اعتدال بعد از رکوع و آنچه که در آن خوانده میشود
رسول اللهصبا گفتن «سمع الله لمن حمده» سر از رکوع برمیداشت. [۳۴۵]
چنانکه به کسی که نماز را درست نمیخواند (مسیيء الصلاة) نیز فرمود: «إنّه لا تتمّ صلاة لأحد من النّاس حتّی یكبرّ ... ثمّ یركع ... ثمّ یقول: سمع الله لمن حمده حتّی یستوی قائماً» [۳۴۶](سپس سمعالله لمن حمده بگوید و راست بایستد).
خود رسول اللهصبعد از اینکه سر از رکوع بر میداشت، راست میایستاد تا استخوانهای کمرش، سر جای خود برگردند. [۳۴٧]
و در حالی که راست ایستاده بود میگفت: «ربّنا ولك الحمد». [۳۴۸]
و نمازگزار را چه مقتدری باشد و چه امام، به خواندن آن، امر نموده است چنانکه میفرماید: «صلّوا كما رأیتموني أصلّی» [۳۴٩](همانگونه که من نماز خواندم، نماز بخوانید).
و نیز فرموده است: «امام برای آن مقرر شده تا از او در نماز، پیروی شود ... هرگاه امام «سمع الله لمن حمده» گفت، شما بگویید: (اللّهمّ ربّنا! ولك الحمد) (خداوند آن را) خواهید شنید، زیرا خودش به زبان پیامبرص، گفته است: «سمع الله لمن حمده» یعنی (خداوند سخن کسی را که از او ستایش کند میشنود). [۳۵۰]
رسول اللهصهنگام برخاستن از رکوع، دستهایش را همانگونه که در تکبیر اولی بیان گردید، بالا میبرد [۳۵۱]و «ربّنا ولك الحمد»میخواند [۳۵۲]که گاهی بدون «واو» میافزود [۳۵۳]چنانکه به خواندن آن دیگران را نیز امر کرده و فرموده است: بعد از اینکه امام «سمع الله لمن حمده» گفت، شما بگویید: «اللّهم ربنا لك الحمد» زیرا هر کس که سخنش (در گفتن آن) با سخن فرشتگان هماهنگ گردد، گناهان گذشتهاش مورد عفو قرار خواهد گرفت. [۳۵۴]
گاهی یکی از جملههای زیر را بر آن میافزود:
۱- «ملء السّماوات وملء الأرض وملء ماشئت من شيءٍ بعد» [۳۵۵].
۲- «ملء السّماوات و(ملء) الأرض وما بینهما وملء ما شئت من شيء بعد» [۳۵۶].
(خدایا! به پری آسمانها و زمین و فضاهای بین آسمان و زمین و پری هر آن چیزی که خودت میخواهی و میدانی تو را سپاس میگوییم).
۳- «أهل الثّناء والمجد، لا مانع لما أعطیت ولا معطي لما منعت ولا ینفع ذا الجدّ منك الجدّ» [۳۵٧].
(خدایا! سپاس مر تو را که شایسته ستایش و بزرگی هستی، بازدارندهی از آنچه که تو عنایت فرمایی و بخشندهای از آنچه که تو بستانی، وجود ندارد. و هیچ کس به وسیله قدرت خود نمیتواند از تو نعمتی به دست آورد).
۴- گاهی نیز همه را با هم بدین صورت میخواند: «ربّنا ولك الحمد ملء السّماوات وملء الأرض وملء ما شئت من شيء بعد أهل الثّناء والمجد أحقّ ما قال العبد وكلّنا لك عبد (اللهم) لامانع لما أعطیت ...» [۳۵۸].
۵- «لربّي الحمد، لربّي الحمد» این جمله را (احیاناً در نماز شب میخواند، و آن را) به قدری تکرار میکرد که نزدیک بود قیام پس از رکوع، به اندازۀ خود رکوع طولانی شود، آن هم رکوعی که قریب به قیامی بود که در آن سوره «بقره» را ختم کرده بود. [۳۵٩]
۶- «ربّنا ولك الحمد، حمدا كثیراً طیّباً مباركاً فیه (مباركاً علیه، كما یحبّ ربّنا ویرضى)».
(پروردگارا! سپاس مر تو را، سپاس فراوان، پاکیزه و مبارک، آنگونه که پروردگار بپسندد و خشنود گردد).
جمله بالا را مردی پشت سر آن حضرت و بعد از «سمع الله لمن حمده» بر زبان آورد، رسول اللهصپس از اتمام نماز، فرمود: کدام یک از شما این جمله را خواند؟ آن مرد گفت: ای رسول خداص! من بودم؛ رسول اللهصفرمود: من حدود سی و اندی فرشته را دیدم که برای نوشتن آن، از یکدیگر سبقت میگرفتند. [۳۶۰]
[۳۴۵] بخاری و مسلم. [۳۴۶] ابوداود به تصحیح حاکم و موافقت ذهبی. [۳۴٧] بخاری و ابوداود. [۳۴۸] بخاری و احمد. [۳۴٩] بخاری و احمد. [۳۵۰] مسلم و ابوعوانه و احمد و ابوداود. (تذکر): از حدیث فوق، استناد به اینکه امام نباید «ربنا ولك الحمد» و مقتدی نباید «سمع الله لمن حمده» گوید، اشتباه میباشد، زیرا سیاق حدیث، به خاطر این نیست که برای امام و مقتدی تعیین کند که در اینجا چه بگویند، بلکه سیاق بیانگر این مطلب است که مقتدی بعد از «سمع الله» گفتن امام، «ربنا ولك الحمد» گوید. به دلیل اینکه خود رسولاللهصدر حالی که امام بود، «ربنا ولك الحمد میگفت» برای تفصیل بیشتر به «الحاوی للفتاوی» سیوطی، (۱/۵۲٩) مراجعه شود. [۳۵۱] بخاری و مسلم و این رفع یدین، به تواتر از رسول خداصبه ثبوت رسیده است چنانچه مذهب جمهور و بعضی از احناف نیز همین است. [۳۵۲] بخاری و مسلم. [۳۵۳] بخاری و مسلم. [۳۵۴] بخاری، و احمد. ابن قیم در این مورد دچار اشتباه شده و در «الزاد» ثبوت جمع بین «اللهم!» و «واو» را منکر شده است، در حالی که جمع بین آنها در بخاری، مسند احمد و نسائی، روایت شده است. [۳۵۵] مسلم و ابوعوانه. [۳۵۶] مسلم و ابوعوانه. [۳۵٧] مسلم و ابوعوانه. [۳۵۸] مسلم، ابوعوانه و ابوداود. [۳۵٩] ابوداود و نسائی با سند صحیح (الارواء، ۳۳۵). [۳۶۰] مالک، ابوداود و بخاری.