فصل ششم: احادیث بخششِ خمس به شیعیان
با شرحی که گذشت، برخوانندۀ مؤمن و منصفِ بیغرض معلوم شد که پایه خمس در چه حد از صحت و اعتبار است، و بر فرض آنکه احادیثی که در باب وجوب خمس آمده همه صحیح باشند -حال آنکه ملاحظه شد که عموماً ضعیف هستند- و بر فرض آنکه خمسی از ارباح مکاسب و غیر آن [یعنی آنچه را که متعلق به امام است] اثبات نماید، به موجب احادیثی که ذیلاً از کتب معتبر شیعه نقل میشود، حضرات ائمه‡آن را به شیعیان خود بخشیده و تحلیل فرمودهاند. واقعاً انسان با مطالعه این احادیث متحیر میشود، که بر فرض وجوبِ چنین خمسی، که در کتاب خدا و سنت رسول اللهصاثری از آن نیست، و اینکه بر حسب عقاید مفوّضه (لعنهمالله) ائمه دارای چنان اختیاراتی بودهاند، که پس از انقطاع وحی و خاتمیت رسول، از نزد خود احکامی وضع کنند -که هرگز چنین نیست- باز هم به استنادِ همین احادیث، اگر حق و حقوقی داشتهاند، آن را بخشیدهاند. پس چرا هنوز مَثَل معروف «شاه میبخشد، ولی وزیر نمیبخشد» مصداق دارد؟
اینک احادیث مذکور، از کتابهای معتبر شیعه به ترتیب و توالی اهل بیت که آن را به شیعیان بخشیدهاند، تقدیم میگردد.