مجازات و عاقبت بد
﴿وَٱللَّهُ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ ٢٠٢﴾[البقرة: ۲۰۲].
«... و خداوند زود به حسابها رسیدگی میکند(سریعالحساب است)».
حارث وارد باغش شد در حالی که (با گفتن آن سخنان و نپذیرفتن سخنان عبدالله) بر خود ستم کرده بود. در این هنگام، ناگهان آسمان باغ با ابری سیاه پوشیده شد و باد تندی وزیدن گرفت و شروع به رعد و برق کرد. بارانی با شدت تمام شروع به باریدن کرد و آنقدر شدت باران زیاد بود که گویی آب از دهانهی چاه بر زمین فرو میریزد. آب همه جا را فرا گرفت. بادها به تندی وزیدن گرفت و درختها را از ریشه میکند. در این هنگام حارث همچون دیوانهای که عقلش را از دست داده به این طرف و ان طرف میدوید و با نگرانی و اضطراب به آسمان نگاه میکرد. اشک همچون سیل از چشمانش جاری بود و ناله و زاریش با صدای زوزهی باد آمیخته بود. پیدرپی بر زمین میافتاد و بلند میشد و لباسهای (فاخرش) گلآلود میشد. تنها در چند لحظه اثری از باغها و کشتزارهای زیبای حارث نماند و بیابانی خالی از زراعت که فقط چوبها و علفهای کنده شده و روی هم انباشته شده بر جای مانده بود.
حارث وحشتزده و متعجب در حالی که دستانش را به هم میمالید ایستاده و با خود میگفت: ای کاش! هرگز به خدای خود شرک نمیورزیدم. پس از تمام شدن طوفان عبدالله نزد همسایهاش حارث آمد و گفت: ای حارث! آیا به حق به خدای یگانه ایمان آوردی؟ و آیا دیدی که بزرگی و عظمت و خداوندی تنها مخصوص اوست؟ پس دنیا و آخرت برای مؤمن گواراست، ولی برای کافر ناگوار و سخت است.