سند حديث سوم:
«الحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ أَخْبَرَنِي أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللهِ عَمَّنْ رَوَاهُ...» در این حدیث، که مشکل بتوان آن را حدیث گفت، زیرا «مُضمَر» است و معلوم نیست از چه کسی روایت میکند، راوی اول آن، که باید او را از مجاهیل شمرد، از معلی بن محمد روایت میکند، و معلی بن محمد، طبق گزارش کتب رجال، بنا بر نقل مامقانی [۳۹۲]احوالش این گونه است:
الف: نجاشی درباره او گفته است:
««معلى بن محمد البصـري: أبو الحسن مضطرب الحديث والمذهب، وکتبه قرینةٌ له» «معلی بن محمد، هم حدیثش مضطرب و مشوش است، و هم معلوم نیست که چه مذهبی دارد، و کتابهایش نیز همانند خود او هستند».
ب: علامۀ حلی هم او را در «خلاصۀ» به همین صفات زشت، نکوهیده است.
ج: ابن الغضائری درباره او میگوید:
«معلی بن محمد البصري... یُعرَفُ حدیثُه ویُنکَر، ويَروِي عنِ الضُّعفاء» «معلی بن محمد بصری... حدیثش گاهی خوب است و گاهی بد، و از اشخاصِ ضعیف روایت میکند».
اما معلّی بن محمد این حدیث را از احمد بن محمد بن عبدالله روایت میکند، و احمد بن محمد بن عبدالله، حالش مجهول است [۳۹۳]. این نگون بختِ پریشان در پریشان، با حدیثهای پریشانِ خود، معلوم نیست از چه کسی روایت میکند، چون این حدیث منتهی میشود به «عَمّن رَواهُ»، یعنی از کسی که او از وی روایت میکند. اینکه او چه کسی است، خدا میداند.
مجلسی ذیل این حدیث مینویسد:
«وكون «من رواه» عبارة عن الإمام كما قيل، بعيد» «اینکه برخی گفتهاند ممکن است این کسی که احمد بن محمد بن عبدالله از او روایت میکند، امام باشد، بعید است» [۳۹۴].
پس این حدیث را، صرفنظر از راویان پریشان و مجهولِ بینام و نشانِ آن، حدیث شمردن، مشکل است، زیرا به هیچیک از امامان شیعه منسوب نیست.
[۳۹۲] همانجا: ص۲۳۳. [۳۹۳] نتائج التنقیح: ص۱۰. [۳۹۴] مرآة العقول: ج۱، ص۳۰۷.