روش نماز پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

کفایت نمودن قرائت فاتحه

کفایت نمودن قرائت فاتحه

معاذسمعمولاً نماز عشاء را پشت سر رسول اللهصادا می‌کرد. سپس نزد قوم خود می‌رفت و امام آن‌ها برای نماز عشاء می‌شد. از قضا در یکی از شب‌ها که نزد قوم خود برگشته بود، نماز را طولانی خواند، مردی به نام سلیم که از بستگان او بود، از طولانی شدن نماز، به تنگ آمد، بدین جهت نماز جماعت را ترک گفت و در گوشه‌ای از مسجد به تنهایی نماز خواند سپس بیرون رفت و افسار شتری را گرفت و به راه افتاد، هنگامی که معاذسنماز را به پایان رساند او را از عمل آن جوان، مطلع ساختند. گفت: در او آثار نفاق می‌بینم لذا رسول‌ خداصرا در جریان کار او قرار می‌دهم. آن جوان نیز به نوبه خود گفته بود که من از دست معاذ، به آن حضرتصشکایت خواهم کرد. روز بعد هردو به محضر پیامبر اکرمصرسیدند. معاذ رسول اللهصرا از کار دیشب آن جوان با خبر ساخت، آن جوان در پاسخ گفت: ای رسول‌ خداص! معاذ تا دیروقت نزد شما می‌ماند، سپس نزد ما می‌آید و با طولانی خواندن نماز، ما را خسته و ناراحت می‌کند. رسول اللهصخطاب به معاذ فرمود: «أفتّان أنت یا معاذ»(ای معاذ! آیا می‌خواهی مردم را در فتنه بیندازی؟!).

سپس روی به آن جوان کرد و فرمود: ای برادرزاده! تو در نماز، چه می‌خواهی؟ گفت: سوره فاتحه را می‌خوانم و از خداوند طلب بهشت می‌کنم و از آتش دوزخ، به او پناه می‌برم و از زمزمه‌ی و معاذ در نماز، سر در نمی‌آورم. پیامبرصفرمود: من و معاذ نیز کم و بیش، همین اندازه می‌خوانیم.

جوان (که از نیروی ایمانی قوی، برخوردار بود) گفت: فردا که دشمن حمله کند، معاذ خواهد دانست (که چه کسی برنده خواهد شد).

راوی می‌گوید: چون قبلاً خبر حمله دشمن رسیده بود، جنگی بین مسلمانان و کفار درگرفت و آن جوان، به مقام رفیع شهادت نایل آمد. پس از آن حادثه، رسول‌ اکرمصبه معاذ فرمود: سرانجام کار آن جوان چه شد؟ معاذ گفت: ای رسول خداص! او با خدا صادق بود، شهید شد ولی من، صادق نبودم. [۱٩۶]

[۱٩۶] ابن خزیمه در صحیح خود، (۱۶۳۴) و بیهقی با سند جید. اصل داستان در صحیحین نیز آمده است. در مسند احمد و بیهقی روایتی از ابن عباس نقل شده است که رسول‌اللهصیک بار در نماز فجر به جز فاتحه، چیزی دیگر قرائت ننمود، بنده این روایت را حسن قرار داده بودم بعداً متوجه شدم که مدار آن بر حنظله دوسی می‌باشد و او ضعیف است. از اینرو از آن صرف نظر کردم که خداوند بهتر از آن را به من عنایت کرد یعنی حدیث فوق معاذ را.