هاروت و ماروت
این درد سخت و مرض خطرناک (سحر و جادوگری) در میان مردم سرایت پیدا کرد، به گونهای که مردم را به خود مشغول ساخت و (تعلیم و یادگیری آن) به شغل اصلی آنها تبدیل شد. سحر و جادوگری در نزد آنان ارزش یافت که تمامی زندگانی خود را براساس آن استوار ساخته بودند. در غذا خوردن و لباس پوشیدن و در کسب درآمدهای غیر مشروع همه و همه سحر و جادو میکردند و به وسیلهی آن به مردم زیان میرساندند. خانواده را گمراه کرده و از هم میگسیختند و عقلها را زایل میساختند. در نتیجه مرتکب کفر واضح و آشکاری میشدند.
﴿وَٱتَّبَعُواْ مَا تَتۡلُواْ ٱلشَّيَٰطِينُ عَلَىٰ مُلۡكِ سُلَيۡمَٰنَۖ وَمَا كَفَرَ سُلَيۡمَٰنُ وَلَٰكِنَّ ٱلشَّيَٰطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ ٱلنَّاسَ ٱلسِّحۡرَ﴾[البقرة: ۱۰۲].
«و (گروهی از احبار یهود) به آنچه شیاطینصفتان و گناهپیشگان دربارهی سلطنت سلیمان (به هم میبافتند و برمردم) میخواندند، باور داشتند و از آن پیروی نمودند (چه گمان میبردند که سلیمان پیغمبر نبوده و بلکه جادوگر بوده است و با نیروی سحر، پریها و پرندگان و بادها را زیر فرمان خویش درآورده است و لذا شاه جادوگر کافری بیش نبوده است) و حال آنکه سلیمان هرگز (دست به سحر نیالوده) و کفر نورزیده است، بلکه (این) شیاطینصفتان گناهپیشه کفر ورزیدهاند...».
در این هنگام مقابله با گروه شیطانی به وسیلهی تفکر آسمانی و ملایکه لازم و ضروری است و برای حمایت و پشتیبانی از گروه خیر و هدایتیافتگان اگرچه در اقلیت باشند، کشف راههای مقابله با آن ساحران و جادوگران و افشای حیلهگریهای آنان واجب است. این بود که خداوند والا و بزرگ از جانب خود دو فرشته به نامهای «هاروت و ماروت» نزد آنان فرستاد و راههایی را که بدخواهان به وسیلهی آن عقل و دل مردم راگمراه و پریشان میساختند به آنان آموخت آنان به مردم یاد میدادند که کار شیاطینصفتان و گناهپیشگان و سحرهایشان، کفر و گمراهی است:
﴿وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنۡ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَآ إِنَّمَا نَحۡنُ فِتۡنَةٞ فَلَا تَكۡفُرۡۖ﴾[البقرة: ۱۰۲].
«... به هیچ کس چیزی نمیآموختند، مگر آن که پیشاپیش بدو میگفتند، ما وسیلهی آزمایش هستیم، کافرنشو...».
اکثریت قاطع یهودیانی که میل به بدی و شرّ و فتنهگری در دلهایشان ریشه دوانده بود، به جای گوش کردن به نصیحتهای آن دو ملایکه و عمل به رهنمودهایشان، از سخنان و پیامهای آنان سوءاستفاده کرده و باز به سحر و جادوگری پرداخته و بر دوستی خود با شیطان باقی ماندند.
فرزند عزیزم! این چنین است که میبینی؛ (گروهی از) یهود پایهای از پایههای شر و فساد در روی زمین میباشند. آنان همواره در تقدیم و یاد دادن سحر و جادوگری و رواج آن میان مردم و تلاش در جهت نشر و گسترش آن پیشقدم بودهاند.
﴿وَمَا هُم بِضَآرِّينَ بِهِۦ مِنۡ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ﴾[البقرة: ۱۰۲].
«... آنان با جادوی خود نمیتوانند به کسی زیان برسانند، مگر این که با اجازه و خواست خدا باشد...».