اسیر شدن افیمیون
در یکی از سفرهایش، روزی به دست دزدان و راهزنان اسیر شدند. راهزنان دست و پای آنان را بسته و بر شتران سوار کرده و با خود به بازار بردهفروشان بردند و آنان را به قیمتی ناچیز فروختند. آنان (افیمیون و صالح)، هیچ وسیلهی دفاعی جز سخن گفتن و نصیحت کردن همراه نداشتند و متأسفانه در آن روزگار هیچ گوش شنوایی برای پذیرش حق وسخنان هدایتگرانه وجود نداشت و کسی به سخن آنان گوش نمیداد. بالاخره در بازار بردهفروشان آن دو توسط یک نفر خریدار شدند و سفرشان به پایان رسید. نجران در منتهیالیه سلسله جبال حجاز درمرزهای یمن قرار دارد و در آن روزگار جولان گاه یهودیان بود و اما کیفیت و چگونگی ورود یهودیت به آن جا به این ترتیب بودکه پس از این که بختالنصرایرانی به تعقیب و گریز یهودیان بیتالمقدس و اطراف آن پرداخت و آنها را آواره ساخت، گروههایی از یهودیان وارد شبه جزیرهی عربستان شدند و از ترس گرفتار شدن به دست لشکریان بختالنصر به صحراها و بیابانها پناه بردند، تا به نزدیکیهای یمن رسیدند و در آنجا اقامت گزیدند.
سپس در آن جا قدرت و حکومتی برپا کردند.