مسأله خمس مأخوذ از کتاب و سنت

فهرست کتاب

فصل چهارم: رسالت معنوی، عنایت مادّی

فصل چهارم: رسالت معنوی، عنایت مادّی

خمسی که فقهای شیعه برای منسوبین یا منتسبین به پیامبراسلامصقرار داده‌اند به طور کلی یک‌پنجم کلیه ثروت‌های روی زمین است، و اگر روزی -إن شاءالله- همه مردم روی زمین مسلمان شدند، به هریک از کسانی‌ که ادعایِ سیادت می‌کنند و تعداد تمام آنها -راست یا دروغ- امروز در دنیا به سه میلیون نفر هم نمی‌رسد، به هر کدام روزانه بیش از چند صدهزار تومان خواهد رسید [۲۲۸]. اگر تنها درآمد ایران را به حساب آوریم، که از حیث درآمد، در زمره کشورهای متوسط اسلامی است، اما ازحیث وجود سادات بنی‌هاشم بیش از تمام کشورهاست، و در محاسبۀ خود، درآمدِ معادن و گنج‌ها و ارباحِ مکاسب را به شمار آوریم، که فقها آن را هم مشمول خمسِ آل رسولصمی‌دانند، به هر یک از سادات ایران، روزانه بیش از هزارتومان خواهد رسید. به علاوه، آنان می‌توانند از زکات سادات هم‌نژادِ خویش بهره‌ور شوند و در صورت ضرورت، از زکاتِ غیر بنی‌هاشم نیز استفـاده کنند. افـزون بر اینکه از زکـات سایر مـردم، احتیاجات اجتماعی آنان باید تأمین شود، از جمله: تجهیزات نظامی، اسلحه، مهمات، احداث و تعمیر جاده‌ها و راه‌ها، خیابان‌ها، مدارس، بیمارستان‌ها و مساجد. جالب اینجاست که این قبیل مخارج و هزینه‌های مؤسسات اجتماعی باید از طریق زکات (سهم فی سبیل‌الله) تأمین شود، اما از طریق خمس جایز نیست. راستی این چه میراثی بود که پیامبر بزرگوار اسلامصپیامبر رحمت، و کسی که اجری برای نبوتش نمی‌خواست، برای خویشاوندان خود قرار داده‌است؟ او که به نصّ آیات شریفۀ قرآن نباید اَجر و مزد از کسی بخواهد، و نخواست. پس اَجر و مزدِ او چه بوده که نخواسته است؟ و این چیست که او خواسته است؟ کدام پادشاه جبّار و فرمانروای خونخواری برای خویشاوندان خود چنیـن میراثی به جای گذاشته است؟ صرف‌نظر از پیـامبران و حتی پادشاهان، آیا فرعون و نمرود و شدّاد، که ادعای خدایی می‌کردند، توانستند چنین میراثی برای نوادگان هزار سال بعد از خود تأمین کنند؟ این چه تهمتِ بزرگی است که به پیامبرِ بزرگوار اسلامصنسبت داده‌اند، و او را جبّارترین مردِ روی زمین معرفی کرده‌اند؟ مگر این نبی کریم نیست که در بیش از هشت آیۀ قرآن صراحتاً ندای: ﴿لَآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًا [۲۲۹]برآورده و برای تبلیغ رسالتِ خود، اَجر و مزدی از مردم نخواسته است؟

[۲۲۸] آمار و ارقام‌های ارائه شده، مربوط به سال۱۳۴۷ شمسی است. (مُصحح) [۲۲۹] «من از شما هيچ مزدى بر اين [رسالت] نمى‏طلبم».