تفسیر سه جزء آخر قرآن کریم همراه با احکامی مهم برای هر مسلمان

فهرست کتاب

سورۀ «عبس»

سورۀ «عبس»

﴿عَبَسَ وَتَوَلَّى١

﴿أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى٢

1-2- دگرگونی و ترشرویی در چهرۀ رسول الله ج آشکار شد و روی برتافت. از این‌که‌ آن‌ مرد نابینا – یعنی عبد الله بن ام مکتوم – به پیش او آمد تا وی را به‌ راه‌ خیر ارشاد کند، در حالی که رسول‌الله ج به دعوت دادن سرداران قریش به سوی دین اسلام مشغول بودند.

﴿وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى٣

﴿أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرَى٤

3-4- و کدام چیزی تو را بحقیقت حال آن مرد دانا می‌کند؟ شاید آن مرد به سبب سوالش نفس خود را پاک سازد، یا درس و عبرت زیادتر حاصل کند.

﴿أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى٥

﴿فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى٦

﴿وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى٧

5-7- اما کسی که از دین و هدایت تو بی‌نیازی نشان می‌داد. پس تو به او روی می‌آوری و به سخن او گوش می‌دهی. ‏و چه گناهی بر تو است اگر او (با آب ایمان) از چرک کفر، خویشتن را پاک و پاکیزه ندارد؟!

﴿وَأَمَّا مَنْ جَاءَكَ يَسْعَى٨

﴿وَهُوَ يَخْشَى٩

﴿فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى١٠

8-10 و اما کسی که به دیدن تو بسیار آزمند‏ بود. و از الله در مورد کوتاهی در آموختن دین می‌ترسید. پس تو از پذیرائی او خود را مشغول می‌سازی.

﴿كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ١١

﴿فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ١٢

﴿فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ١٣

﴿مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ١٤

﴿بِأَيْدِي سَفَرَةٍ١٥

﴿كِرَامٍ بَرَرَةٍ١٦

11-16- قضیه چنین نیست که تو – ای پیامبر! - کردﻩای، بی‌‌گمان این سوره پندیست برای تو و برای هرکه می‌خواهد پندپذیر شود. پس هرکه خواهد، الله را یاد کند و به وحی او اقتدا کند. این وحی – یعنی قرآن – در صحیفه‌هایی ضبط و ثبت است که بسیار گرامی و ارجمند اند. عالی‌قدر و از هرگونه پلیدی و زیاد و کمی پاک ومنزه است.‏ به دست فرشتگان نویسندگانی است، سفیرانی‌اند در میان الله و میان آفریدگانش.(یعنی: به‌کار انتقال ‌وحی‌ در میان‌ الله أ و پیامبرانش‌ می‌پردازند). گرامی خلقت اند، اخلاق و افعالشان نیکو و پاکیزه است.

﴿قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَكْفَرَهُ١٧

﴿مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ١٨

﴿مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ١٩

﴿ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ٢٠

﴿ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ٢١

﴿ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنْشَرَهُ٢٢

17-22- لعنت وعذاب باد بر انسان کافر، چه ‌قدر در کفر خود به پروردگارش سخت‌سر است!. آیا نمی‌داند که الله او را در بار اول از چه چیز آفریده است؟! الله تعالی او را از آب اندک و بی‌مقداری – یعنی از آب منی – آفرید، پس او را در مراحل مختلف خلقت به اندازه‌ گردانید. سپس برای او راه خیر و راه شر را بیان نمود. سپس او را میرانید و برایش جایی گردانید که در آن گور کرده می‌شود. سپس او تعالی چون بخواهد او را برانگیزد، و بعد از مرگش او را برای حساب و جزا زنده گرداند.

﴿كَلَّا لَمَّا يَقْضِ مَا أَمَرَهُ٢٣

23- هرگز حقیقت چنین نیست که انسان کافر می‌گوید و می‌کند، بلکه او هرگز آنچه‌ را به‌ او دستور داده‌ شده‌ بود از قرار ایمان آوردن و بطاعت او تعالی عمل کردن، به‌ جای‌ نیاورد.

﴿فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ٢٤

﴿أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا٢٥

﴿ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا٢٦

﴿فَأَنْبَتْنَا فِيهَا حَبًّا٢٧

﴿وَعِنَبًا وَقَضْبًا٢٨

﴿وَزَيْتُونًا وَنَخْلًا٢٩

﴿وَحَدَائِقَ غُلْبًا٣٠

﴿وَفَاكِهَةً وَأَبًّا٣١

﴿مَتَاعًا لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ٣٢

24-32- پس باید انسان بیندیشد: که ‌چگونه‌ الله تعالی‌ خوراک‌ وی‌ را که‌ سبب‌ حیاتش‌ گردانیده‌است، آفرید؟! ما آب‌ را بر روی زمین به ‌فراوانی ‌ریختیم. سپس زمین‌ را به ‌سبب‌ آنچه از وی بیرون آوردیم از قرار گیاﻩهای گوناگون، شکافتیم. پس رویانیدیم در آن: دانه‌ها، انگور، علف برای چهارپایان، درخت زیتون و خرما، باغهای پر از درختان بزرگ، ومیوه‌ها و گیاه‌ها را تا شما وچهارپایانتان‌ از آنها بهره‌ بگیرید.

﴿فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ٣٣

﴿يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ٣٤

﴿وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ٣٥

﴿وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ٣٦

﴿لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ٣٧

33-37- پس چون‌ بانگ‌ روز قیامت در رسد، آن بانگ‌ گوش‌ خراش‌ که‌ گوشها از هول آن کر می‌شوند. روزی‌ که‌ انسان از ترس و هول آن، از برادرش‌ و از مادرش‌ و از پدرش‌ و از زنش‌ و فرزندانش ‌می‌گریزد. در آن‌ روز هر کس‌ از آنان‌ را کاری‌ است‌ که‌ او را به‌ خود سرگرم‌ داشته, و از انشغال با دیگران بازش می‌دارد.

﴿وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ٣٨

﴿ضَاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ٣٩

﴿وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ٤٠

﴿تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ٤١

﴿أُولَئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ٤٢

38-42- چهره‌های اهل النعیم (بهشتیان) در آن روز درخشنده، خندان وشادمانند. و چهره‌های اهل الجحیم (دوزخیان) تاریک، سیاه و خوار و ذلت پوشیده‌اند. آنانی که به این اوصاف ذلـﺖبخش موصوفﺍند همان کسانیﺍند که به نعمتهای الله کفر ورزیده و آیات او را تکذیب کرده‌اند، و به سبب بدکاری وسرکشیشان، بر ارتکاب آنچه خداوند حرام کرده است جرأت نموده‌اند.