۸۷- باب: امر به پایبندی بر عادتها و کارهای نیک
الله متعال میفرماید:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوۡمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡ﴾ [الرعد: ١١]
بیگمان الله وضعیت هیچ قومی را دگرگون نمیکند تا آنکه رویه و حالتی را که در خودشان است، تغییر دهند.
و میفرماید:
﴿وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّتِي نَقَضَتۡ غَزۡلَهَا مِنۢ بَعۡدِ قُوَّةٍ أَنكَٰثٗا﴾ [النحل: ٩٢]
مانند آن زنی نباشید که نخهای تابیدهاش را پس از تابیدن محکم، باز میکرد.
و میفرماید:
﴿وَلَا يَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلُ فَطَالَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡأَمَدُ فَقَسَتۡ قُلُوبُهُمۡۖ﴾ [الحديد: ١٦]
...و مانند کسانی نباشند که پیشتر به آنان کتاب داده شد و زمان بر آنان طولانی گذشت و دلهایشان سخت گشت.
و میفرماید:
﴿فَمَا رَعَوۡهَا حَقَّ رِعَايَتِهَاۖ﴾ [الحديد: ٢٧]
ولی آن را چنانکه باید رعایت نکردند.
۶۹۷- وعن عبدِ الله بنِ عمرو بنِ العاصب قال: قال لي رسولُ اللهج: «يَا عبْدَالله لا تَكُنْ مِثلْ فُلان، كَانَ يقُومُ اللَّيْلَ فَتَركَ قِيامَ اللَّيْل».[متفقٌ عليه] [صحیح بخاری، ۱۱۵۲؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۱۵۹. [این حدیث پیشتر به شمارهی ۱۵۸ ذکر شد. (مترجم)])]
ترجمه: عبدالله بن عمرو بن عاصبمیگوید: رسولاللهجبه من فرمود: «ای عبدالله! مانندِ فلانی نباش که نماز شب میخواند، ولی پس از مدتی آن را ترک کرد».
شرح
مؤلف، نوویمیگوید: «امر به پایبندی بر عادتها و کارهای نیک»؛ یعنی انسان باید بر کارِ نیکی که به آن عادت کرده است، پایبندی و مداومت نماید. مثلاً اگر عادت کرده است که سنتهای روزانه -سنتهای پنج وقت- را بخواند، پس بر آنها پایبندی کند؛ همچنین اگر به نماز شب عادت کرده است، ترکش نکند و بر آن مداومت نماید. همچنین اگر دو رکعت نماز ضحی (چاشت) را میخوانَد، همچنان به خواندن آن ادامه دهد. خلاصه اینکه شایسته است به هر کارِ نیکی که عادت کرده، پایبندی کند. چنانکه رسولالله بر اعمال نیک پایبندی مینمود و وقتی عملی را شروع میکرد، به انجامِ آن ادامه میداد و تركَش نمیکرد؛ زیرا وقتی انسان عملِ نیکی را آغاز کند و به آن عادت نماید و سپس تركَش کند، این امر به رویگردانیاش از کارهای نیک منجر میشود؛ زیرا شروع کردن و بریدن، بدتر از شروع نکردن است. تجربه نیز ثابت کرده که اگر انسان، عملی را آغاز نکرده باشد، شروعِ آن برایش آسانتر از عملیست که آغاز کرده و سپس تركَش نموده است.
سپس مؤلفچند آیه از قرآن ذکر کرده است که همگی نشان میدهد انسان باید به کارهای نیکی که به آن عادت کرده است، پایبندی نماید. از جمله این آیه که الله متعال میفرماید:
﴿وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّتِي نَقَضَتۡ غَزۡلَهَا مِنۢ بَعۡدِ قُوَّةٍ أَنكَٰثٗا﴾ [النحل: ٩٢]
مانند آن زنی نباشید که نخهای تابیدهاش را پس از تابیدن محکم، باز میکرد.
و نیز میفرماید:
﴿وَلَا يَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلُ فَطَالَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡأَمَدُ فَقَسَتۡ قُلُوبُهُمۡۖ﴾[الحديد: ١٦]
...و مانند کسانی نباشند که پیشتر به آنان کتاب داده شد و زمان بر آنان طولانی گذشت و دلهایشان سخت گشت.
یعنی اهل کتاب ابتدا کارهای نیک انجام میدادند؛ ولی زمانی طولانی بر آنها گذشت و دلهایشان سخت شد و کارهای نیک را رها کردند؛ اللهﻷبه مؤمنان دستور میدهد که مانندِ اینها نباشند.
و اما احادیثی که مؤلفذکر کرده است؛ حدیث عبدالله بن عمرو بن عاصبیکی از اینهاست. عبدالله بن عمرو بن عاصبمیگوید: رسولاللهجبه من فرمود: «ای عبدالله! مانندِ فلانی نباش که نماز شب میخواند، ولی پس از مدتی آن را ترک کرد».
رسولاللهجبه جای اینکه نام این شخص را برای عبدالله بن عمروبذکر کند، از کلمهی فلانی استفاده کرد تا رسوایش نگرداند؛ زیرا اصلِ موضوع بدون ذکر نامش، بیان میشد. البته احتمال دارد که رسولاللهجنام آن شخص را برای عبدالله بن عمروبذکر کرده باشد؛ اما عبدالله بن عمروبنامش را ذکر نکرد. در هر صورت، مهم اصلِ موضوع میباشد که انسان باید بر عملِ نیکی که آغاز میکند، مداومت و پایبندی نماید. نه مانندِ آن شخص که شبها نماز میخواند، اما پس از مدتی آن را ترک کرد؛ گرچه نماز شب، سنت است و اگر انسان شبها قیام نکند، سرزنشی بر او نیست. چون سنت است، نه واجب. ولی اینکه کسی نماز شب بخواند و سپس آن را ترک کند، سزاوار سرزنش است. از اینرو پیامبرجفرمود: «مانندِ فلانی نباش که نماز شب میخواند، ولی پس از مدتی آن را ترک کرد».
و بدتر، اینست که کسی به تحصیل علوم دینی بپردازد و پس از اینکه الله متعال این درب را به رویَش میگشاید، آن را ترک کند؛ این، کفران نعمتیست که اللهﻷبه او عطا فرموده است. لذا وقتی در مسیر تحصیل علوم شرعی گام برمیدارید، به این کارِ مهم و ارزشمند ادامه دهید؛ مگر اینکه ضرورتی شدیدی، شما را به خود مشغول کند. آری؛ به تحصیل علوم دینی ادامه دهید. زیرا طلب علم فرض کفایه است و هرکس به تحصیل علوم دینی بپردازد، الله متعال پاداش فرض را به او عنایت میکند. همانطور که میدانید ثواب فرض از ثواب نفل، بیشتر است. چنانکه در حدیث صحیح آمده است: «مَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ عَبْدِي بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ». [صحیح بخاری، ش: ۶۵۰۲، بهنقل از ابوهریرهس] یعنی: «محبوبترین چیز نزد من که بندهام بهوسیلهی آن به من تقرب و نزدیکی میجوید، اعمالیست که بر او فرض کردهام». طلب علم، فرض کفایه است و وقتی انسان به کسب علم بپردازد، فریضهای را از گردنِ سایر امت برداشته است. البته طلب علم در رابطه با مسایلی که خودِ انسان با آن سر و کار دارد، فرض عین است؛ مانند کسی که میخواهد نماز بخواند. یعنی بر او فرض است که احکام نماز را بداند. همچنین بر ثروتمند فرض است که احکام زکات را بیاموزد. خریدار و فروشنده نیز باید احکام داد و ستد را یاد بگیرند و کسی که قصد حج دارد، چارهای جز فراگیری احکام حج ندارد؛ این، فرضِ عین است. اما فراگیری سایر علوم، فرض کفایه میباشد و وقتی انسان پا در این راه میگذارد، باید ادامه دهد و هیچ چیزی مانعش از ادامهی تحصیل نشود؛ مگر اینکه ضرورتی گریزناپذیر پیش آید که این، چیزِ دیگریست. زیرا منافقان، کسانی هستند که وقتی کاری را شروع میکنند، آن را ادامه نمیدهند. چنانکه در غزوهی «اُحُد» حدودِ هزار نفر با رسولاللهجخارج شدند که تقریباً یکسوم آنها منافقان بودند و از میانهی راه برگشتند و گفتند: «اگر میدانستیم که جنگی روی خواهد داد، حتماً از شما پیروی میکردیم». [ر.ک: سورهی آلعمران: ۱۶۷] الله متعال میفرماید:
﴿هُمۡ لِلۡكُفۡرِ يَوۡمَئِذٍ أَقۡرَبُ مِنۡهُمۡ لِلۡإِيمَٰنِۚ﴾ [آل عمران: ١٦٧]
در آن روز آنان به کفر نزدیکتر بودند تا به ایمان.
خلاصه اینکه وقتی اللهﻷبر بندهاش منت میگذارد و او را به عمل یا عبادتِ ویژهای توفیق میدهد یا وقتی او را به عبادتی عام المنفعه مانند کسب علم موفق میگرداند، بنده نباید از پا بنشیند و در میانهی راه، این عبادت را ترک کند؛ بلکه باید به این عمل ادامه دهد. زیرا این، روش و رهنمود پیامبرجاست؛ چنانکه به عبدالله بن عمروبفرمود: «ای عبدالله! مانندِ فلانی نباش که نماز شب میخواند، ولی پس از مدتی آن را ترک کرد».