تفسیر سه جزء آخر قرآن کریم همراه با احکامی مهم برای هر مسلمان

فهرست کتاب

سورة «النازعات»

سورة «النازعات»

﴿وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا١

﴿وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا٢

﴿وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا٣

﴿فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا٤

﴿فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا٥

1-5- الله تعالی قسم یاد کرده است به فرشتگانی که ارواح کفار را به‌ سختی‌ و شدت بیرون‌ می‌کشند. و به فرشتگانی که ارواح مؤمنان را از اجساد به‌ سرعت‌ وسهولت‌ بیرون‌ می‌آورند. و به فرشتگانی که در هنگام فرود آمدن خود از آسمان و پس بالا رفتنﺷـان به سویﺁن شناوری می‌کنند. پس‌ به‌ فرشتگانی‌ که‌ برای اجرا کردن اوامر الله می‌شتابند و سبقت‌ می‌گیرند. پس به‌ فرشتگانی که اجرا می‌کنند فرمانهای پروردگارشان را در مورد آنچه تدبیر آن را به آنها واگذاشته است از شئون این کون. (سوگند به‌آنچه‌ ذکر شد) که‌ همۀ خلایق بعد از مرگ‌ برانگیخته‌ و محاسبه و رسیدگی خواهند شد. و باید دانست که برای مخلوق جایز نیست که به غیر از خالق خود قسم یاد کند، پس اگر بکند در شرک واقع خواهد شد.

﴿يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ٦

﴿تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ٧

6-7- ‌ روزی که زمین - به‌ سبب‌ دمیدن‌ نفخۀ اول (در صور) که نفخۀ مرگ است - به‌جنبش‌ و اضطراب‌ درمی‌آید. به دنبال آن، نفخۀ دوم - که برای زنده ساختن است - درمی‌آید و رخ می‌دهد.

﴿قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ٨

﴿أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ٩

8-9- دلهای کافران در آن روز از ترس و هراس زیاد آشفته و لرزان می‌گردد. و دیدگان آنها از هول آنچه می‌بینند خوار و ذلیل می‌شوند.

﴿يَقُولُونَ أَإِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحَافِرَةِ١٠

﴿أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا نَخِرَةً١١

﴿قَالُوا تِلْكَ إِذًا كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ١٢

10-12- اینانی که به رستاخیز تکذیب می‌کنند، می‌گویند: آیا ما بعد از مرگمان به‌ حالت ‌نخستین خویش‌ - که در روی زمین به سر می‌بردیم - بازگردانیده‌ می‌شویم؟! ‏آیا ما واقعاً به زندگی بازگردانده می‌شویم وحال آنکه استخوانهای پوسیده و فرسوده‌ای گردیدﻩایم؟! گفتند: این بازگشت ما آنگاه حتماً بازگشت بی‌بهره و دروغ می‌باشد.

﴿فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ١٣

﴿فَإِذَا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ١٤

13-14- (یعنی: ای‌ منکران! قیامت‌ را دور از تصور نپندارید و فکر نکنیدکه‌ پدیدآوردن‌ آن‌ بر الله ‌دشوار می‌باشد) فقط یک دمیدن (در صور) است، پس ‏ناگهان همۀ آنان زنده بر روی زمین می‌گردند بعد از آنکه در شکم آن بودند.

﴿هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى١٥

15- آیا داستان‌ موسی‌ به‌ تو – ای پیامبر!- رسیده‌است؟

﴿إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى١٦

﴿اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى١٧

﴿فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلَى أَنْ تَزَكَّى١٨

﴿وَأَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى١٩

16-19- آن‌گاه‌ که‌ پروردگارش‌ او را در وادی پاک و پر برکت - که‌ نام‌ آن‌ طوی بود- صدا زد، پس برایش گفت: برو به سوی فرعون، که او در عصیان و نافرمانی از حد گذشته‌است, پس بگو به وی: آیا دوست داری که نفس خود را از همه بدﻯها پاک نموده و به ایمان آراسته سازی؟ و تو را به سوی طاعت پروردگارت رهبری کنم، در نتیجه‌ تو از وی‌ بترسی و (از اسباب عذاب او) پرهیز نمائی؟.

﴿فَأَرَاهُ الْآيَةَ الْكُبْرَى٢٠

﴿فَكَذَّبَ وَعَصَى٢١

﴿ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعَى٢٢

20-22- پس موسی؛ (به نزد فرعون رفته) برایش نشانه بزرگ را که همانا عصا (که به اژدها تبدیل می‌‌شد) و دست‌ وی بود (که آن را در گریبان خود داخته باز می‌‌کشید سفید و رخشان - بسان ماه تابان - بیرون می‌آمد). ولی فرعون پیامبر الله موسی؛ را تکذیب نمود، وپروردگار خود را نافرمانی کرد، سپس از ایمان‌ پشت‌ گردانید و رو‌ برتافت‌، در حالی‌ که‌ در معارضه‌ ومقابله‌ با موسی به سعی و تلاش می‌‌پرداخت.

﴿فَحَشَرَ فَنَادَى٢٣

﴿فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى٢٤

﴿فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَى٢٥

﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشَى٢٦

﴿أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا٢٧

﴿رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا٢٨

﴿وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا٢٩

﴿وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا٣٠

23-30- پس فرعون اهل مملکت خویش را گرد آورد و صدا زدشان وگفت: منم پروردگار شما که پروردگاری والاتر از من نیست. همین بود که الله تعالی از او انتقام گرفت و او را در دنیا و آخرت گرفتار عذاب کرد، و او را برای همﻣـانندانش از سرکشان درس وعبرتی گردانید، بی‌‌گمان در داستان فرعون و عذابی‌که بر او نازل شد پند و اندرزی است برای کسی که پند می‌‌گیرد و باز می‌‌ایستد.

﴿أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا٣١

﴿وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا٣٢

﴿مَتَاعًا لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ٣٣

31-33- ای مردم! آیا در تقدیر شما زنده گردانیدن شما بعد از مرگ دشوارتر است یا آفرینش آسمان؟ الله أ آن را بر بالای شما همچون کاخی بنا نهاده است. و سقفش را در هوا بالا برد که در آن هیچگونه خلل و درز و ناسازگاریی وجود ندارد. و شبش را با غروب آفتابش تاریک ساخت، و روزش را با برآمدن آن نمایان کرد. و زمین را بعد از آفرینش آسمان هموار کرد. و در آن منافع و فایدﻩهایش را گذارید، وچشمه‌های آب را در آن جاری ساخت، وگیاهانی را که چریده می‌‌شوند در آن رویانید. و کوﻩها را همچون میخ‌هایی برای آن استوار و پابرجا کرد. الله - سبحانه و تعالی - همۀ این نعمتها را برای‌ بهره‌مندی‌ شما و چهارپایانتان‌ آفریده است. بی‌‌گمان بازگردانیدن آفرینش شما در روز قیامت بر الله آسان‌تر است از آفرینش این چیزها، و همۀ آن بر الله - سبحانه وتعالی – اندک و آسان است.

﴿فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَى٣٤

﴿يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَى٣٥

34-35- پس وقتی‌که بیاید قیامت کبری و بلای سخت و فراگیر، و آن‌ عبارت‌ ازنفخۀ‌ دوم‌ است‌. آﻥگاه بر انسان تمام اعمالش از خیر و شر عرضه کرده می‌‌شود، پس آن اعمال را بیاد می‌‌آورد و به همۀآن اقرار می‌‌کند.

﴿وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرَى٣٦

36- ‏و دوزخ برای هر فرد بینائی، آشکار و نمایان می‌گردد و آن را با چشم دیده می‌شود.

﴿فَأَمَّا مَنْ طَغَى٣٧

﴿وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا٣٨

﴿فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَى٣٩

37-39- اما کسی که بر حکم و فرمان الله سرکشی کرده باشد. ‏و زندگی دنیا را بر آخرت برگزیده و ترجیح داده باشد. پس قطعاً بازگشت او بسوی دوزخ است.

﴿وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى٤٠

﴿فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى٤١

40-41- و اما کسی که از ایستادن در پیشگاه الله أ برای حساب ترسیده باشد، و نفس خود را از هوا و هوﺱهای فاسد بازداشته باشد، پس قطعاً جنت جایگاه او است.

﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا٤٢

﴿فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْرَاهَا٤٣

﴿إِلَى رَبِّكَ مُنْتَهَاهَا٤٤

﴿إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشَاهَا٤٥

﴿كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا٤٦

42-46- مشرکان تو را – ای پیامبر! – از روی استهزا و ریشخند از هنگام برپا شدن قیامت - که ایشان را بآن بیم می‌دهی - می‌‌پرسند. تو از علم‌ آن‌ در هیچ مقامی‌ نیستی. بلکه علم آن به الله أ واگذار ‌ می‌گردد. ‏وظیفۀ تو در مورد قیامت تنها و تنها بیم دادن و هوشدار باش به کسانی است که از قیامت می‌ترسند. ‏روزی که آنان برپا شدن رستاخیز را می‌بینند از هول و ترس آن، چنین احساس می‌کنند که در زندگانی دنیا گویی جز مابین ظهر تا غروب خورشید، یا مابین طلوع آفتاب تا نیمۀ روز درنگ نکرده‌اند و بسر نبرده‌اند.