سند حديث دوم:
اما سند دومین حدیث، که مورد استناد فقهای خمسخوار است، به ترتیبی که فقیهِ همدانی در مصباحالفقیه آورده، بدین شرح است:
«عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الرَّيَّانِ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى العَسْكَرِيِّ ÷...».
در این حدیث نیز از راوی اول آن، هر که و هر چه باشد، صرف نظر میکنیم. زیرا شرح حال راویانِ بعد از او، ما را از احوال او بینیاز میکند. علیبن محمد از سهل بن زیاد روایت میکند، که ما شرححال او را قبلاً ذیل احادیث وجوب خمس آوردیم، باز هم مقداری یادآور میشویم:
الف: شیخ طوسی او را در الفهرست، ضعیف شمرده و در استبصار نوشته است:
«ضَعِيفٌ جِدّاً عِنْدَ نُقَّادِ الأَخْبَار» «حدیثشناسان، او را کاملا ضعیف میدانند».
ب: نجاشی گفته است:
«سَهْل بن زِيَاد... كان ضعيفاً في الحديث، غير معتمد فيه. وكان أحمد بن محمد بن عيسى يشهد عليه بالغلوّ والكذب» «سهل بن زیاد در حدیث ضعیف بود و به او اطمینانی نیست، و احمد بن عیسی دربارۀ غلوّ و دروغگویی علیه او شهادت داده است».
این همان کسی است که احمد بن محمد بن عیسی، به علت دروغگویی و غلوّ، او را از قم بیرون رانده است.
ج: ابنالغضائری نیز او را «فاسد الروایة» و «فاسد الدین» میدانست و موضوع اخراج او را از قم آورده و گفته است:
«أحمد بن محمد بن عیسی، أخرَجهُ مِن قُم وأظهرَ البَراءَةَ منهُ، ونهَی الناسَ عن السَّماعِ مِنهُ والرّوایةِ عنهُ، و[هو] یَروي الـمراسیلَ ویَعتَمِدُ المَجاهِیلَ» «احمد بن محمد بن عیسی او را از قم اخراج کرد، و از او اظهار برائت کرد و مردم را از او برحذر میداشت که سخنان و روایات او را بشنوند، و او احادیث مرسل را نقل میکند و بر راویان ناشناس اعتماد میکند».
د: در تحریر طاووسی از فضل بن شاذان از طریق علی بن محمد آمده است که او میگفت:
«سهلبن زیاد احمق است».
کتابهای بسیاری وی را مذمت کرده و از او بدگویی نمودهاند [۳۹۰].
سهل بن زیاد، این حدیث را از محمد بن عیسی روایت میکند. اینک ارزش محمد بن عیسی از نظر علمای رجال:
الف: شیخ طوسی در دو موضع از رجال خود، او را ضعیف شمرده، و در کتاب الفهرست نیز مینویسد:
«... ضعیف. وقیل: إنّهُ یذهبُ مذهبَ الغُلاةِ» «... ضعیف است و گفته میشود که مذهب غُلات را داشته است».
ب: در تحریر طاووسی نوشته است:
«هو مقدوحٌ فیه» «درباره او نکوهش شده است».
ج: شهید ثانی دربارۀ او گفته است:
«محمد بن عیسی در حدیثش قرینۀ بسیاری است بر اینکه از عدالت کناره گرفته و منحرف گشته است [به علاوه که خود او ضعیف است]».
د: علامه مامقانی از قول برخی فقهای بزرگ چون محقق در «المُعتبر» و «کاشف الرموز»، علامۀ حلّی در «مختلف الشیعة»، سیّد در «المدارك»، سبزواری در «ذخیرة المعاد»، فاضل مقداد در «تنقیح»، و شهید ثانی در «روض الجنان»، ضعف و فساد او را نقل کرده است [۳۹۱]. از آنجا که هر حدیثی تابع اَخسِّ [بدترین] راویِ آن است. حال، حدیثی که سهل بن زیاد از محمد بن عیسی روایت کند، معلوم است چه ارزشی دارد.
[۳۹۰] رجال کشّی: ص۴۷۳، جامع الرواة: ج۱، ص۳۶۳، نقد الرجال: ص۱۶۵، و قاموس الرجال: ج۵، ص۳۸. [۳۹۱] تنقیح المقال: ج۳، ص۱۶۷.