روش نماز پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

شبهه ۱

شبهه ۱

بعضی می‌گویند: بی‌تردید بازگشت به سنت و روش رسول اللهصدر تمام امور دین، امری است واجب و ضروری. خصوصاً در بخش عبادات مانند نماز که توفیقی بوده و رأی و اجتهاد، هیچ‌گونه نقشی در آن‌ها ندارد؛

ولی چرا علمای مقلد، ما را به چنین چیزی تشویق و راهنمایی نمی‌کنند، بلکه آن‌ها اصرار دارند که همچنان در اختلاف باید ماند و به گمان آنان گنجایش این اختلافات در شریعت به امت داده شده است و در این مورد حدیث مشهور «اختلاف امتي رحمة»را بر زبان می‌آورند که این حدیث، خلاف روش شما است چه در این کتاب و چه در دیگر کتاب‌هایتان. آیا شما در این مورد، توضیحی دارید؟

جواب:

اولاً باید گفت که حدیث فوق، صحیح نمی‌باشد بلکه باطل و بی‌اساس است. چنانکه علامه سبکی در مورد آن گفته است: «من سندی صحیح یا ضعیف و حتی موضوع، برای این حدیث، نیافتم».

چنانکه با این عبارت نیز آمده است که: «إختلاف أصحابي لكم الرّحمة»و«أصحابي كالنّجوم؛ فبأیّهم اقتدیتم إهتدیتم». و این دو حدیث نیز صحیح نمی‌باشند، اولی کاملاً بی‌اساس، و دومی، موضوع است. برای تفصیل بیشتر در این مورد به «سلسله الأحادیث الضعیفة والموضوعة» (شماره ۵۸/۵٩/۶۱) مراجعه شود.

ثانیاً: حدیث فوق ضمن اینکه ضعیف است با نص قرآن نیز مخالفت دارد. زیرا قرآن، در آیات متعدد، مسلمانان را به وحدت و دوری از تفرقه و اختلاف در دین، امر نموده است. چنانکه خداوند می‌فرماید:

﴿وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِيحُكُمۡۖ وَٱصۡبِرُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِينَ٤٦[الأنفال: ۴۶].

«با همدیگر اختلاف نکنید که سست می‌شوید و ابهت شما از بین می‌رود».

همچنین فرموده است:

﴿وَلَا تَكُونُواْ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ٣١ مِنَ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗاۖ كُلُّ حِزۡبِۢ بِمَا لَدَيۡهِمۡ فَرِحُونَ٣٢[الروم: ۳۱-۳۲].

«از مشرکینی که آیین خود را پراکنده و بخش بخش کردند و گروه گروه شدند، مباشید. هر گروهی از روشی که دارد، خوشحال است».

و نیز فرموده است:

﴿وَلَا يَزَالُونَ مُخۡتَلِفِينَ١١٨ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَۚ[هود: ۱۱۸-۱۱٩].

در این آیه خداوند به تصریح می‌فرماید:

«کسانی که مشمول رحمت خداوند باشند، اختلاف نخواهند کرد».

پس اختلاف، کار اهل باطل است چگونه آن را رحمت به حساب بیاوریم؟!

بنابراین روشن شد که این حدیث، هم از نظر سند و هم از نظر معنی، صحیح نمی‌باشد و نباید آن را دستاویزی برای عمل نکردن به قرآن و سنت قرار داد.