روش نماز پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

فروافتادن به سجده با دست‌ها

فروافتادن به سجده با دست‌ها

رسول الله‌صبه هنگام سجده، دست‌ها را قبل از زانوها به زمین گذاشت [۳۶۸]. و به آن، امر می‌کرد و می‌فرمود: «إذا سجد أحدكم؛ فلا یبرك كما یبرك البعیر، ولیضع یدیه قبل ركبتیه» [۳۶٩](هرگاه یکی از شما به سجده رفت، مانند شتر، زانو نزند بلکه دست‌ها را قبل از زانوهایش بر زمین بگذارد).

و می‌فرمود: دست‌هایتان مانند چهره‌هایتان، سجده می‌کنند، پس همراه چهره، دست‌هایتان را نیز بر زمین بگذارید و هنگام برداشتن چهره، دست‌هایتان را نیز بردارید. [۳٧۰]

رسول الله‌صدر حال سجده، بر کف دست‌های خود قرار می‌گرفت، بازوهایش را باز نگه می‌داشت [۳٧۱]و انگشتانش را به هم می‌چسبانید [۳٧۲]. و سر انگشتانش را به سوی قبله می‌نمود. [۳٧۳]

کف دست‌هایش را در سجده، برابر با شانه‌ها [۳٧۴]و احیاناً برابر گوش‌هایش قرار می‌داد [۳٧۵]. بینی و پیشانیش را، محکم و استوار بر زمین می‌نهاد. [۳٧۶]

و به کسی که نماز را درست نمی‌خواند (مسیيء الصلاة) فرمود: «إذا سجدت؛ فمكن لسجودك» [۳٧٧](وقتی سجده کردی، سجده‌ات را محکم و استوار ادا کن).

و در روایتی فرمود: در سجده، دست‌ها و چهره‌ات را محکم و استوار بر زمین بگذار تا استخوان‌های بدنت سر جایشان آرام بگیرند [۳٧۸]و در روایتی فرموده است: «لاصلاة لمن لا یصیب أنفه من الأرض ما یصیب الجبین» [۳٧٩](تا زمانی که بینی شخص، همان طور که پیشانی‌اش بر زمین نهاده می‌شود، بر زمین گذاشته نشود، نمازش درست نخواهد بود).

رسول الله‌صدر سجده، زانوها و نوک پاهایش را محکم و استوار بر زمین قرار می‌داد [۳۸۰]و سر انگشتان پاهایش را به سوی قبله می‌نمود [۳۸۱]و پاشنه‌ها را به یکدیگر می‌چسباند [۳۸۲]و پاها را نصب می‌‌کرد [۳۸۳]و بدان امر می‌نمود [۳۸۴]و انگشتان پا را دولا می‌کرد [۳۸۵]بدین صورت، رسول الله‌صبر هفت عضو، سجده می‌کرد که عبارتند از: دو کف دست، دو زانو، قدم‌ها، پیشانی و بینی.

رسول الله‌صپیشانی و بینی را در سجده، یک عضو به حساب می‌آورد، چنانکه فرموده است: به من دستور داده شده که بر هفت عضو و استخوان، سجده کنم: بر پیشانی (و در اینجا رسول الله‌صبه بینی خود اشاره نمود)، دست‌ها، زانوها و نوک پاها، و نیز به من دستور داده شده است که (به هنگام رکوع و سجده) لباس‌ها و موهایمان را جمع نکنیم [۳۸۶]و می‌فرمود: «إذا سجد العبد؛ سجد معه سبعة آرابٍ: وجهه، وكفّاه ركبتاه وقدماه» [۳۸٧](به هنگام سجده، هفت عضو بدن به سجده می‌افتند: چهره، دو کف دست، زانوها و قدم‌ها).

و در مورد مردی که موهایش را پشت سرش بسته بود و نماز می‌خواند، فرمود مثال این مرد مانند کسی است که نماز دست‌هایش به پشت بسته شده باشد. [۳۸۸]

همچنین در این مورد فرموده است: این (بستن موها به پشت) نشستگاه شیطان است [۳۸٩]یعنی کرسی و صندلی شیطان.

رسول الله‌صدر سجده، آرنج دست‌ها را بر زمین می‌نهاد [۳٩۰]بلکه آن‌ها را بلند و دور از پهلوها نگه می‌داشت. طوری که سفیدش زیر بغل‌هایش از پشت به چشم می‌خورد [۳٩۱]و ممکن بود که بچه گوسفندی بتواند از زیر بغل ایشان، عبور کند [۳٩۲]و در آن (دور داشتن دست‌ها) طوری مبالغه می‌نمود که بعضی از اصحاب، می‌گفتند: از بس که در سجده، بازوهایش را از پهلوهایش دور نگه می‌داشت دلمان به حالش می‌سوخت. [۳٩۳]

و دیگران را نیز به رعایت آن، دستور می‌داد. چنانکه فرموده است: «إذا سجدت؛ فضع كفّیك وارفع مرفقیك». [۳٩۴]

(هنگام سجده، کف دست‌هایت را بر زمین بگذار و آرنج‌ها را بلند نگهدار).

همچنین فرموده است: در سجده، اعتدال و آرامش خود را حفظ کنید و دست‌ها را بسان سگ، پهن نکنید. [۳٩۵]

و نیز فرموده است: دست‌ها را بسان حیوانات درنده پهن نکنید، اگر چنین کردی، در واقع همه اعضای جسمت با تو سجده کرده‌اند. [۳٩۶]

[۳۶۸] ابن خزیمه، (۱/٧۶/۱)، دارقطنی و به تصحیح حاکم و موافقت ذهبی. و احادیثی که مخالف با این حدیث هستند، صحیح نمی‌باشد امام مالک و احمد نیز همین را گفته‌اند «التحقیق لابن الجوزی»، (۸/۱۰۸/۲). مروزی در «مسائل»، (۱/۱۴٧/۱) به سند صحیح این سخن امام اوزاعی را نقل کرده که ایشان فرموده‌اند: آن‌هایی را که من از گذشتگان دیده‌ام، دست‌ها را قبل از زانوها به زمین می‌گذاشتند. [۳۶٩] ابوداود و تمام رازی در «الفوائد»، (ق ۱۰۸/۱) و نسائی در «الصغری» و «الکبری»، (۴٧/۱) با سند صحیح و عبدالحق در «احکام الکبری»، (۵۴/۱) آن را صحیح قرار داده و در «التهجد»، (۵۶/۱) گفته: این حدیث از حدیث وائل که معارض با آن است، صحیح‌تر می‌باشد. از نظر سند، حدیث وائل و دیگر روایات هم معنی آن، صحیح نیستند چنانکه بنده در «الضعیفة»، (٩۲٩) و «الارواء»، (۳۵٧) در این مورد توضیح داده‌ام. مخالفت با شتر وقتی محقق می‌شود که دست‌ها را قبل از زانو به زمین بگذاریم زیرا شتر زانوها را نخست به زمین می‌گذارد و زانوهای شتر در دستانش قرار دارد چنان که در، «لسان العرب» و دیگر کتب لغت آمده است. امام طحاوی در «مشکل آثار» و «شرح معانی آثار» همین مطلب را بیان داشته است. همچنین امام قاسم سرقسطی در «غریب الحدیث»، (۲/٧۰/۱) به سند صحیح این قول ابوهریره را نقل کرده است که می‌فرماید: «همچون شتر فراری، زانو نزنید» هدف ایشان این است که به هنگام سجده خود را همچون شتر به زمین نیندازید، بلکه با حفظ آرامش، نخست، دست‌ها را و بعد و از آن زانوها را روی زمین بگذارید، چنان که در این مورد، روایت مرفوع و مفسری وجود دارد» آنگاه حدیث فوق را بیان نموده است. اما در این مورد ابن قیم سخن عجیبی گفته‌اند. ایشان می‌گوید: «این سخن، خردمندانه نیست و اهل لغت نیز چنین معنایی را نمی‌شناسند» که ما در رد ابن قیم، منابع بالا را ذکر کردیم، و برای تفصیل بیشتر در این مورد به رساله‌ای که در رد شیخ تویجری نوشته‌ام و به زودی چاپ و منتشر خواهد شد، مراجعه کنید. [۳٧۰] ابن خزیمه، (۱/٧٩/۱)، احمد، سراج و به تصحیح حاکم و موافقت ذهبی. «الارواء»، (۳۱۳). [۳٧۱] ابوداود و به تصحیح حاکم و موافقت ذهبی. [۳٧۲] ابن خزیمه، بیهقی و به تصحیح حاکم و موافقت ذهبی. [۳٧۳] بیهقی با سند صحیح. [۳٧۴] ابوداود و ترمذی و ترمذی و ابن ملقن آن را صحیح دانسته‌اند. «الارواء»، (۳۰٩). [۳٧۵] ابوداود و نسائی با سند صحیح. [۳٧۶] ابوداود و ترمذی و ترمذی و ابن ملقن آن را صحیح دانسته‌اند. «الارواء»، (۳۰٩). [۳٧٧] ابوداود و احمد با سند صحیح. [۳٧۸] ابن خزیمه، (۱/۱۰/۱) با سند حسن. [۳٧٩] دارقطنی، طبرانی، (۳/۱۴۰/۱) و ابونعیم در اخبار اصبهان. [۳۸۰] بیهقی با سند صحیح و ابن ابی‌شیبه، (۱/۸۲/۲) و به تصحیح حاکم و موافقت ذهبی. [۳۸۱] بخاری، ابوداود. ابن سعد از ابن عمر روایت نمود که ایشان دوست داشت در نماز، اعضای بدنش تا جایی که ممکن بود به سوی قبله باشد، حتی انگشت ابهام خویش را به به سوی قبله می‌نمود. [۳۸۲] طحاوی و ابن خزیمه، (۶۵۴) به تصحیح حاکم و موافقت ذهبی. [۳۸۳] بیهقی با سند صحیح. [۳۸۴] ترمذی و به تصحیح حاکم و موافقت ذهبی. [۳۸۵] ابوداود، ترمذی، نسائی و ابن ماجه با تصحیح ترمذی. [۳۸۶] بخاری و مسلم. «الارواء»، (۳۱۰). [۳۸٧] مسلم و ابوعوانه و ابن حبان. [۳۸۸] مسلم و ابوعوانه و ابن حبان. ابن اثیر می‌گوید: «اگر موهای سر، به پشت بسته نباشد، در حال سجده به زمین می‌افتد و به صاحبشان ثواب سجده آن‌ها داده می‌شود» به نظر بنده، این حکم، مخصوص مردان است و زنان را شامل نمی‌شود چنانکه شوکانی از ابن العربی نیز چنین نظری نقل نموده است. [۳۸٩] ابوداود، ترمذی با تصحیح ابن خزیمه و ابن حبان. «صحیح ابی‌داود»، (۶۵۳). [۳٩۰] بخاری و ابوداود. [۳٩۱] بخاری و مسلم «الارواء»، (۳۵٩). [۳٩۲] مسلم و ابوعوانه و ابن حبان. [۳٩۳] ابوداود و ابن ماجه با سند حسن. [۳٩۴] مسلم و ابوعوانه. [۳٩۵] بخاری و مسلم و ابوداود. [۳٩۶] ابن خزیمه، (۱/۸۰/۲)، مقدسی در «المختاره» و به تصحیح حاکم و موافقت ذهبی.