تفسیر سه جزء آخر قرآن کریم همراه با احکامی مهم برای هر مسلمان

فهرست کتاب

نماز

نماز

اذان و اقامه: اذان و اقامه در محل اقامت برای مردان فرض کفایه است، و برای مردی که به تنهایی قصد نماز خواندن دارد و همچنین بر مسافر اذان و اقامه گفتن سنت می‌باشد. ضمناً اذان یا اقامه گفتن برای زنان مکروه می‌باشد. لازم به ذکر است قبل از فرا رسیدن وقتِ نماز اذان یا اقامه گفتن جایز نیست، و فقط نماز صبح از این قاعده مستثنی شده که اذان اول بعد از نیمه شب جایز قرار داده شده است.

شرطهای نماز: شروط نماز عبارتند از: 1) مسلمان بودن. 2) عقل داشتن. 3) قدرت تشخیص داشتن. 4) طهارت و پاکی با داشتن توانایی آن. 5) داخل شدن وقت نماز: وقت نماز ظهر؛ از هنگام زوال خورشید (مایل شدن خورشید از میانۀ آسمان بسوی مغرب) آغاز و تا هنگامی که سایۀ هر چیز به اندازۀ خودش گردد (یک برابرش گردد) ادامه پیدا می‌کند. وقت نماز عصر؛ وقت اختیاری آن (از پایان وقت ظهر) تا هنگامی که سایۀ هر چیز دو برابر آن گردد ادامه دارد ولی وقت ضرورت (اضطرار) تا هنگام غروب خورشید ادامه پیدا می‌کند. وقت نماز مغرب؛ وقت نماز مغرب از غروب خورشید تا پنهان شدن «شفق احمر» (سرخی افق هنگام غروب آفتاب) در آسمان می‌باشد. وقت نماز عشاء؛ وقت اختیاری آن تا پایان نیمۀ اول شب بوده ووقت اضطراری (ضرورت) آن از همین هنگام شروع و تا طلوع صبح ادامه پیدا می‌کند. وقت نماز صبح؛ تا هنگام طلوع خورشید ادامه پیدا می‌کند. 6) پوشیدن عورت در حد توان [37]؛ عورت جنس مذکر (نر) بالغ(ده سال به بالا) از زیر ناف تا زانوی وی می‌باشد. و زن بالغِ آزاد در هنگام نماز خواندن بایستی تمام بدنش را جز صورتش بپوشاند. 7) پاک کردن جسم، جامه ومحل نماز از هرگونه نجاستی در حد توان. 8) روی کردن به سمت قبله (کعبه). 9) نیت کردن.

ارکان نماز: نماز چهارده رکن دارد که عبارتند از: 1) قیام (ایستادن) در صورت توانایی در نمازهای فرض. 2) تکبیرة الاحرام (یا الله اکبر آغازین نماز). 3) خواندن سورۀ فاتحه (الحمد). 4) رکوع کردن در هر رکعت. 5) برخاستن از رکوع. 6) قیام کامل پس از رکوع و رعایت اعتدال در آن. 7) سجده کردن با اجزای هفتگانه شامل دو دست، پیشانی با بینى و دو زانو و اطراف پنجه‌های دو پا. 8) نشستن میان دو سجده. 9) تشهّد («التحیات» خواندن) پایان نماز. 10)نشستن برای تشهد پایانی (قعدۀ اخیر). 11) درود فرستادن بر پیامبرص در قعدۀ اخیر. 12) سلام دادن اولی (برای اعلام پایان نماز). 13) حفظ آرامش و طمأنینه در انجام ارکان. 14) رعایت ترتیب در انجام دادن ارکان.

* ارکان نماز از چنان جایگاهی در نماز برخوردار است که اگر یکی از آنها در نماز ترک شود چه از روی فراموشی و چه عمدی نماز باطل می‌گردد. بطور کلی هیچ نمازی صحیح نخواهد بود مگر اینکه تمامی ارکان مذکور بطور کامل در آن عملی گردد.

واجبات نماز: واجبات نماز بر هشت قسم است که عبارتند از: 1) تمام تکبیراتی که در نماز گفته می‌شود جز تکبیرة الاحرام(آغازین). 2) گفتن قول «سمع الله لمن حمده» [38]برای امام (در نماز جماعت) و کسی که به تنهایی نماز می‌خواند. 3) گفتن قول: «ربنا لك الحمد» [39] پس از برخاستن از رکوع. 4) گفتن قول: «سبحان ربي العظيم» [40] در رکوع یک مرتبه. 5) گفتن قول: «سبحان ربي الاعلي» [41]در سجده یک مرتبه. 6) خواندن قول: «رب اغفرلي» (پروردگارا مرا بیامرز) بین دو سجده. 7) تشهد اولی (التَّحیات...). 8) نشستن در تشهد اولی (قعدۀ اولی).

* اگر کسی عمداً یکی از واجبات مذکور را ترک گوید نمازش باطل می‌گردد ولی اگر از روی فراموشی واجبی را ترک کرده باشد، انجام سجده سهو آن را جبران می‌کند.

سنتهای نماز [قولی و فعلی]: سنتهای نماز بر دو نوع قولی و فعلی تقسیم می‌شوند، و اگر کسی آنها را حتی عمداً ترک کند نمازش باطل نخواهد شد.

سنتهای قولی عبارتند از: 1) خواندن دعای استفتاح (آغاز کردن) نماز. 2) خواندن: أعوذ بالله من الشیطان الرجیم. 3) خواندن: بسم الله الرحمن الرحیم. 4) گفتن آمین (پس از حمد) و بلند خواندن آن در نمازهای جهری. 5) خواندن سوره‌ای (به اختیار) پس از قرائت سورۀ حمد. 6) بلند خواندن قرائت توسط امام در نمازهاى جهرى. وبرای مأموم (کسى که به امام اقتدا کرده) جایز نیست که قرائت را بلند بخواند، اما اگر شخصی به تنهایی نماز می‌خواند مختار است که قرائت را بلند یا آهسته بخواند. 7)خواندن مأموم پس از تحمید (ربنا و لك الحمد): دعای «ملء السموات والأرض...» تا آخر آن را. 8) آنچه در رکوع و سجود (از سبحان ربي الأعلی وسبحان ربي العظيم) بیش از یک بار خوانده می‌شود جزو سنتها محسوب می‌گردد. 9) خواندن؛ «رب اغفرلي...» بین دو سجده بیش از یک بار. 10) خواندن دعا قبل از سلام دادن.

سنتهای فعلی: 1) رفع یدین (بالا بردن دو دست) هنگام تکبیره الاحرام. 2) قراردادن دست راست بر دست چپ زیر یا بالای ناف در هنگام قیام (ایستادن). 3) نگاه کردن به سجده‌گاه. 4) فاصله گذاشتن میان دو پا در هنگام قیام (باندازۀ معقول و بدون تجاوزگری). 5) قراردادن دو زانو و بعد دو دست و سپس پیشانی و آنگاه بینی در هنگام سجده بر روی زمین به ترتیب. 6) جدا نگه‌داشتن دو بازو از دو پهلو و همین طور جدا نگه‌داشتن شکم از دو ران و دو ران از دو ساق پا (در هنگام سجده). 7) جدا نگه داشتن دو زانو از همدیگر. 8) قائم کردن دو پا بصورت جداگانه و قراردادن کف انگشتان بر روی زمین(در هنگام سجده). 9) قراردادن دو دست برابر دو شانه بصورت باز اما با انگشتان فرو بسته(در هنگام سجده). 10) برخاستن بر روی سینه پاها و تکیه کردن با دو دست بر زانوها در هنگام قیام. 11)فرش گردانیدن پاها در هنگام نشستن بین دو سجده و در هنگام تشهد اولی (قعده اول). 12) نشستن بر روی نشیمنگاه (نشستنگاه) در قعدۀ اخیر. 13) قراردادن دو دست بر دو ران بصورت باز اما با انگشتان فرو بسته بین دو سجده و همچنین در هنگام تشهد. لازم به ذکر است در هنگام تشهد انگشت خنصر (خرد) و بنصر (بعد ازخردی) از دست راست به هم چسبیده و در کنار هم قرار می‌گیرد و انگشت ابهام (کلان) با انگشت وسطی (میانه) از همین دست را بصورت حلقه در می‌آوریم و آنگاه با انگشت سبابه (اشاره) هنگام ذکر نام الله (در تشهد) اشاره می‌کنیم. اشاره بـا این انگشت دال بر وحدانیت و یگانگی خداوند است. 14)در هنگام سلام دادن به راست و چپ ‌نگرستن که البته شروع از جهت راست می‌باشد.

سجدۀ سهو: اگر شخصی قولی مشروع را در نماز، در غیر محل اصلی آن از روی فراموشی بخواند (چون قرائت قرآن در سجده)، سجدۀ سهو بر وی سنت است اما اگر سنتی از سنتهای نماز را ترک کرده باشد سجدۀ سهو برای وی مباح خواهد بود.

مواردی که سجدۀ سهو در آنها واجب می‌گردد؛ عبارتند از؛ 1) اضافه کردن رکوعی به نماز. 2) اضافه کردن سجده. 3) اضافه کردن قیام به نماز. 4) اضافه انجام دادن جلوس در نماز (یعنی از روی فراموشی از تعداد مشروع آن بیشتر انجام دهد) . 5) سلام دادن قبل از به پایان رسیدن نماز . 6)خواندن آیه یا واژه‌ای از قرآن با لحنی که معنای اصلی آن را تغییر دهد. 7) ترک کردن یکی از واجبات نماز. 8) شک کردن در اینکه رکن یا فعلی را از نماز در حال انجام آن اضافه انجام داده است. در صورتی که شخص سجدۀ سهو واجب را عمداً ترک کند نمازش باطل می‌گردد. سجدۀ سهو را اگر بخواهد قبل از سلام دادن یا بعد از آن انجام دهد و باکی ندارد.

اگر کسی سجدۀ سهو را فراموش کرد و زمان زیادی بر آن گذشت سجده از وی ساقط می‌گردد.

چگونگی نمازخواندن: برای نماز خواندن روی به قبله نموده، الله اکبر (تکبیرۀ تحریم) را می‌گوییم. امام این تکبیر و سایر تکبیرات نماز را برای متوجه‌کردن مأمومین بلند می‌گوید، ولی مأمومین تمامی تکبیرات را باید آهسته بگویند. سپس دستهای خود را هنگام گفتن تکبیرۀ تحریم تا برابر شانه‌های خود و یا تا نرمۀ گوش بالا می‌بریم، و بعد آنها را فرود آورده با دست راست خود دست چپ را گرفته، آنها را بالای ناف (یا بر سینه) قرار می‌دهیم. در این بخش از نماز نگاه خود را به سجده‌گاه خویش متمرکز می‌کنیم. سپس شروع به خواندن دعاهای مأثور (سنت) مثل: «سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَبحَمْدِكَ وَتَبَارَك اسْمُكَ وَتَعَالَى جَدُّكَ وَلا إِلَهَ غَيْرُكَ» [42] می‌پردازیم، و آنگاه «أعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بسم الله الرحمن الرحيم» را می‌خوانیم [موارد مذکور نباید بلند خوانده شود] بعد از آن سورۀ فاتحه (الحمد) را می‌خوانیم. مستحب است وقتی مأموم قصد خواندن سورۀ فاتحه پشت سر امام نمود سعی کند آن را در جاهایی که امام از قرائت ساکت می‌شود (وقف می‌کند) بخواند. این در صورتی است که نماز جهری باشد. اما در نمازهای سری که قرائت خفیه (پنهانی) صورت می‌گیرد واجب است که مأموم سورۀ فاتحه را بخواند. بعد به اندازۀ مقدور از دیگر آیات یا سور قرآن به دلخواه قرائت می‌کنیم ومستحب است که در نماز صبح از سوره‌های طوال مفصل مثل سورۀ «ق» تا سورۀ «نبأ» بخوانیم ودر نماز مغرب از سوره‌های قصار مفصل مثل سورۀ «ضحی» تا سورۀ «ناس» و در سایر نمازها از سوره‌های متوسط مفصل مثل سورۀ «نبأ» تا «ضحی» را قرائت کنیم.

امام در نمازهای صبح، و دو رکعت اول مغرب و عشاء قرائت را جهری (بلند و آشکارا) می‌خواند، و در غیر آن قرائت را خفیه و آهسته می‌خواند. بعداً تکبیر می‌گوییم و به رکوع می‌رویم. آنگاه دستها را با انگشتانی باز بر زانو گذاشته پشت خود را صاف و بدون شیب قرار می‌دهیم و سر را نیز در موازات همان قرار می‌دهیم. سپس «سبحان ربي العظيم» را سه مرتبه خوانده و آنگاه با خواندن «سمع الله لمن حمده» سر را از رکوع بلند می‌کنیم. و وقتی کاملاً ایستاده شدیم (قد راست کردیم) می‌خوانیم: «ربَّنَا ولَكَ الحَمْدُ حَمداً كثيراً طيباً مُبَاركاً فِيه مِلءُ السَّمواتِ وَمِلءُ الأرضِ وَ مِلءُ ما شِئتَ مِنْ شيءٍ بَعدُ» [43]. بعد ازان تکبیر گفته به سجده می‌رویم. در سجده بازوهای خود را از دو پهلو و شکم خود را از دو ران خود دور نگه می‌داریم، و دستهای خود را در موازات دو شانۀ خود قرار می‌دهیم. باید به نحوی سجده کنیم که انگشتهای پاها و هر دو دست در جهت قبله گشوده شده باشد. در سجده «سُبْحَان رَبِّي الأعَلى» را سه مرتبه می‌خوانیم، و اگر خواستیم می‌توانیم همین دعا را بیشتر یا دعای مأثور یا هر دعایی را که خواهیم در سجده بخوانیم. سپس تکبیرگویان از سجده بلند می‌شویم و پای چپ را فرش نموده (هموار ساخته) بر آن می‌نشینیم و پای راست را قائم (ایستاده) می‌کنیم به گونه‌ای که انگشتان آن به سمت قبله باشد. یا هم اینکه هر دو پا را قائم (نصب) کرده بر پشت آنها می‌نشینیم به گونه‌ای که انگشتان هر دو پا به سمت قبله قرار گیرد. بعد از آن «ربِّ اغفر لي» را دو مرتبه می‌خوانیم. البته اگر کسی بخواهد می‌تواند عبارت: «وَارْحَمْنِي وَاجْبُرنِي وَارْفَعْنِي وَارْزُقْنِي وَانْصُرْنِي وَاهْدِنِي وَعَافَنِي وَاعْفُ عَنِّي» [44]را به عبارت قبل بیافزاید. بعداً سجدۀ دوم را مانند سجدۀ اول انجام می‌دهیم، و سپس تکبیرگویان سر از سجده بر می‌داریم. بعد از آن با سینۀ پاها از جا بلند می‌شویم ورکعت دوم را آغاز می‌کنیم. پس از ادای رکعت دوم - بگونهﺍی که قبلاً شرح نمودیم - برای خواندن تشهد می‌نشینیم، و دست راست را بر ران راست و دست چپ را بر ران چپ وانگشت خنصر وبنصر را کنار هم قرار داده انگشت ابهام را با انگشت وسطی بصورت حلقه در می‌آوریم و با انگشت سبابه اشاره می‌کنیم و این عبارت را می‌خوانیم که: «التَّحِيَّاتُ لِله وَالصَّلَوَاتُ وَالطَّيِّبَاتُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ الله وَبَرَكَاتُهُ السَّلامُ عَلَيْنَا وَعَلَى عِبَادِ الله الصَّالِحِينَ، أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا الله، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ» [45].

بعد از آن در نماز‌‌های سـﻪرکعتی و چهار رکعتی برای ادای رکعت سوم تکبیر گویان بر می‌خیزیم وباقی رکعتهای نماز را ادامه می‌دهیم. در دو رکعت پایان قرائت جهری (آشکارا و بلند) خوانده نمی‌شود، و فقط هم سورۀ فاتحه قرائت می‌گردد. سپس برای خواندن تشهد اخیر (پایانی) تورک کنان بر زمین نشسته یعنی: پای چپ را فرش (هموار) کرده و آن را از سمت راست خود کشیده وپای راست را ایستاده (قائم) گرفته و نشیمنگان خود را بر زمین قرار میدهیم.

(شایان ذکر است که بطور متورک نشستن فقط در تشهد اخیر از نمازهای که دو تشهد دارد، میباشد).

بعد از نشستن، تشهد (التحیات...) را می‌خوانیم و سپس به خواندن درود (ابراهیمی) می‌پردازیم. (نص این درود اینگونه است): «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى محَمَّدٍ وَعَلَى آلِ محَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حمِيدٌ مجِيدٌ، اللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى محَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ». و سنت است که در ادامه بگوید: «أعوذ بالله من عَذَابِ النَّارِ وَعَذَابِ الْقَبْرِ، وَفِتْنَةِ الْمَحْيَا وَالمَمَاتِ، وَفِتْنَةِ المَسِيحِ الدَّجَّالِ» [46].

بعد از این دعا به دو طرف راست و چپ سلام می‌دهیم و عبارت: «السلام عليكم ورحمة الله» را هر بار می‌خوانیم. در پایان سنت است که دعای مأثور را بخوانیم [47].

نماز مریض: اگر ایستادن بر شخص مریض مرضش را می‌افزاید، یا قدرت ایستادن را ندارد می‌تواند نماز را نشسته بخواند. اگر بر نشستن نیز قادر نباشد بر پهلو بخوابد و نماز بخواند. اگر این حالت نیز برایش مقدور نبود بر پشت بخوابد و نماز بخواند. اگر مریض توانایی انجام رکوع و سجود را نداشته باشد می‌تواند با اشاره نماز بخواند. مریضی که نمازش فوت گردیده، بر او واجب است که قضای آن را به جا بیاورد. اگر بر مریضی خواندن نمازها هر کدام در وقت خودش دشوار آید می‌تواند بین نمازهای ظهر و عصر با هم، و مغرب و عشاء با هم جمع کند وهر دو نماز را در وقت یکی از آنها بخواند.

نماز مسافر: اگر مسافتی را که مسافر می‌پیماید تقریباً بیش از (80 کیلومتر) باشد و سفر نیز سفری مباح باشد مسافر می‌تواند نمازهای چهار رکعتی را دو رکعت بخواند (قصر کند). اگر مسافر در حین سفر قصد اقامت بیش از (4) روز (20 وعدۀ نماز) را در مکانی داشته باشد بر او واجب است که نمازش را با رسیدن به آن مکان کامل بخواند و قصر نکند، اگر مسافر به شخص مقیم در نماز جماعت اقتدا کند یا نمازی را که در حضر (محل اقامت) قضا کرده در سفر به یاد آورد یا بالعکس در هر صورت باید نماز را بطور کامل بخواند و قصر نکند. لازم به ذکر است: مسافر می‌تواند نمازهای چهار رکعتی را کامل نیز بخواند ولی قصرکردن (دو رکعت خواندن) آنها افضل و بهتر است.

نماز جمعه: نماز جمعه از فضیلت بیشتری نسبت به نماز ظهر برخوردار است، و خود نمازی مستقل می‌باشد. یعنی اینگونه نیست که نماز جمعه (که دو رکعت است) قصر نماز ظهر باشد. بدیهیست به هیچ وجه خواندن نماز جمعه چهار رکعت جایز نیست و (بایستی همان دو رکعت خوانده شود) همچنین نماز جمعه با نیت نماز ظهر منعقد نمی‌گردد، و حتی اگر شرایط جمع در دیگر نمازها برای نماز جمعه محقق گردد باز هم جمع کردن نماز جمعه با عصر مطلقاً جایز نخواهد بود. باید دانست که نماز جمعه در جماعت خوانده می شود، و هرگاه جماعت فوت شد آن را ظهر خوانده می شود (یعنی چهار رکعت)، وبرای ادراک نماز جمعه باید اقلاً رکوع رکعت اخیر را با امام درک نمود، وگر نه نماز جمعه را ادراک نمی کند.

نماز وتر: نماز وتر سنت مؤکده (و در نزد برخی از علما واجب) است، و وقت ادای آن از نماز عشاء آغاز و تا طلوع صبح ادامه پیدا می‌کند. حداقل نماز وتر یک رکعت و حداکثر آن (11) رکعت می‌باشد. بهتر آنست که دو رکعت دو رکعت خوانده شود. حداقل کمال در انجام وتر سه رکعت با دو سلام است ویا سه رکعت با یک سلام می باشد. وسنت آنست که در رکعت اول بعد از سورۀ فاتحه سورۀ ﴿سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى و در دوم سورۀ ﴿قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَو در سوم ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را بخواند، و مستحب است که بعد از رکوع رکعت اخیر دستها را بلند کرده دعای قنوت را بخواند اگرچه نماز را تنها ادا میکرد.

نماز جنازه: غسل‌دادن، کفن‌کردن، نمازخواندن، حمل (تشییع جنازه) و دفن کردن مردۀ مسلمان فرض کفایه می‌باشد، اما کسی که در میدان جنگ به شهادت نائل می‌آید با همان حالتی که جان باخته بدون غسل و کفن دفن می‌گردد. و جایز است که بر شهید نماز خوانده شود. اگر میت (مرده) مرد باشد در سه لفافه (تکه پارچه) سفید کفن کرده می‌شود، و مردۀ زن در پنج جامه شامل: شلوار، چادر، پیراهن و دو لفافه کفن می‌شود.

(برای خواندن نماز جنازه) سنت است که امام یا شخصی که به تنهایی قصد نماز خواندن را دارد در صورتی که مرده مرد باشد در مقابل سینۀ او، در صورتی که زن باشد در وسط (حدود ناحـیه کمر او) بایستد، سپس تکـبیر گفته دستها را بالا ببرد و «أعـوذ بـالله من الشـيطان الـرجـيم» و «بسم الله الرحمن الرحيم» را بخواند، و آنگاه سورۀ فاتحه را بطور آهسته قرائت کند. در تکبیر دوم باز دستها را بالا برده (رفع یدین کند) و بر رسول اللهج درود بفرستد (درود ابراهیمی). در تکبیر سوم نیز رفع یدین می‌کند و این بار برای میت دعا کند و در پایان، تکبیر چهارم را گفته رفع یدین کند و اندکی درنگ کند و سپس یک بار به سمت راست سلام گوید.

بالا آوردن سطح قبر بیش از یک وجب (شبر)، گچکاری کردن، بخوردادن، نوشتن، بوسیدن، نشستن و راه رفتن بر روی قبر حرام است. و همچنین روشن کردن (چراغانی کردن)، طواف کردن بر قبر، ساختن مسجد بر روی قبر و یا بنای قبر در مسجد از جمله محرمات به حساب می‌آید، وواجب است که آن بناها را خراب کرد.

* در بارۀ الفاظی که در هنگام تعزیه دادن (تسلیت گفتن) باید گفته شود، چیزی معینی تحدید نشده است، و می توان هر لفطی را که مناسب دید استعمال نمود، از جمله این است که بگوید: أعظم الله أجرك وأحسن عزاءك وغفر لميتك (خداوند پاداش تو را افزون کند و عزایت را نیکو بگرداند و مرده‌ات را بیامرزد). برای تسلیت گفتن به مسلمان در بارۀ مردۀ کافرش بگوید: أعظم الله أجرك وأحسن عزاءك. (خداوند پاداش تو را افزون کند و عزایت را نیکو گرداند). اما کافر را تعزیت کرده نمی شود گرچه مردۀ او مسلمان باشد.

* کسی می‌داند که اگر بمیرد اهل او بر او نوحه‌سرایی خواهند کرد بر او واجب است که در زمان حیات خود آنها را وصیت کند که این کار را نکنند. در غیر اینصورت عذاب خواهد شد.

* امام شافعی/ می‌فرماید: نشستن در جلسۀ تعزیه مکروه می‌باشد. جلسه تعزیه جلسه‌ای است که اهل میت در آن گردهم می‌آیند تا آنانکه قصد دارند (مصیبت آنها را به آنان) تسلیت گویند، نزد آنان بیایند. شایسته است اهل میت برای برآوردن خواسته‌های خود متفرق شوند چه زنان باشند و چه مردان.

* مهیاکردن غذا برای اهل میت سنت ولی خوردن از غذای اهل میت و یا مهیاکردن غذا برای کسانی که در جلسه تعزیه گردهم می‌آیند مکروه می‌باشد.

* زیارت قبر مسلمان مشروط به اینکه سفری را تنها بدین امر اختصاص ندهد سنت است. وزیارت قبر کافر نیز مباح می‌باشد. چنانچه کافری قصد زیارت قبر مسلمانی را داشته باشد نیز از او ممانعت به عمل نمی‌آید.

* برای کسی که به قبرستان وارد می‌شود سنت است که این دعا را بخواند: «السلام عليكم دار قومٍ مُؤمنين ـ أو:أهل الديار من المؤمنين ـ وإنا إن شاء الله بكم لاحقون، يرحم الله المستقدِمِين منّا والمستأخرين، نسأل الله لنا ولكم العافية، اللهم لا تحرمنا أجرهم، ولا تفتِنّا بعدهم، واغفر لنا ولهم».

ترجمه: {ای گروه مؤمنان (اهل قبرستان) به مشیت الهی بی‌تردید ما نیز به شما ملحق خواهیم شد. خداوند پیشینیان و آیندگان ما را رحمت کند. از خداوند برای خویشتن و نیز برای شما عافیت مسألت می‌داریم. بار خدایا ما را از پاداش آنها محروم مگردان و بعد از آنان ما را به فتنه نیانداز، و ما و آنان را مورد آمرزش خویش قرار بده}.

* نوشتن آیات قرآن بر روی کفن به دلیل خوف از اینکه ممکن است آلوده و ملوث گردد وهمچنین به دلیل بی‌احترامی به قرآن، حرام است وروایتی دال بر جواز این کار نیز وجود ندارد.

* رسول اللهج هرگاه قصد دعا خواندن بر میت را داشت این دعا را می‌خواند: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهُ وَارْحَمْهُ، وَعَافِهِ وَاعْفُ عَنْهُ، وَأَكْرِمْ نُزُلَهُ، وَوَسِّعْ مُدْخَلَهُ، وَاغْسِلْهُ بِالْمَاءِ وَالثَّلْجِ وَالْبَرَدِ، وَنَقِّهِ مِنَ الْخَطَايَا كَمَا نَقَّيْتَ الثَّوْبَ الأَبْيَضَ مِنْ الدَّنَسِ، وَأَبْدِلْهُ دَارًا خَيْراً مِنْ دَارِهِ، وَأَهْلاً خَيْراً مِنْ أَهْلِهِ، وَزَوْجاً خَيْراً مِنْ زَوْجِهِ، وَأَدْخِلْهُ الْجَنَّةَ، وَأَعِذْهُ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ ومِنْ عَذَابِ النَّارِ» مسلم.

ترجمه: {بار خدایا! وی را بیامرز و مورد رحمتت قرار بده و او را عافیت عطا کن و از وی درگذر. (خداوندا) وی را نزد خودت گرامی دار و قبر وی را فراخ گردان و او را با آب و برف و ژاله شستشو ده. (از تو می‌خواهم) همچنانکه این لباس سفید را از آلودگی پاک نمودی وی را از خطا و لغزش پاک کن (و در آخرت) خانه‌ای بهتر از خانۀ وی (در دنیا) و اهلی (خانواده‌ای) بهتر از اهل او (در دنیا) و همسری بهتر از همسرش (در دنیا) به وی ارزانی دار و در بهشت خویش او را داخل کن و از عذاب قبر و عذاب جهنم او را پناه بده}.

نماز عیدین: نماز عیدین (عید فطر وعید اضحی) فرض کفایه است. وقت نماز عید مانند نماز ضحی است، و اگر بعد از زوال معلوم گردید که آن روز عید است فردای همان روز قضای نماز ادا می‌شود، و نماز عید دو رکعت است. برای خواندن آن در رکعت اول بعد از تکبیرۀ تحریم وقبل از خواندن «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» شش مرتبه تکبیر گفته می‌شود. و در رکعت دوم قبل از خواندن فاتحه پنج مرتبه رفع یدین کرده هر بار تکبیر می‌گوید. آنگاه «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» را می‌خواند. سپس جهراً سورۀ فاتحه (الحمد) را می‌خواند، سپس سورۀ ﴿سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى را در رکعت اول، و سورۀ ﴿هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ الْغَاشِيَةِ را در رکعت دوم می‌خواند، پس از پایان نماز وقتی که سلام داد مانند خطبۀ جمعه دو خطبه ‌خوانده می‌شود. لازم به ذکر است در خطبه عیدین باید تکبیر زیاد گفته شود. همچنین اگر کسی نماز عید را مانند نماز نافله بخواند نمازش درست است زیرا تکبیرات زوائد در آن سنت است، در حالی که نماز عید در عیدگاه خوانده شود قبل وبعد از آن نفل خواندن مکروه است.

نماز کسوف (گرفته‌شدن آفتاب) و خسوف (گرفته‌شدن ماه): نماز کسوف یا خسوف سنت است، ووقت آن از هنگام کسوف خورشید یا خسوف ماه آغاز و تا از بین رفتن خسوف یا کسوف ادامه پیدا می‌کند. وقتی سبب آن زایل شد دیگر لازم نیست قضای نماز آن آورده شود.

چگونگی خواندن نماز کسوف یا خسوف؛ این نماز دو رکعت است و در رکعت اول آن سورۀ فاتحه و یک سورۀ طولانی (به اختیار) بلند خوانده می‌شود وآنگاه رکوعی طولانی را انجام داده از رکوع بلند می‌شویم و «سمع الله لمن حمده .. ربّنا و لك الحمد» می‌گوییم، ولی دیگر مثل بقیه نمازها سجده نمی‌کنیم بلکه مجدداً سورۀ فاتحه و یک سورۀ طولانی را خوانده ودوباره رکوع می‌کنیم و این رکوع را نیز طولانی می‌کنیم. بعد از رکوع بلند شده آنگاه به سجده می‌رویم، و دو سجدۀ طولانی انجام می‌دهیم. رکعت دوم را نیز چون رکعت اول انجام داده سپس تشهد را می‌خوانیم وسلام می‌دهیم. لازم به ذکر است اگر مأموم بعد از رکوع اول به نماز ملحق شود رکعت اول را در نیافته است (و باید بعد از سلام گفتن امام نمازش را تکمیل کند).

نماز استسقاء (باران خواستن): هرگاه خشکسالى شود و باران نبارد سنت است که نماز استسقاء برگزار شود. وقت این نماز واحکام وچگونگی ادای آن مانند نماز عید است جز اینکه امام در این نماز قبل از اقامۀ نماز فقط یک خطبه‌ را ایراد می‌کند. سنت است در آخر این نماز نمازگزار بالاپوشش را زیر و رو کند به امید اینکه خداوند احوال را بدل (عوض) گرداند و اوضاع را متحول کند.

نماز نفلی: ثابت شده است که آنحضرت ج در هر شبانه روز اضافه بر نمازهای فرض دوازده رکعت سنت ادا می نمودند که آنها عبارت اند از: دو رکعت پیش از نماز بامداد، چهار رکعت پیش و دو رکعت بعد از نماز پیشین، دو رکعت بعد از نماز شام، و دو رکعت بعد از نماز خفتن. همچنین بروایت صحیح نقل شده که آن حضرت ج علاوه بر نمازهای سنت فوق که سنن رواتب به آنها می‌گویند، نیز نمازهای نفلی دیگری را روزانه می‌خواندند که عبارتند از: 1) چهار رکعت قبل از عصر. 2) دو رکعت بعد از اذان مغرب (و قبل از فرض مغرب). 3) دو رکعت بعد از ادای نماز وتر بصورت نشسته. 4) یازده رکعت تهجد. 5) نماز ضحی (چاشتگاه) که اقل آن دو رکعت واکثر آن هشت رکعت ثابت شده است، و وقت آن از بلند شدن آفتاب به مقدار یک نیزه شروع تا آفتاب در میان آسمان قرار گرفتن ادامه میدهد.

اوقات نهی از نماز: ادا نمودن نمازهای نفلی در اوقاتی که شریعت از ادای نماز در آن اوقات نهی کرده است حرام است، و آن اوقات قرار ذیل اند: 1) از برآمدن بامداد تا برآمدن آفتاب وبلند شدن آن بمقدار یک نیزه. 2) هنگام قرار گرفتن آفتاب در میان آسمان تا مایل شدن بسوی مغرب. 3) بعد از نماز عصر تا غروب آفتاب. مگر نمازهای که مقید به سببی از اسباب است، ادا نمودن آن درین اوقات درست است، مثل: نماز تحیۀ مسجد، و دو رکعت طواف، و دو رکعت سنت وضو، وهمچنین نماز جنازه، وسجود تلاوت وسجود شکر، وهمچنان دو رکعت سنت بامداد را در حالی که پیش از فرض خوانده نتوانست بعد از فرض بخواند درست می شود.

احکام مساجد: ساختن مسجد به مقدار نیاز واجب است، و بی‌تردید مساجد دوست‌داشتنی‌ترین مکانها نزد خداوند است. کف‌زدن، آوازخواندن، موسیقی، خواندن اشعار ناروا و حرام، مختلط شدن مردان با زنان، همبستری و مجامعت و خرید و فروش در مسجد حرام است. و سنت است که اگر کسی را ببینیم که در مسجد معاملۀ خرید وفروش می‌کند برایش بگوییم: خداوند هرگز تجارتت را سودمند نکند!. همچنین اگر کسی چیزی را گم کرده نباید در مسجد برای یافتن آن اقدام و اعلان نماید، زیرا این کار نیز حرام و نارواست. اما اگر کسی این کار را کرد برای شنوندۀآن سنت است که بگوید: خداوند هیچگاه آن را به تو برنگرداند!

آموزش کودکانی که ترس (ادرارکردن و نجس کردن مسجد) از آنها نمی‌رود، عقد نکاح بستن، داوری و قضاوت، خواندن اشعار مباح و جایز، خوابیدن برای معتکف، شـﺐگذرانی میهمان ومریض و قیلوله کردن در مسجد مباح است، و سنت است که در مسجد از هیاهو و فریاد، دعوا وجنجال، زیاده‌گویی و بلند گفتن الفاظ مکروه و زشت اجتناب شود. همچنین در حد امکان باید تلاش شود که در مسجد راهرو ایجاد نگردد. لازم به ذکر است استفاده از فرشها، چراغها ولامپها و برق مسجد برای مجالس تعزیه و عروسی و غیره مکروه است، و زیاد سخن گفتن از امور دنیوی در مسجد نیز از مکروهات به حساب می‌آید.

نکته‌ها و تبصره‌ها: * در مورد برابر کردن و منسجم کردن صفها رسول اللهج تأکید فراوان می‌کردند، ومیفرمودند: «لَتُسَوُّنَّ صُفُوفَكُمْ أَوْ لَيُخَالِفَنَّ الله بَيْنَ وُجُوهِكُمْ» ترجمه: {باید که صفهای خود را (در نماز جماعت) برابر و منسجم بگیرید وگرنه خداوند میان شما اختلاف می‌اندازد}.

نعمان بن بشیرس می‌گوید: (پس از حدیث مذکور) افراد را می‌دیدم که شانه‌ها و زانوها و قوزک پاهای خود را به همدیگر می‌چسباندند.

* نماز جماعت بر مردان حتی در حالت سفر در صورت امکان واجب است، و کسی که عمداً آنرا ترک می‌کند یا در آن سستى به خرج می‌دهد مورد تنبیه و تعزیر قرار می‌گیرد. نماز جماعت شعار مسلمین و ترک آن شعار نفاق ومنافقین است. رسول اللهج می‌فرماید: «وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَقَدْ هَمَمْتُ أَنْ آمُرَ بحَطَبٍ فَيُحْطَبَ ثُمَّ آمُرَ بالصَّلاةِ فَيُؤَذَّنَ لَهَا ثُمَّ آمُرَ رَجُلاً فَيَؤُمَّ النَّاسَ ثُمَّ أُخَالِفَ إِلَى رِجَالٍ فَأُحَرِّقَ عَلَيْهِمْ بُيُوتَهُمْ» متفق عليه. ترجمه: {قسم به ذاتی که جانم در دست اوست دلم می‌خواست دستور دهم تا (عده‌ای) هیزم جمع‌آوری کنند و آنگاه دستور دهم اذان گفته شود و شخصی را به عنوان امام جماعت انتخاب کنم تا برای مردم امامت کند و آنوقت نزد آنانی که در جماعت شرکت نکرده‌اند بروم و خانه‌های آنها را به آتش بسوزانم}.

[37] عورت عبارتست از شرمگاه و هر آنجایی که انسان از دیده شدن و آشکارشدن آن شرم و حیا می‌کند. منظور ما از عورت در این بحث مقدار اعضایی از انسان است که نماز و طواف جز با پوشیدن آن قسمتها جایز نمی‌گردد. عورت پسر بچه‌ای که عمر او به ده سال رسیده باشد عبارتست از مابین ناف و زانو. و عورت کودک هفت تا ده ساله تنها پَس و پیش وی می‌باشد، اما زن آزاده و بالغ تمامی بدنش جز صورت و دو کف دست و قدم پای او عورت است، و بنابراین به عنوان مثال اگر چنین زنی در حالیکه ساعدش (ساعد: دست انسان از مج دست تا آرنج) برهنه است نماز بخواند یا طواف انجام بدهد عبادتش باطل و غیرقابل قبول خواهد بود. پوشیدن عورت غلیظه شامل قُبُل و دُبُر (پیش و پَس) حتی در خارج از نماز نیز واجب است و ظاهر کردن این دو عضو بدون ضرورت حتی در تاریکی و تنهایی نیز مکروه می‌باشد. بدیهیست آشکارکردن این دو عضو در مواقع ضروری مثل معالجه و ختنه کردن مباح است (و اشکالی ندارد).

[38] خداوند به آنکه وی را ستایش گوید شنواست.

[39] بار خدایا تو پروردگار ما هستی و ستایش مخصوص توست.

[40] پاک و منزه است پروردگار من که عظیم است.

[41] پاک و منزه است پروردگارم که از همه برتر وبلندتر است.

[42] بار خدایا پاک و منزهی وستایش از آن توست. نامت مبارک وعظمتت والا است، و جز تو معبود برحقی وجود ندارد.

[43] تو پروردگار ما هستی. ستایش مخصوص توست. ستایشی فراوان، پاک و مبارک که به اندازة پری آسمانها و زمین وهر آنچیزی که خود خواهی تنها شایسته توست.

[44] بار خدایا مرا بیامرز و مورد رحمتت قرارم ده، والایم گردان ومرا روزی عطا کن و یاریم رسان، هدایتم کن و عافیتم ارزانی دار و از گناهانم درگذر.

[45] ملک و فرمانروایی از آن خداست و همه درودها و نیکویی‌ها، سلام بر تو ای پیامبر و رحمت خدا و برکتهای وی، سلام بر ما وبر بندگان شایسته خداوند، گواهی می‌دهم که خدایی بحق جز معبود یگانه نیست وگواهی می‌دهم که محمد ج بنده و فرستادة اوست.

[46] بار خدایا! بر محمد و آل محمد درود بفرست چنانکه بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی، بی‌گمان که تو ستوده صفات و در ذات خود عظیم (نسبت به بندگان بسیار احسان‌کننده‌ای) بار خدایا! بر محمد و آل محمد برکت ده چنانکه برکت نهاده‌ای بر ابراهیم و بر آل ابراهیم، بیگمان که تو ستوده صفات و در ذات خود عظیم و (نسبت به بندگان بسیار احسان‌کننده‌ای) [از عذاب جهنم و عذاب قبر و فتنۀ زندگان و مردگان و همچنین از فتنۀ مسیح دجال به خدا پناه می‌برم ].

[47] دعای مأثور اینچنین است؛ گفتن: «استغفرالله» سه مرتبه و سپس خواندن: «اللهم أنت السّلام ومنك السّلام، تباركت يا ذالجلال والإكرام. لا إله الا الله وحدهُ لا شريك له، له الملك وله الحمد وهو على كل شيءٍ قدير. لا حول ولا قوّه إلاَّ بالله. لا إله إلاَّ الله ولا نعبد إلا إياه له النعمه وله الفضل وله الثناء الحسن، لا إله إلاَّ الله مخلصين له الدين ولو كره الكافرون، اللهم لا مانع لما أعطيت ولامعطي لما منعت ولا ينفع ذالجد منك الجّد». ترجمه:{ بار خدایا! تو از هر عیب پاکی و پاکی و سلامت از تو نشأت می‌گیرد. ای صاحب شکوه و کرامت تو پاک و منزّهی. جز ذات یگانۀ خداوند خدایی بحق وجود ندارد، بی‌شک او همتایی ندارد و پادشاهی و ستایش از آن اوست و او بر همه چیز قادر و تواناست. هیچ نیرو و حرکتی جز با عنایت خداوند مقدور نیست. جز او خدایی بحق وجود ندارد و جز او را نمی‌پرستیم. نعمت از آن اوست و فضل و ثنای نیکو بدو اختصاص دارد. جز او خدایی بحق وجود ندارد و هر چند کافران را ناخوشایند باشد به دین وی وفاداریم. بار خدایا! هر آنچه را که ببخشایی کسی را مجال ممانعت (و سد کردن) آن نشاید و آنچه را که نبخشایی کسی قادر به عطای آن نباشد. بی‌شک هیچ تلاشگری را نصیب یا بهره‌ای جز با عنایت تو عاید نخواهد شد}. بعد از نماز صبح و مغرب بعد از دعای مذکور عبارت: «لا اله إلاَّ الله وحده لا شريك له، له الملك وله الحمد يحيي ويميت وهو على كل شيءٌ قدير». را ده مرتبه بخواند، ترجمه آن قرار ذیل است:{ جز الله خدایی بحق وجود ندارد و همتایی برای او نیست. پادشاهی و ستایش از آن اوست که زنده می‌کند و می‌میراند و او بر همه چیز تواناست}. سپس «سبحان الله» را سی و سه مرتبه و «الحمد لله» را نیز سی و سه مرتبه و «الله اکبر» را هم سی و سه مرتبه می‌خوانیم، و آنگاه با عبارت: «لا إله الا الله وحده لا شريك له، له الملك وله الحمد وهو على كل شيء قدير» شمارۀ صد را تکمیل می‌کنیم، و بعد آیه الکرسی را خوانده و آنگاه سوره‌های: اخلاص: ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، فلق: ﴿قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ و ناس: ﴿قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ را هر یک، یک مرتبه می‌خوانیم. لازم به ذکر است بعد از نماز مغرب و صبح هر یک از این سه سوره سه مرتبه خوانده می‌شود.