طولانی نمودن سجده
رسول اللهصسجدهاش را تقریباً به اندازه رکوع، طولانی میکرد، و گاهی موردی پیش میآمد که در طولانی نمودن آن مبالغه مینمود؛ چنانکه به نقل از بعضی صحابه آمده است که: یک مرتبه رسول اللهصدر حالی که یکی از نوههای، حسن یا، حسین را بر دوش حمل میکرد برای نماز ظهر یا عصر تشریف میآورد، رسول اللهصدر جایگاه قرار گرفت، کودک را سمت راست خود بر زمین گذاشت و به نماز ایستاد در میان سجدههای نماز، یکی را خیلی بیشتر از دیگر سجدهها، طولانی کرد (راوی میگوید) سر برآوردم، دیدم که کودک، سوار بر پشت رسول خداصمیباشد. من به سجده برگشتم بعد از اینکه نماز به پایان رسید، مردم عرض کردند: ای رسول خداص! شما یکی از سجدهها را بیش از حد معمول، طولانی نمودید، گمان کردیم اتفاقی برای شما افتاده یا اینکه دستور جدیدی از جانب خدا رسیده است؟ رسول اللهصفرمود: هیچ یک از اینها نبود، بلکه فرزندم بر پشتم سوار شده بود، دلم نیامد که او را پایین بیاورم. [۴۱۰]
همچنین در روایتی آمده است که: رسول اللهصدر حال خواندن نماز بود، هنگامی که به سجده رفت حسن و حسین بر پشت ایشان پریدند، کسی خواست مانع شود، رسول اللهصاشاره نمود که با آنها کار نداشته باش، پس از اتمام نماز، آنها را در بغل گرفت و فرمود: هر کس مرا دوست دارد اینها را نیز دوست داشته باشد. [۴۱۱]
[۴۱۰] نسائی، ابن عساکر، (۴/۲۵٧/۱) و به تصحیح حاکم و موافقت ذهبی. [۴۱۱] ابن خزیمه، (۸۸٧) با سند حسن از ابن مسعود. و بیهقی با سند مرسل. بیهقی برای آن چنین عنوانی آورده است: «باب دلیل بر این اشاره در نماز به گونهای که دیگران هدف او را درک نمایند، مفسد نماز نخواهد بود». بنده میگویم: اینست فقهی که اهل رأی از آن محروم ماندهاند. در این مورد احادیث دیگری نیز در «صحیحین» وجود دارد.