پاسخ عبدالمطلب به ابرهه
عبدالمطلب اصلاً خود را نباخت (دست و پای خود را گم نکرد) و هیچ خمی به ابرو نیاورد، بلکه با اعتماد به نفس تمام و بسیار دلیرانه و در کمال آرامش اطمینان گفت: سرورم! به همین خاطر است که میگویم: «صاحب شتران منم و کعبه نیز صاحب خود را دارد و از آن حمایت خواهد کرد».
بله! کعبه صاحبی دارد و در مقابل گزند دشمنان و هجوم بدخواهان از آن حمایت میکند. این سخنان از ته دل عبدالمطلب و با ایمانی راسخ و وجدانی بیآلایش سرچشمه میگرفت. او و امثال او که در آن روزگار دلهایشان را غبار بتپرستی و عقلهایشان را گرد و خاک اباطیل و دوری از حقیقت پوشانده بود. آنانی که راه راست را گم کرده و به جای پرستش خدا بتها را میپرستیدند و در توجیه عمل زشت خود میگفتند:
﴿مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ﴾[الزمر: ۳].
«... ما به این خاطر این بتها را عبادت میکنیم تا ما را به خدا نزدیک سازند...».
ابرهه مغرور و متکبر که در شاهراه گمراهی و ضلالت سیر میکرد، قادربه درک معنی جملاتی که از دهان عبدالمطلب خارج میشد و میگفت خداوند از کعبه حمایت خواهد کرد، نبود. در کمال تمسخر و استهزاء دستور داد که گلههای شتران را به او باز پس دهند و از مجلس بیرونش کنند.