر نهد و به خود زحمت تحقیق در مورد سخنان فقها ندهد و از آنچه که ذکر کردیم اعراض نماید و با رأی خویش به مبارزه با اصول ثابت بپردازد و آنها را مطابق با مقیاس ذهن خود، بسنجد پس او خود، راه را گم کرده و دیگران را نیز گمراه خواهد کرد.
همچنین کسی که همه اینها را نادیده بگیرد و بدون علم، فتوا دهد، کورتَر و از راه حق، دورتَر است [۵۳]. باید گفت: آنچه که ایشان بیان کردند حق و حقیقت است که هیچگونه ابهامی در آن وجود ندارد.
[۵۲] (۲/٩۱-٩۲). [۵۳] ابن عبدالبر، (۲/۱٧۲).