شرح ریاض الصالحین - جلد چهارم

فهرست کتاب

۱۴۶- باب: مستحب بودنِ احوال‌پرسیِ بیمار از خانواده‌ی وی

۱۴۶- باب: مستحب بودنِ احوال‌پرسیِ بیمار از خانواده‌ی وی

۹۱۵- عن ابن عباسٍب أنَّ عليَّ بْنَ أَبي طالبس خَرَجَ مِنْ عِنْدِ رسول اللهج في وَجَعِهِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ، فقالَ النَّاسُ: يَا أَبَا الحَسَنِ، كَيْفَ أصْبَحَ رَسُولُ اللهِج؟ قَالَ : أصْبَحَ بِحَمْدِ اللهِ بَارئاً.[روایت بخاري] [صحیح بخاری، ش: (۴۴۴۷، ۶۲۶۶)]

ترجمه: ابن‌عباسبمی‌گوید: علی بن ابی‌طالبسبه‌هنگامِ بیماری‌ِ پیامبرجکه به وفاتِ ایشان انجامید، از خانه‌ی آن بزرگوار بیرون آمد؛ مردم گفتند: ای اباالحسن! حالِ رسول‌اللهجچگونه است؟ - علیس- پاسخ داد: الحمدلله خوب شده است.

شرح

مؤلفپس از ذکر مسایلی درباره‌ی آداب عیادت از بیمار، به موضوعی پرسیدن از نزدیکان بیمار درباره‌ی حال وی پرداخته و یادآور شده که این کار، در سنت آمده است. چنان‌که ابن‌عباسبمی‌گوید: علی بن ابی‌طالبسبه‌هنگامِ بیماری‌ِ پیامبرجکه به وفاتِ ایشان انجامید، از خانه‌ی آن بزرگوار بیرون آمد؛ مردم گفتند: ای اباالحسن! حالِ رسول‌اللهجچگونه است؟ - علیس- پاسخ داد: الحمدلله خوب شده است.

علی بن ابی‌طالبس، داماد و پسرعموی رسول‌اللهجو برترین فردِ اهل بیت و چهارمین خلیفه‌ی این امت بود. زمانی که رسول‌اللهجرهسپار غزوه‌ی «تبوک» شد، علیسرا به عنوان جانشین خود در مدینه گذاشت تا به نیازهای خانواده‌‌ی ایشان، رسیدگی کند. علیسدوست داشت که با پیامبرجبه تبوک برود؛ رسول‌اللهجکه این موضوع را دریافت، به او فرمود: «أَمَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلا أَنَّهُ لَيْسَ نَبِيٌّ بَعْدِي». [صحیح بخاری، ش: (۳۷۰۶، ۴۴۱۶)؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۴۰۴ به‌نقل از سعد بن ابی‌وقاصس] یعنی: «آیا دوست نداری که برای من، به منزله‌ی هارون برای موسی باشی؟ البته پس از من، پیامبری نخواهد آمد». به عبارت دیگر: من، تو را به‌عنوان جانشین خود در میان خانواده‌ام می‌گمارم تا به کارهایشان، رسیدگی نمایی؛ همان‌طور که موسی÷وقتی به میقات پروردگارش رفت، برادرش هارون÷را به عنوان جانشین خود در میان قومش تعیین کرد و به او گفت:

﴿ٱخۡلُفۡنِي فِي قَوۡمِي وَأَصۡلِحۡ وَلَا تَتَّبِعۡ سَبِيلَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ ١٤٢[الأعراف: ١٤٢]

تو در میان قوم من جانشینم باش و به اصلاح بپرداز و از راه و روش مفسدان و تبهکاران پیروی مکن.

خلاصه این‌که علیسدر بیماریِ وفاتِ پیامبرجاز خانه‌ی ایشان بیرون آمد. گفتنی‌ست: پیامبرجدر آن زمان نُه همسر داشت و نوبتشان را رعایت می‌کرد؛ البته سوده بنت زمعهلنوبتش را به عایشهلداده بود. آن‌گاه که بیماریِ پیامبرجشدید شد، پیاپی از همسرانش می‌پرسید: «فردا کجایم؟ فردا کجایم؟» همسرانش@ دریافتند که دوست دارد در خانه‌ی عایشهلباشد؛ از این‌رو اجازه دادند که بیماری‌اش را در خانه‌ی عایشهلسپری کند. پیامبرجآخرین هفته‌ی زندگانی‌اش را در خانه‌ی عایشهلگذراند و همان‌جا وفات نمود. در یکی از این روزها علیساز خانه‌ی پیامبرجبیرون آمد؛ مردم از او پرسیدند: حالِ رسول‌اللهجچگونه است؟ پاسخ داد: «خدا را شکر، حالش خوب است». لذا اگر امکانِ رفتن به نزدِ بیمار وجود نداشته باشد، باید از نزدیکان و خانواده‌ی وی، جویای حالَش شویم؛ به‌ویژه امروزه که می‌توان با یک تماسِ تلفنی و بدون نیاز به اجازه گرفتن برای ورود به خانه، حالِ بیمار را پرسید؛ از این‌رو اگر امکان عیادتِ بیمار از نزدیک وجود ندارد، با یک تماسِ تلفنی حالَش را بپرسید؛ ان‌شاءالله که پاداشی برای شما ثبت خواهد شد.