ثروت قارون
قارون از قوم موسی و از بنیاسراییل بود. بنیاسراییل که در مصر و در زیر ظلم و ستم حکومت فروعون زندگی میکردند و تمامی وجودشان در خدمت فرعون بود. او آنان را خوار و ذلیل کرده بود و بر آنان ستم میراند.
خداوند، موسی÷را فرستاد تا بنیاسرایی را از ذلّت و خواری نجات داده و غلّ و زنجیرهای ستم فرعون را از دست و پای ایشان باز کند و آنان را در ایمان و عزّت و سرافرازی به سرزمین موعود ببرد.
وقتی که رویارویی با فرعون به معنی رویارویی با طغیان و سرکشی و مقابله با حکومت ظالم و ستمگر باشد، طبیعی است که مقابله و رویارویی با طغیان و سرکشی و مقابله با حکومت ظالم و ستمگر باشد. طبیعی است که مقابله و رویارویی با قارون نیز به معنی مقابله با طغیان و سرکشی ثروت و دارایی است. خداوند چه زیبا فرمود:
﴿كَلَّآ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَيَطۡغَىٰٓ ٦ أَن رَّءَاهُ ٱسۡتَغۡنَىٰٓ ٧﴾[العلق: ۶- ۷].
«قطعاً انسانها سرکشی آغاز میکنند * اگر خود را دارا و بینیاز ببینند».
این دو (سرکشی و طغیان قدرت و حکومت و سرکشی و طغیان مال و ثروت) از یک جا سرچشمه میگیرند. به درستی ثروت و سامان قارون در طول تاریخ و برای نسلهای متعدد و حتی تا زمان ما ضربالمثل و زبانزد شده است و هر گاه بخواهند فراوانی ثروت و مال کسی را توصیف کنند، میگویند گنج قارون را داراست.
اموال قارون طلا و نقره و زیورآلات و چیزهای گرانبها بود که در صندوقهای آهنی و در اطاقهای مخصوص در کاخ شیشهایاش گذاشته بود. آنقدر زیاد بود که کلیدهای آن صندوقها، با زنجیرهای طولانی به هم وصل بودند که مردان نیرومند و قویهیکل از حمل و برداشتن آنها عاجز و ناتوان بودند.