۱۴۷- باب: آنچه که شخص در هنگامِ ناامیدی از زندگی میگوید
۹۱۶- عن عائشةل قالت: سَمِعْتُ النَّبِيَّج وَهُوَ مُسْتَنِدٌ إلَيَّ، يَقُولُ: «اللهمَّ اغْفِرْ لِي وارْحَمْنِي، وأَلْحِقْنِي بالرَّفِيقِ الأَعْلَى».[متفقٌ عليه] [صحیح بخاری، ش: ۴۴۵۰؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۴۴۴]
ترجمه: عایشهلمیگوید: از پیامبرج-که لحظاتی پیش از وفاتش- به من تکیه زده بود، شنیدم که میفرمود: «یا الله! مرا بیامرز و بر من رحم بفرما و مرا به رفیق اعلی(= پیامبران، صدیقان، شهدا و صالحان) ملحق کن».
۹۱۷- وعنها قالت: رَأيتُ رسولَ اللهج وَهُوَ بِالمَوْتِ، عِنْدَهُ قَدَحٌ فِيهِ مَاءٌ، وَهُوَ يُدْخِلُ يَدَهُ في القَدَحِ، ثُمَّ يَمْسَحُ وَجْهَهُ بالماءِ، ثُمَّ يَقُولُ: «اللهمَّ أعِنِّي عَلَى غَمَرَاتِ المَوْتِ وَسَكَرَاتِ المَوْتِ».[روایت ترمذي] [ضعیف است؛ ر.ک: ضعیف الجامع، از آلبانیش: ۱۱۷۶؛ آلبانی، این حدیث را در مشکاۀ نیز بهشمارهی ۱۵۶۴ ضعیف دانسته است]
ترجمه: عایشهلمیگوید: رسولاللهجرا در آستانهی مرگ دیدم که کاسهای آب کنارش بود؛ وی، دستش را در کاسه فرو میبُرد و روی صورتش آب میمالید و میفرمود: «یا الله! مرا بر سختیها و دشواریهای مرگ یاری بفرما».
شرح
مؤلفدر کتابش «ریاض الصالحین» بابی بدین عنوان گشوده است: «آنچه که شخص در هنگامِ ناامیدی از زندگی میگوید».
کسی که در آستانهی مرگ قرار میگیرد، از زندگی ناامید میشود؛ اما انسان پیش از آن، هرچقدر که بیمار باشد، از زندگی ناامید نمیگردد. چهبسیار انسانهایی که سخت بیمار گشتهاند و خانوادههایشان، برای خاکسپاریِ آنها آماده شدهاند؛ اما الله متعال آنان را شفا داده است و سلامتیِ خود را باز یافتهاند! و چه بسیار انسانهایی که در بیابانهای خشک و بیآب، بدون اینکه آب و غذایی داشته باشند، تا آستانهی مرگ پیش رفتهاند؛ اما الله متعال نجاتشان داده است! همانگونه که پیامبرجفرموده است: «للَّهُ أَشدُّ فرحاً بِتَوْبةِ عَبْدِهِ حِين يتُوبُ إِلْيهِ مِنْ أَحَدِكُمْ كان عَلَى راحِلَتِهِ بِأَرْضٍ فلاةٍ، فانْفلتتْ مِنْهُ وعلَيْها طعامُهُ وشرَابُهُ فأَيِسَ مِنْهَا، فأَتَى شَجَرةً فاضْطَجَعَ في ظِلِّهَا، وقد أَيِسَ مِنْ رَاحِلتِه، فَبَيْنما هوَ كَذَلِكَ إِذْ هُوَ بِها قَائِمة عِنْدَه، فَأَخذ بِخطامِهَا ثُمَّ قَالَ مِنْ شِدَّةِ الفَرح: اللهمَّ أَنت عبْدِي وأَنا ربُّكَ، أَخْطَأَ مِنْ شِدَّةِ الفرح». یعنی: «خداوند، از توبهي بندهاش بيشتر از فردی شادمان میشود كه در بیابانی، بر شتر خود سوار است؛ شترش که آب و غذای او را بر پشت دارد، از او میرَمَد و فرار میکند و او، از یافتنش ناامید میشود؛ زیر سایهی درختی میرود و ناامید از یافتن شترش، دراز میکشد. در آن حال که بهکلی ناامید شده، ناگهان شترش را میبیند که کنارش ایستاده است. افسار شتر را میگیرد و از شدت خوشحالی، بهاشتباه میگوید: خدایا! تو، بندهی منی و من، پروردگار تو هستم». این شخص، پیش از یافتنِ شترش، بهکلی از زندگی ناامید میشود؛ اما حقیقتِ ناامیدی از زندگی، زمانیست که انسان در احتضار و در آستانهی مرگ قرار میگیرد و مطمئن میشود که امکان زنده ماندنش منتفیست. الله متعال میفرماید:
﴿فَلَوۡلَآ إِذَا بَلَغَتِ ٱلۡحُلۡقُومَ ٨٣ وَأَنتُمۡ حِينَئِذٖ تَنظُرُونَ ٨٤ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَيۡهِ مِنكُمۡ وَلَٰكِن لَّا تُبۡصِرُونَ ٨٥ فَلَوۡلَآ إِن كُنتُمۡ غَيۡرَ مَدِينِينَ ٨٦ تَرۡجِعُونَهَآ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٨٧﴾ [الواقعة: ٨٣، ٨٧]
پس آنگاه که جانِ (شخصی) به حلقوم (گلوگاه) میرسد. و شما در آنهنگام نظارهگر (مرگِ وی) هستید. و ما، از شما به او نزدیکتریم؛ ولی شما نمیبینید. پس اگر شما جزا نمییابید، اگر راست میگویید، چرا جانش را باز نمیگردانید؟
آری؛ در آن هنگام اطرافیانِ انسان، شاهدِ مردنِ وی هستند و فرشتگان را نمیبینند. آیا کسی میتواند جانِ شخص را پس از آنکه به گلوگاه میرسد، باز گردانَد؟ هرگز. انسان در آن هنگام که انسان مرگ را میبیند، از زندگی ناامید میشود؛ اما چه بگوید؟ عایشهلمیگوید: پیامبرجمیفرمود: «یا الله! مرا بیامرز و بر من رحم بفرما و مرا به رفیق اعلی ملحق کن». پیامبرجکه آمرزیدهی الاهی بود، در هنگامِ وفاتش، این دعا را بر زبان داشت و درخواست رحمت و آمرزش میکرد.
اما رفیق اعلی چه کسانی هستند؟ آنها، پیامبران، صدیقان، شهدا و صالحان هستند و چه رفیقان نیکی میباشند! پیامبرجدر هنگام وفاتش چنین میفرمود و ظرفِ آبی کنارش بود. سختیهای مرگ برای پیامبرجاز هر کسی شدیدتر بود؛ زیرا شدتِ بیماریِ پیامبرجهمواره دو برابر سختیِ بیماریهای دیگران بود. از اینرو دشواریهای مرگ نیز برای ایشان دوچندان بود تا به بالاترین درجات صبر و شکیبایی نایل گردد؛ چراکه باید دلیلی برای صبر و شکیبایی وجود داشته باشد و الله متعال برای پیامبرشجچنین اراده فرمود که بیماری و وفاتش، سخت و دشوار باشد تا به بالاترین درجاتِ صابران دست یابد.
پیامبرجدستش را در کاسهی آب فرو میبُرد و روی صورتش آب میمالید و میفرمود: «یا الله! مرا بر سختیها و دشواریهای مرگ یاری بفرما»؛ یعنی: یاریام کن تا در برابرِ این سختیها، شکیبا باشم و هوشیاریِ خود را از دست ندهم و با گفتن شهادتین، دنیا را ترک کنم؛ زیرا شرایطِ سخت و دشواریست و اگر متعال در آن شرایط به بندهاش کمک نکند و به او صبر ندهد، انسان در معرضِ خطر قرار دارد؛ از اینرو پیامبرجدر آن هنگام میفرمود: «یا الله! مرا بر سختیها و دشواریهای مرگ یاری بفرما». و در روایتِ دیگری آمده است که میفرمود: «لاإلهإلاالله؛ مرگ، سختیهای شدیدی دارد». و راست میفرمود؛ همانگونه که اللهﻷمیفرماید:
﴿وَجَآءَتۡ سَكۡرَةُ ٱلۡمَوۡتِ بِٱلۡحَقِّۖ ذَٰلِكَ مَا كُنتَ مِنۡهُ تَحِيدُ ١٩﴾ [ق: ١٩]
و سختی مرگ، بهراستی (و با آشکار شدن حقایق اخروی) فرا میرسد (و گفته میشود: ای انسان!) این، همان چیزی است که از آن میگریختی.
از الله متعال میخواهم که همهی ما را بر سختیهای مرگ یاری کند و خاتمهی ما را نیکو بگرداند و مرگِ ما را بر ایمان و توحید قرار دهد و ما را در حالی بمیراند که از ما راضیست؛ بهیقین او بر هر چیزی تواناست.