ی: سرانجام ستمگران، هلاکت و نابودی است
آری؛ تاریخ زبان گویای روزگار است که ستمگران و ددمنشان در طول تاریخ با کمک و همکاری علماء و دانشمندان سوء، گول خورده و خود فروخته مسلمانان واقعی مبارز و اصلاح طلب را همواره با زدن مارک تفرقه اندازی افراط و تندروی، التقاقی وابسته به عوامل خارجی خروجی از جماعت مسلمین و قیام علیه امنیت کشور و... متهم ساخته و بازدن فتوای بلعم با عورائی محارب با خدا و رسول سرشان را از تن جدا نمودهاند و با سلب آزادی در ایجاد اختناق شکنجه، زندان و کشتارهای فجیع و بیرحمانه، مقدمات انقلاب و واژگونی حکومت مستبدانه و ننگین خویش را فراهم ساختهاند.
جالب توجه اینکه ستمگران و جباران روزگار هنگامی که خشم و قیام مردم ستمدیده و مظلوم را می بینند و آثار عذاب الهی و نابودی خویش را احساس مینمایند به فکر توبه میافتند و در مقابل مردم تعهد مینمایند که به آنها آزادی کامل میبخشند و حقوق مادی و معنوی، مذهبی و حزبی، لسانی و جغرافیائی و... آنان را میدهند و خرابکاریهای گذشته را هر چه زودتر و سریعتر جبران مینمایند.
اما دیگر دیر شده است و زمان توبه پذیری گشته و از دست رفته است و بر خواست خداوند قیام مستضعفان بثمره رسیده و بر مستکبران و تجاوزگران پیروز میگردد چنانکه ارشاد خداوند قدیر است: ﴿وَإِذَآ أَرَدۡنَآ أَن نُّهۡلِكَ قَرۡيَةً أَمَرۡنَا مُتۡرَفِيهَا فَفَسَقُواْ فِيهَا فَحَقَّ عَلَيۡهَا ٱلۡقَوۡلُ فَدَمَّرۡنَٰهَا تَدۡمِيرٗا ١٦﴾[الإسراء: ۱۶]. «و چون بخواهیم [مردم] شهرى را هلاک کنیم، به سرکشان آن [شهر هر چه خواهیم] فرمان مىدهیم، آن گاه [چون] در آنجا نافرمانى کنند و وعده [عذاب] بر آن [شهر] محقق شود، سخت آنان را نابود سازیم».
۳۰۱ـ عَنْ أَبِي مُوسَىسقَالَ: قَالَ رسول الله ج: إِنَّ اللَّهَ لَيُمْلِيَ لِلظَّالِمِ حَتَّى إِذَا أَخَذَهُ لَمْ يُفْلِتْهُ قَالَ ثُمَّ قَرَأَ: ﴿وَكَذَٰلِكَ أَخۡذُ رَبِّكَ إِذَآ أَخَذَ ٱلۡقُرَىٰ وَهِيَ ظَٰلِمَةٌۚ إِنَّ أَخۡذَهُۥٓ أَلِيمٞ شَدِيدٌ ١٠٢﴾[هود:۱۰۲]. (مُتَّفَقٌ علیهِ).
از ابوموسیسروایت است رسول الله صفرمودند: خداوند با ظالم و ستمگر مهلت میدهد و هرگاه او را مؤاخذه کند رهایش نمیکند، سپس این فرمان خداوند را تلاوت نمودند: (و این گونه بود [به قهر] گرفتن پروردگارت وقتى شهرها را در حالى که ستمگر بودند [به قهر] مىگرفت آرى [به قهر] گرفتن او دردناک و سخت است).