ذونواس
در آن روزگار یکی از بازماندگان قوم «تبع» به نام «ذونواس» که یهودی بود، بر یمن حکمرانی میکرد. او پادشاهی قدرتمند و دارای سپاهی توانا و فراوان و کارآزموده بود و در عین حال ستمگر و بیرحم! در کمال خوشگذرانی زندگی میکرد. دیکتاتوری و استبداد او به حدی بود که کسی را جرأت اظهارنظر و انتقاد کوچک از وی نبود.
هنگامی که اخبار نجران به او رسید و فهمید که عدّهی زیادی از یهودیان آنجا به دین و آیین جدیدی به نام مسیحیت و پیامبری حضرت عیسی بن مریم÷ایمان آوردهاند، به شدت خشمگین شد و قیام خونینی بر ضد آنان برپا کرد و سوگند خورد که آنان را چنان درسی دهد که به سر عقل آیند و به دین خود بازگردند!