مسلمان از دیدگاه آیات و روایات

فهرست کتاب

آیا جلوگیری از وقوع امتحان الهی ممکن است؟

آیا جلوگیری از وقوع امتحان الهی ممکن است؟

بسیاری از مسلمانان ناآگاه و کم بصیرت گمان می‌برند که با بکار گرفتن حیله‌های سیاسی و تاکتیک‌های غیر اسلامی می‌توانند از وقوع امتحان و ابتلاء‌جلوگیری نمایند و یا حداقل از شدت آن بکاهند، ولی سوال این است که آیا چنین چیزی امکان پذیر است و با روح عقیده توحید و یگانه پرستی سازگاری دارد یا خیر؟

پاسخ این پرسش را از سیرت رسول الله صجویا شویم، زیرا همه مان می‌دانیم که حضرت رسول صنسبت به مؤمنین بسیار مهربان و دلسوز بود، اذیت و آزار آنان وجود مبارکش را بسیار ناراحت و جریحه دار می‌ساخت، زیرا خداوند احساسات او را نسبت به مؤمنان اینگونه توصیف می‌فرماید:

﴿لَقَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ عَزِيزٌ عَلَيۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِيصٌ عَلَيۡكُم بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ ١٢٨[التوبة: ۱۲۸]. «قطعا براى شما پیامبرى از خودتان آمد که بر او دشوار است ‏شما در رنج بیفتید به [هدایت] شما حریص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است».

آری؛ خود پیامبر اسلام انواع مشکلات و مصایب و شکنجه‌های روحی و جسمی را متحمل می‌شد، ‌در طائف و احد شدیداً مجروح گردید، و اگر جلوگیری و دفع آن ممکن می بود، رسول الله صهنگامی که مسلمانان را تحت اذیت و آزار و شکنجه‌هایی طاقت فرسای ستمگران بزدل و ترسو می‌دید، قطعا از آن جلوگیری می‌کرد، و اما می‌بینیم این پیامبر بسیار مهربان و دلسوز فقط آنان را به مبارزه، صبر و استقامت توصیه می‌فرماید چنانکه خطاب به خانواده مجاهد و مظلوم حضرت یاسر می‌فرماید:‌‌ «صبراً آل ياسر فإن موعدكم الجنة»ای خانواده یاسر صبر و شکیبایی پیشه کنید همانا میعادگاه شما بهشت است.

از حضرت خباب بن ارتسروایت است من خدمت رسول الله صرسیدم و آن حضرت زیر سایه کعبه الله دراز کشیده بود و این زمانی بود که مشرکین مکه ما را شدیداً اذیت و آزار می‌رساندند، من خدمت رسول الله صعرض کردم آیا برای نجات و رهایی مان از دست این ستمگران جنایتکار دعا نمی‌فرمائید؟ رسول الله ص بلند شد و نشست در حالیکه صورت مبارکش سرخ شده بود، اینگونه فرمودند:

۳۰۶ـ عن أبي عبد الله خَبَّاب بنِ الأَرتِّس قَالَ: قالَ رسول الله ج: قَدْ كَانَ مَنْ قَبْلَكُمْ يُؤْخَذُ الرَّجُلُ فَيُحْفَرُ لَهُ في الأرضِ فَيُجْعَلُ فِيهَا، ثُمَّ يُؤْتَى بِالمِنْشَارِ فَيُوضَعُ عَلَى رَأسِهِ فَيُجْعَلُ نصفَينِ وَيُمْشَطُ بأمْشَاطِ الحَديدِ مَا دُونَ لَحْمِه وَعَظْمِهِ، مَا يَصُدُّهُ ذلِكَ عَنْ دِينِهِ. (بخاری).

پیش از شما مرد مؤمن گرفته می‌شد و در گودالی که در زمین برای او حفر کرده بودند، نهاده می‌شد سپس اره آورده می‌شد و سرش با اره دو نیم می‌گردید و با شانه های آهنین گوشت و استخوانش شانه می‌شد، ‌ولی این همه (شکنجه های جسمی و روحی) او را از دینش باز نمی‌داشت.

می‌بینیم که این پیامبر بسیار دلسوز و مهربانتر از مادر با وجود این‌که از اذیت و آزار مسلمانان مؤمن و متعهد بسیار رنج می‌برد ولی هنگامی که از او خواسته غیر منطقی می‌شود خشمگین می‌گردد زیرا می‌خواهد تأکید کند، که اذیت و آزار مسلمین در راه حفظ عقیده توحید و یگانه پرستی چیزی تازه و جدید نیست، بلکه از سنن تغییر ناپذیر دعوت اسلامی به شمار می‌آید و وظیفه مسلمان همچون امت‌های مؤمن گذشته جهاد، ‌مبارزه، صبر و استقامت است و بس.