در نزدیکیهای مکه
لشکر در مسیر راهش توقف کرد. ابرهه دستور داد که در گوشه و کنار اردوگاه برپا کنند تا استراحت نموده و تجدید قوا نمایند. سپس دستور حمله به مکه را صادر و کعبه را ویران خواهد نمود!
در این هنگام مردم قریش نصیحت شیخ خود عبدالمطلب بنهاشمبن عبدمناف را پذیرفتند که آرامش خود را حفظ کنند و به صورت دستهجمعی از مکه خارج شده و به کوهها و درههای اطراف شهر پناه بردند، تا در امان بمانند و درمقابل سپاه ابرهه هیچگونه مقاومتی ننمایند؛ چرا که امکان پیروزی بر آنان وجود ندارد. (این بدان خاطر بود که) عبدالمطلب در آن زمان رئیس قبیلهای قریش بود و دارای نفوذ خاصی در میان مردم بود و همگی به رأی و نظر او احترام میگذاشتند.