سفر جاودانگی - مسير هر شخص به سوی بهشت يا جهنم
* قبر: اولین منزل از منازل آخرت، و برای کافر و منافق حفرۀ آتش، و برای مؤمن بوستان است. تعدادی از اعمالی که موجب عذاب قبر میشوند، عبارتند از: پاک نکردن بدن از ادرار، سخن چینی، از مال غنایم دزدی کردن، دروغگویی، خوابیدن در هنگام نماز، ترک قرآن، زنا، لواط، ربا، پرداخت نکردن قرض وغیره. اعمال زیر موجب نجات انسان از عذاب قبر میشود: عمل صالح خالصانه برای خدا، پناه بردن به خدا از عذاب قبر، خواندن سورۀ ملک و غیره. افراد زیر از عذاب آن در امان میمانند: شهید، جهادگر، کسی که در روز جمعه از دنیا برود، کسی که به درد شکم بمیرد وامثال آنها.
* دمیدن در صور: صور شاخ بزرگی است که اسرافیل آن را به دهان گرفته است و منتظر زمانی است که به او دستور داده شود تا در آن بدمد. که به دمیدن اول نفخة الفزع [144]میگویند. خداوند میفرماید: ﴿وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ﴾ (الزمر:68). «و در «صور» دمیده مىشود، پس همه کسانى که در آسمانها و زمینند مىمیرند، مگر کسانى که خدا بخواهد». سپس همۀ دنیا خراب وویران میشود. و پس از چهل [ابوهریره در تعیین آن که روز یا هفته یا سال باشد امتناع ورزیدند چنانکه در حدیث آمده است] دوباره در صور دمیده خواهد شد که به این دمیدن نفخة البعث [145]میگویند. خداوند میفرماید: ﴿ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنْظُرُونَ﴾ (الزمر:68). «سپس بار دیگر در صور دمیده میشود. ناگهان همگی به پا میخیزند و مینگرند و در انتظار (حساب و جزا) هستند».
* رستاخیز: سپس خداوند بارانی را فرو میفرستد که به وسیلۀ آن اجساد مردگان [از استخوانی که (عُجْبُ الذَنَبْ) نام دارد روییده و زنده] میشود و آنان تبدیل به مخلوقات جدید، عریان، پابرهنه و ختنه نشده میشوند که فرشتگان و جنیان را میبینند. آنان براساس اعمالشان برانگیخته میشوند: یعنی مُحرِم لبیک گویان، شهید در حالی که خون او جاری است، انسان غافل در حالی که به لهو و لعب میپردازد، زنده میشوند؛ زیرا پیامبر ج میفرماید: «يبعث كل عبد على ما مات عليه» یعنی: هر بندهای در همان حالی که از دنیا میرود، برانگیخته میشود.
* حشر: سپس خداوند مخلوقات را برای حساب [اعمال] جمع میکند. آنها در روز عظیمی که مدت آن 50 هزار سال است هراسان و همانند مستها هستند. ماندن آنها در دنیا همانند ساعتی است. خورشید تا فاصله یک میل نزدیک میشود. مردم به تناسب اعمالشان غرق در عرق میشوند. در آن روز ضعیفان و متکبران با همدیگر بحث و جدال میکنند. انسان کافر با دوستش، شیطان و اعضای بدنش بحث و جدال میکند. گروهی از آنان گروه دیگر را لعنت میکنند. فرد ظالم از شدت پشیمانی دست خود را گاز میگیرد و میگوید: ﴿يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا٢٨﴾ (الفرقان:28). «اى واى بر من، کاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم».
جهنم با (70.000) ریسمان کشیده میشود و هر ریسمان را (70.000) فرشته میکشند. زمانی که کافر آن را ببیند آرزو میکند که خود را فدا کند [تا از عذاب آن رهایی یابد]. یا اینکه تبدیل به خاک شود. اما افرادی که از فرمان خدا سرپیچی کردهاند عبارتند از: اموال کسی که از دادن زکات خودداری میکرد تبدیل به آتشی میشود که به وسیله آن داغ زده میشود. افراد متکبر در حالی که مانند مورچه هستند محشور میشوند. انسان حیلهگر، کینهتوز و غاصب رسوا میشوند. سارق به همراه آنچه دزدیده است، آورده میشود. وحقایق ونهانها برملا میشود. اما در این روز پرهیزگاران بیم و خوفی ندارند. بلکه این روز همانند نماز ظهر سپری میشود. ﴿لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ﴾ (الأنبیاء:103). «وحشت بزرگ (روز قیامت)، آنها را اندوهگین نمىکند».
* شفاعت بزرگ: که در روز محشر برای رفع بلا و مصیبت از مردم و رسیدگی به حساب از میان مخلوقات مخصوص پیامبر ما ج است. شفاعتهای دیگر یک امر عام میان پیامبران و دیگران هستند. همانند شفاعت برای بیرون آوردن مؤمنانی که وارد آتش شدهاند از آن، و بالا بردن درجات.
* حساب: در روز قیامت مردم در دستههایی به خدمت پروردگارشان میشتابند. خداوند اعمالشان را به آنها نشان میدهد و از آنها دربارۀ آن اعمال سؤال میکند. همچنین از آنها دربارۀ عمر، جوانی، اموال، علم، عهد و پیمان، نعمتها، چشم، گوش و قلب سؤال میشود. کافر و منافق به علت توبیخ مخلوقات واقامه حجت بر آنان در برابر دیدگان مخلوقات محاسبه میشوند و مردم، زمین، روزها و شبها، اموال، فرشتگان و اعضای بدن علیه آنان شهادت میدهند تا اعمال آنان ثابت شود و به آن اعتراف کنند. خداوند با فرد مؤمن خلوت میکند و او را وادار به اقرار به گناهانش میکند تا اینکه میبیند که او در حال هلاک است. در این هنگام به او میگوید: (سترتها عليك في الدنيا وأنا أغفرها لك اليوم): (من در دنیا گناهان تو را پوشاندم، امروز من آنها را مورد عفو قرار میدهم). اولین کسانی که به حساب آنها رسیدگی میشود امت پیامبرج هستند، و اولین عملی که به حساب آن رسیدگی میشود نماز، ونخستین جریمهﺍی که در بارۀ آن قضاوت می شود خونها [و کشتهها]ست.
* پرواز نامـﻪهای اعمال: سپس نامههای اعمال به پرواز در میآیند. آنها نامهای را میگیرند که ﴿لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا﴾ (الکهف:49). «هیچ عمل کوچک و بزرگى را فرونگذاشته مگر اینکه آن را به شمار آورده است». فرد مؤمن نامه اعمال را با دست راست، و فرد کافر و منافق آن را با دست چپ و از پشت سر میگیرد.
* ترازو: سپس اعمال مردم با ترازوی حقیقی که دو کفه (پله) دارد، وزن [سنجیده] میشود تا خداوند براساس آن اعمال به آنان پاداش دهد. اعمال موافق شرع و خالصانه برای خدا باعث سنگینی کفۀ آن میشود. از اعمالی که موجب سنگینی کفه آن میشود: (لا إله إلاَّ الله ...)، اخلاق نیک، ذکر خداوند با عباراتی مانند: الحمدلله، سبحان الله وبحمده سبحان الله العظيم. و مردم براساس اعمال نیک و بدشان مورد داوری قرار میگیرند.
* حوض: سپس مؤمنان وارد حوض میشوند: کسی که از آن بنوشد هرگز تشنه نخواهد شد. هر پیامبر، یک حوض دارد که حوض محمدج از همۀ آنها بزرگتر است. آب آن سفیدتر از شیر، شیرینتر از عسل و خوشبوتر از مشک است. ظرفهای آن از طلا و نقره و به تعداد ستارگان است. طول آن از ایله در اردن تا عدن [در یمن] بیشتر است. آب آن از نهر کوثر جاری است.
* آزمایش مؤمنان: در پایان روز قیامت کفار به دنبال خدایانی که میپرستیدند به راه میافتند. [خدایان] آنها را همانند رمههای چهارپایان بر روی پاهایشان یا صورتهایشان به سوی آتش میبرند و جز منافقان و مؤمنان کسی باقی نمیماند. خداوند به سوی آنان میآید و میپرسد: (منتظر چه چیزی هستید؟) آنها میگویند: (منتظر پروردگارمان هستیم.) خداوند ساق خود را آشکار میکند و مؤمنان خدای خود را میشناسند، به جز منافقان همگی به سجده میافتند. خداوند - تعالی - میفرماید: ﴿يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ٤٢﴾ (القلم:42). «روزی را که خداوند ساق خود را برهنه میکند، و دعوت به سجود میشوند اما نمیتوانند سجود کنند». (ساقی که به جلال و کمال او لایق است و به هیچ چیز شباهتی ندارد) سپس به دنبال او به راه میافتند. سپس خداوند صراط را بر پا میکند و به مؤمنان نور عطا میکند و نور منافقان را خاموش میکند».
* صراط: پلی است که بر روی جهنم کشیده شده است تا مؤمنان از روی آن به سوی بهشت عبور کنند. پیامبرج آن را چنین توصیف کرده است: (مدحضة مزلّة، عليه خطاطيف وكلاليب كشوك السعدان، ... أدق من الشعرة وأحد من السيف): «سست و لغزنده است. دارای قلابها (چنگکﻫـا) وچنگالهایی مانند خار سعدان .... از مو باریکتر و از شمشیر برندهتر است». به روایت از صحیح مسلم. بر روی آن به مؤمنان به اندازۀ اعمالشان نور داده میشود. بیشترین آن به اندازۀ روشن کردن کوهها و کمترین آنها جهت روشن کردن تا فاصله انگشت شست پای فرد است. سپس این نور راه را برای آنها روشن میکند. آنان متناسب با اعمالشان از روی آن عبور میکنند. فرد مؤمن در یک چشم به هم زدن، همانند برق، باد، پرنده، بهترین اسبها از روی آن عبور میکند. (از میان مردم گروهی بیتردید نجات مییابند. گروهی ضربه میبینند و آویزان میشوند وگروهی نیز به داخل جهنم میافتند). متفق علیه. اما منافقان که هیچ نوری ندارند برمیگردند پس میان آنها و مؤمنین دیواری کشیده میشود. سپس تلاش میکنند از روی پل صراط عبور کنند اما نمیتوانند و در آتش فرو میافتند.
* آتش: ابتدا کفار، سپس مؤمنان سرکش وطغیانگر و در پایان منافقان به داخل آن فرو میافتند. جهنم دارای (7) در (دروازه) است. آتش آن (70) برابر از آتش دنیا شدیدتر است. بدن انسان کافر در آن بزرگ میشود. تا عذاب [بیشتری] را بچشد. فاصله بین دو شانهاش بمسافت سه روز راه و دندانهایش همانند کوه اُحد است. پوستش خشن وکلفت میشود. نوشیدنی آنها آب داغی است که رودههایشان را تکه تکه میکند. خوراک آنها، میوۀ درخت زقوم، زردابه وخونابه است. آسانترین عذاب آن عبارت است از اینکه کف پای گناهکار را روی دو تکه اخگر میگذارند. شدت گرمای آن به حدی است که مغز او به جوش میآید. عمق آن به حدی است که اگر نوزادی در آن انداخته شود قبل از آن که به کف آن برسد، (70) ساله خواهد شد. مواد سوختنی آن: کفار وسنگها هستند. هوای آن باد گرم وسوزان [سموم] وسایه آن بسیار داغ [یحموم] است، همه چیز را فرو میبلعد، وهیچ چیزی را باقی نمیگذارد، پوستها را میسوزاند وبه استخوان میرسد، وبر قلبها چیره میشود، وافراد را به ستوه وشکوه وادار میکند. از هر (1000) نفر (999) نفر وارد آن میشوند. پوشش آن از آتش است. نمونههایی از عذابهای آن عبارتند از: ورم کردن پوست بدن، ذوب کردن، سوزاندن، کشیدن وکشتن.
* قنطره [پل]: پیامبر ج فرمود: (مؤمنان از آتش جهنم رهایی مییابند و در «قنطره» پلی [فاصلهای] بین بهشت و جهنم نگه داشته میشوند و به خاطر بعضی از ظلمهایی که در دنیا کردهاند تنبیه و مؤاخذه میشوند. تا اینکه پاک و مهذب شوند. در این هنگام به آنها اجازۀ ورود به بهشت داده میشود. قسم به کسی که جان محمد ج در دست اوست هر کدام از آنها منزل خودشان را در بهشت آسانتر از آن چه در دنیا به سوی منازلشان میرفتند پیدا میکنند) بخاری این حدیث را روایت کرده است.
* بهشت: جایگاه مؤمنان است. ساختمان آن از طلا و نقره و ملاط آن مشک است. شن و ریگ آن از یاقوت و مروارید و خاک آن زعفران است. (8) در (دروازه) دارد که عرض هر در مسیر سه روز پیادهروی است، اما این درها پر از جمعیت هستند. در آن (100) درجه وجود دارد که اختلاف میان آنها همانند اختلاف زمین و آسمان است. بالاترین و بهترین قسمت آن فردوس است که نهرهای بهشت از آن سرچشمه میگیرد. سقف آن عرش پروردگار است. جویهای آن بدون شکاف جاری هستند. فرد مؤمن هر طوری که بخواهد آنها را به جریان در میآورد. جویهای آن از عسل، شیر، شراب و آب پر هستند. خوردنیهای آن همیشگی، نزدیک و در دسترس هستند. در آن ضمیمهای ساخته شده از مروارید، وجود دارد که عرض آن (60) میل است. در هر گوشهای [از این ضمیمه] خانوادهای وجود دارد. ساکنان آن بیمو، دارای چشمان سرمه کشیده هستند. جوانی آنان زوال ناپذیر است. لباسهای آنان نیز هرگز نابود وخراب نمیشود. در آن، ادرار، مدفوع و هیچگونه کثافتی نیست. شانههای موی آنان از جنس طلاست. عرق آنها مشک است. زنهای آن زیبارو، باکره، دارای اصل ونسب و همسان هستند. اولین کسی که وارد آن میشود، پیامبرمانص و پیامبران دیگر هستند. حداقل مرتبه آن است که فرد درخواست چیزی را بکند، در مقابل به او ده برابر درخواست او را بدهند. خادمان بهشت، نوجوانان جاودانه همانند مروارید پراکنده هستند. بزرگترین نعمتهای آن عبارتند از: رؤیت خداوند، رضایت او، جاودانگی.
[144] دمیدن هراس.
[145] دمیدن زنده شدن (رستاخیز).