شبهه ۴
وهم دیگری که نزد مقلدین، شایع است و آنها را از پیروی سنت در جایی که سخن مذهبشان مخالف با آن شد، باز میدارد، این است که آنها گمان میکنند با این کار به اشتباه امام مذهب خود اعتراف کرده و از او عیبجویی کردهاند. آنگاه میگویند: وقتی نمیتوان از یک مسلمان عادی، عیبجویی کرد، چگونه میتوان به امامی از ائمهی مسلمین، طعن وارد ساخت؟!
در پاسخ بایدگفت: چه پندار باطلی؟ و علت چنین پندارهایی، انصراف از فقه سنت است.
و گرنه، چگونه یک مسلمان عاقل به خود اجازه چنین سخنی را میدهد؟ در حالی که رسول خداصمیفرماید: «هرگاه حاکم (عالم) حکمی را بر اساس اجتهاد خویش، صادر نماید، در صورتی که حکمش درست باشد به او دو اجر میرسد و اگر اشتباه باشد باز هم یک اجر دارد». [۵۴]
حدیث فوق، بیانگر این مطلب است که معنی شرعی سخن کسی که میگوید: «اخطأ فلان» این است که: «أثیب فلان أجراً واحداً» یعنی زمانی که گفتیم فلانی در این اجتهاد، اشتباه کرده است، این سخن، بیانگر آن است که به ایشان یک اجر میرسد.
پس کسی که اشتباه عالمی را در مسئلهی متذکر میشود، در واقع، اعتراف میکند که به او یک اجر میرسد. کجای این عمل را میتوان طعن و تحقیر نامید؟ بیتردید این یک سوء برداشت و توهم باطل است که باید از آن دست برداشت زیرا دارندهی چنین اعتقادی در واقع، سایر مسلمانان و ائمه و تابعین را طعن و تحقیر مینماید چون که سلف صالح و بزرگان قوم در برخی موارد آراء یکدیگر را نقض میکردند. و اگر ما این عمل را طعن و تحقیر بنامیم، گویا آنها یکدیگر را طعن و تحقیر مینمودند، حتی خود پیامبر خداصخطاب به ابوبکرسدر مورد تعبیر خوابی فرمود: «أصبت بعضاً وأخطأت بعضاً» [۵۵](بخشی از تعبیر شما درست و بخشی، اشتباه بود).
آیا میتوان گفت که رسول اللهصقصد طعن و تحقیر ابوبکرسرا داشته است؟ چه تأثیر بدی این وهم بر اذهان آنها گذاشته است که حاضراند از حدیث صحیح، چشم بپوشند چون پیروی از آن به معنی نقض سخن امام مذهب است که نوعی تحقیر و بیاحترامی به شخصیت ایشان تلقی میشود.
نمیدانم اینها فراموش کردهاند یا خود را به فراموشی زدهاند که با این وهم، از چاله به چاه افتادهاند زیرا اگر پذیرفتن سخن شخص، به معنی احترام و تعظیم، و رد کردن آن به معنی طعن و تحقیر آن شخص باشد، پس اینها چگونه حاضر شدهاند با سخن صحیح و ثابت رسول اللهصبه خاطر پیروی از سخن مذهب خویش، مخالفت کنند و سخن مذهب را ولو اینکه مخالف با سنت صحیح باشد بپذیرند حال آنکه امام مذهب آنها معصوم نیست و طعن و تحقیر کفر محسوب نمیشود اما پیامبر خداصمعصوم است و طعن و تحقیرش، کفر محسوب میگردد؟!
باید گفت: مقلدین برای این اعتراض، پاسخی ندارند جز سخن معروفی که همواره آن را دستاویز خود قرار داده و میگویند: ما به امام خود اعتماد داریم و یقیناً ایشان از ما نسبت به سنت، آگاهی بیشتری داشته است.
ما برای این سخن آنها، نیز جوابهایی داریم اما به علت ضیق مقام به ذکر یکی از آنها بسنده میکنم که به امید خدا، کافی خواهد بود.
میگویم: تنها امام شما نیست که از شما نسبت به سنت، آگاهی بیشتری دارد بلکه دهها و هزاران امام دیگر نیز وجود داشته است که سنت را از شما بهتر درک کردهاند. پس اگر سنت صحیحی نقل شد که مذهب شما با مقتضای آن موافق نبود ولی یکی دیگر از ائمهی آشنا به سنت بر آن عمل کرده بود، شما طبق سخن خودتان باید آن را بپذیرید زیرا مخالف شما نیز میگوید: امام من بر این عمل کرده است و من به امام خود اعتماد دارم. یقیناً امامی که این سنت را پذیرفته است شایستگی بیشتری دارد که در این مورد از وی پیروی شود.
در پایان، به صراحت میگویم: ما در این کتاب، سنتهای صحیح و ثابت رسول اللهصرا در مورد نماز، گردآوری نمودهایم و برای هیچ کس عذر و بهانهای برای ترک آنها نگذاشتهایم.
بنابراین، شما هیچ موردی را نخواهید یافت که علما به ترک آن اتفاق داشته باشند بلکه تمامی مسائل مطرح شده، نزد همه مسلمانان قابل قبول میباشند با این تفصیل که هر مسأله نزد گروهی از مسلمانان مورد قبول است. و اگر عدهای در موردی دچار خطا گشتهاند، معذور و مأجور میباشند. زیرا به احتمال قوی، حکم منصوص به ایشان نرسیده یا از طریقی رسیده است که نزد آنها اتمام حجت نشده و یا به خاطر عذری دیگری بوده که اینگونه عذرها نزد علما معروف است.
اما برای بعدیها که نص صریح و صحیحی به دستشان برسد و اتمام حجت گردد، هیچگونه عذری باقی نمیماند و نباید همچنان به تقلید امام خود، در آن مورد، پایبند باشند بلکه واجب است که از حکم منصوص و معصوم، پیروی نمایند. هدفی که ما این مقدمه را به خاطر آن آوردیم نیز همین است. خداوند در این مورد، میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمۡ لِمَا يُحۡيِيكُمۡۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَحُولُ بَيۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَقَلۡبِهِۦ وَأَنَّهُۥٓ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ٢٤﴾[الأنفال: ۲۴].
«ای مؤمنان! دستور خدا را بپذیرید و از پیامبرص اطاعت کنید هنگامی که شما را به چیزی دعوت نماید که به شما زندگی (دنیوی و اخروی) بخشد بدانید که خداوند میان انسان و دل او جدایی میاندازد (و انسان به بسیاری از اهداف خود نمیرسد) و بدانید که نزد خداوند، حشر میشوید».
خداوند حق را میگوید و به راه راست هدایت مینماید و هم اوست بهترین کارساز و مددکار.
و درود و سلام خدا بر محمدصو آل و اصحابش و حمد و ستایش مرخدایی را که پروردگار عالمیان است.
محمد ناصرالدین آلبانی
دمشق ۲۰/۵/۱۳۸۱ ه. ق
[۵۴] بخاری و مسلم. [۵۵] بخاری و مسلم، (الأحادیث الصحیحة، ۱۲۱).