وصیت لقمان برای فرزندش
لقمان ازدواج کرد و خداوند فرزند نجیبی به او بخشید. مهمترین وظیفهی پدر، تربیت نیک فرزند میباشد. آن هم تربیتی سالم با توجیهات و نصیحتهای خالص و مشتاقانه. هنگامی که پسر لقمان بزرگ شد، لقمان شروع به نصیحت کردن او نمود و آنگونه که قرآن برای ما بیان میکند، در مورد عقیده و رفتار، او را راهنمایی و نصیحت میکرد. مخصوصاً درمورد عقیده به او سفارش میکرد که تنها خدای یگانه را پرستش کند و کسی را شریک او نگرداند؛ چون شرک ستمی بزرگ به فرد و اجتماع است او را از اصول و قواعد رابطهی بین فرزند و پدر و مادرش آگاه میسازد. او به پسرش یادآور میشود (و به سالهای آینده تذکر میدهد) که اگر پدر یا مادرمشرک باشد یا هر دوی آنها مشرک باشند و او (فرزند) را به شرک به خدا وادار کنند، نباید از آنها پیروی کند و باید از خداوند پیروی کند، چرا که سرانجام و بازگشت به سوی اوست.
بعضی از حقایق همیشگی هستی و زندگی را برای فرزندش بیان میکند تا او را با خدای یگانه مرتبط سازد و (به او و نسلهای آینده بفهماند که) روزی و قدرت مطلق و واقعی فقط از آن خداست و همه چیز به دست اوست. پدر و مادر یا غیر آنان از اهل سرزمین هیچگونه قدرت و توانی دربرابر او ندارند و اطاعت از خداوند باید با شکر و سپاس او همراه باشد و اولین نشانهی شکر و سپاس خداوند به جای آوردن نماز است؛ چرا که در نماز انسان مهمترین عضوبدنش که سر و پیشانیاش است، درمقابل پروردگار به زمین میگذارد و این عمل رمز سپاسگزاری و نشانهی شکر است و امر به معروف و نهی از منکر در جامعه لازم است، تا زندگی براساس روشی سالم و اصولی پایدار و استوار گردد و از هرگونه انحراف و کجروی درجامعه جلوگیری شود و در این راه باید صبر کرد و سختیها را تحمل کرد، تا افراد در برخورد با همدیگر تواضع و فروتنی داشته باشند و رعایت حال همدیگر را بنمایند.
فرزند عزیزم! این نصیحتها و سفارشها اولین و اساسیترین نصیحتها و سفارشهایی است که در زندگی انسانها لازم است و پیوسته و دائماً هر نسلی به آن نیازمند است. لازم است این پند و اندرزها را با گوش جانت و با تمام اعضایت به خاطر بسپاری و در هر لحظه از زندگیات آن را آویزهی گوش خود نمایی تا به سوی حق و راه مستقیم خداوندی هدایت یابی و داستان لقمان در تمامی مراحل زندگی همراه و سرمشق تو باشد.