روش نماز پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

وجوب ستره [۸٧]در نماز

وجوب ستره [۸٧]در نماز

رسول اللهصچنان نزدیک ستره می‌ایستاد، که فاصله ایشان با دیوار، به اندازۀ سه ذراع بود [۸۸]و هنگام سجده، این فاصله، به حدی می‌رسید که یک گوسفند می‌توانست از آنجا عبور کند [۸٩]. و دائماً می‌فرمود: «لاتصلّ إلاّ إلی السّترة، ولا تدع أحداً یمرّ بین یدیك، فإن أبی فلتقاتله؛ فإنّ معه القرین» [٩۰]. (بدون اینکه ستره‌ای در پیش رو داشته باشید، نماز نخوانید و نگذارید کسی از مقابل شما عبور کند، اگر اصرار ورزید (خواست از جلوی شما بگذرد) با او درگیر شوید زیرا شیطان همراه اوست).

و می‌فرمود: «إذا صلّی أحدكم إلى السّترة؛ فلیدن منها، لا یقطع الشّیطان علیه صلاته» [٩۱](هرگاه یکی از شما به سوی ستره نماز خواند، باید خودش را با آن (ستره) نزدیک کند تا شیطان نمازش را قطع نکند).

چه بسا رسول اللهصتلاش می‌نمود تا کنار ستونی که در مسجد بود، نماز بخواند [٩۲]. و اگر در فضای باز نماز می‌خواند، و ستره‌ای وجود نداشت، نیزه‌ای برای جلویش نصب می‌کرد و در حالی که مردم به ایشان اقتدا می‌کردند، به سوی آن، نماز می‌خواند [٩۳]. و گاهی شترش را می‌خواباند و از آن به عنوان ستره استفاده می‌نمود و نماز می‌خواند [٩۴]. البته این بدان معنی نیست که رسول اللهصدر محل خواباندن شترها نماز می‌خواند، زیرا ایشان از خواندن نماز، در چنین محل‌هایی نهی فرموده است.

گاهی‌جهاز شتر را پیش‌رو می‌گذاشت و روبروی بلندی‌آخر آن‌ می‌ایستاد و نماز می‌گزارد. [٩۵]

و در این مورد می‌فرمود: «إذا وضع أحدكم بین یدیه مثل مؤخّرة الرّحل؛ فلیصلّ ولا یبالي من مرّوراء ذلك» [٩۶](هرگاه یکی از شما چیزی به بلندی قسمت آخر جهاز شتر در مقابل خود قرار دهد، نماز بخواند چون عبور از ورای آن، ضرری ندارد).

یک بار رسول اللهصدرختی را به عنوان ستره قرار داد و به سوی آن، نماز خواند. [٩٧]

گاهی تختخوابی را که عایشهبروی ‌آن و زیر لحافی دراز کشیده بود، ستره قرار می‌داد. [٩۸]

رسول اللهصبه هیچ‌وجه اجازه نمی‌داد (کسی یا) چیزی از میان او و ستره‌اش عبور کند، چنانکه یک مرتبه گوسفندی خواست از مقابل ایشان عبور کند، رسول اللهص(در حال نماز) خودش را آنقدر به دیوار نزدیک کرد که شکم مبارکش به دیوار چسبید و گوسفند از پشت سر ایشان عبور کرد. [٩٩]

یک بار رسول اللهصدر نماز فرض، دست راست خود را به صورت حلقه به سینه مبارک خود چسبانید، پس از اتمام نماز، صحابه به عرض کردند: مگر حکم جدیدی برای نماز آمد؟ فرمود: خیر، بلکه شیطان می‌خواست از مقابل من عبور کند، من گردنش را طوری فشار دادم که سردی زبانش را بر روی دستم احساس نمودم، سوگند به خدا! اگر به خاطر برادرم سلیمان÷که تسلط بر جن‌ها از معجزات ویژه‌اش به شمار می‌رود، نمی‌بود، او را به یکی از ستون‌های مسجد می‌بستم تا بچه‌های مدینه او را بگیرند و در کوچه‌های شهر بگردانند. پس تا حد امکان نگذارید کسی میان شما و قبله، حائل گردد. [۱۰۰]

همچنین رسول اللهصدر این مورد فرموده است: هرگاه یکی از شما برای ادای نماز، ستره‌ای بگذارد تا مردم نتوانند از مقابل او عبور کنند، با وجود این اگر کسی خواست از میان او و ستره‌اش عبور کند، با زدن دست بر سینه‌اش، او را باز دارد. (و در روایتی چنین آمده است: که تا دو بار او را از این کار منع کند) اگر باز نایستاد، این بار به شدت او را از مقابل خود دور کند زیرا او شیطانی بیش نیست. [۱۰۱]

و نیز فرموده است: «لو یعلم المارّ بین یدی المصلّی ماذا علیه؛ لكان أن یقف أربعین خیراً له من أن یمرّ بین یدیه» [۱۰۲](کسی که از مقابل نمازگزار عبور می‌کند اگر می‌دانست که چه جرم بزرگی مرتکب می‌شود، چهل (روز یا سال) همان‌ جا می‌ایستاد ولی از جلوی نمازگزار، عبور نمی‌کرد).

[۸٧] ستره به دیوار یا ستون و چوب یا هر چیز دیگری که نزدیک به محل سجده نمازگزار باشد و میان او و عابرین حائل گردد، اطلاق می‌شود (مترجم). [۸۸] بخاری و احمد. [۸٩] بخاری و مسلم. [٩۰] ابن خزیمه در صحیحش (۱/٩۳/۱) با سند خوب. [٩۱] ابوداود، و بزار، و به تصحیح حاکم و تأیید ذهبی و نووی. [٩۲] ستره برای امام و منفرد ضروری و واجب است. حتی در مساجد بزرگ و در حرمین. ولی متأسفانه اکثر مسلمان‌ها بدان توجه و اهتمام نمی‌ورزند. بر علمای اسلام است که نمازگزاران را به این مسئله متوجه و تشویق کنند و احکام آن را نیز برای مردم روشن نمایند. [٩۳] بخاری و مسلم. [٩۴] بخاری و احمد. [٩۵] مسلم و ابن خزیمه، (٩۲/۲) و احمد. [٩۶] مسلم و ابوداود. [٩٧] نسائی و احمد با سند صحیح. [٩۸] بخاری و مسلم. [٩٩] ابن خزیمه، طبرانی و حاکم با تصحیح حاکم و موافقت ذهبی. [۱۰۰] به روایت احمد و دارقطنی و از نظر معنی در بخاری و مسلم نیز آمده است. (ابلیس خود از نوع جن است و جنی که کار شیطان را انجام دهد، کلمه شیطان بر او صادق است لذا در حدیث فوق لازم نیست خود ابلیس باشد احتمال دارد از بقیه جن‌ها بوده باشد (مترجم). [۱۰۱] بخاری و مسلم. [۱۰۲] بخاری و مسلم.