۱۲۷- باب: دعای پیش از خوابیدن
۸۱۸- عن الْبَراءِ بن عازبٍ رضيَ الله عنهما قال: كَانَ رسول اللهج إذا أَوَى إلى فِرَاشِهِ نَامَ عَلى شِقَّهِ الأَيمن، ثُمَّ قال: «اللهمَّ أَسْلَمْتُ نَفْسِي إليْك، وَوجَّهْتُ وَجْهي إلَيْك، وفَوَّضْتُ أَمْرِي إلَيْك، وَأَلجَأْتُ ظهْري إلَيْك، رَغْبةً وَرهْبَةً إلَيْك، لا مَلْجأ ولا مَنْجى مِنْكَ إلاَّ إلَيْك، آمَنْتُ بِكتَابكَ الَّذي أَنْزلتَ، وَنَبيِّكَ الَّذِي أَرْسَلْتَ».[روایت بخاري با این لفظ در صحیحش در کتاب: الأدب] [صحیح بخاری، ش: ۶۳۱۵. [این حدیث پیشتر بهشمارهی ۸۱ ذکر شد. (مترجم)])]
ترجمه: براء بن عازببمیگوید: رسولاللهجهنگامی که به رختخوابش میرفت، بر پهلوی راستش میخوابید و میگفت: «اللهمَّ أسْلَمْتُ نفْسي إلَيْك، ووجَّهْتُ وجْهِي إِلَيْك، وفَوَّضْتُ أمري إِلَيْك، وألْجأْتُ ظهْرِي إلَيْك. رغْبَة ورهْبةً إلَيْك، لا ملجَأَ ولا منْجى مِنْكَ إلاَّ إلَيْك، آمَنْتُ بِكِتَابِكَ الَّذي أنْزَلْتَ، وبنبيِّك الَّذي أرْسلتَ».
[ترجمهی دعا : «یا الله! با بیم و امید، خود را تسلیم تو نمودم و به سوی تو روی آوردم، کارهایم را به تو سپردم و به تو پناه آوردم (به تو توکل کردم)؛ در برابر تو، هیچ پناهگاه و جای نجاتی، جز خودت وجود ندارد. به کتابی که نازل فرمودهای و به پیامبری که فرستادهای، ایمان دارم».
۸۱۹- وَعَنْهُ قال: قال لِي رسولُ اللهج: «إذَا أَتَيْتَ مَضْجَعكَ فَتَوَضَّأْ وُضُوءَكَ لِلصَّلاة، ثُمَّ اضْطَجِعْ عَلى شِقِّكَ الأَيمَن، وَقُل...» وذَكَرَ نَحْوَهُ، وفيه: «واجْعَلْهُنَّ آخِرَ مَا تَقولُ».[متفقٌ عليه] [صحیح بخاری، ش: ۲۴۷؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۷۱۰. [ر.ک: همین کتاب، ج۱، حدیث شمارهی ۸۱ . (مترجم)])]
ترجمه: براءسمیگوید: رسولاللهجبه من فرمود: «هنگامی که میخواستی به رختخوابت بروی، همانند وضوی نماز، وضو بگیر و سپس بر پهلوی راست خود، بخواب و این دعا را بخوان - همان دعایی که پیشتر ذکر کرد - و آن را آخرین سخن خویش قرار بده».
شرح
مؤلفبخشی از کتاب «ریاضالصالحین» را به آداب خواب اختصاص داده و در آن به بیان نکاتی پیرامون آداب خوابیدن، دراز کشیدن، نشستن، مجلس، همنشین و خواب دیدن پرداخته است. این، نشان میدهد که کتاب «ریاضالصالحین»، کتابی جامع میباشد و شایستهی هر مسلمانیست که از این کتاب استفاده کند و آن را بخواند و مطالبش را دریابد.
مؤلفبابی دربارهی آداب خواب گشوده است؛ خواب، یکی از نشانههای اللهﻷو نشانگر کمالِ قدرت، رحمت و حکمت اوست. چنانکه میفرماید:
﴿وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦ مَنَامُكُم بِٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ وَٱبۡتِغَآؤُكُم مِّن فَضۡلِهِۦٓۚ﴾ [الروم: ٢٣]
و از نشانههای او، خوابیدن شما در شب و تلاش و کوشش روزانهی شما برای کسب روزیِ اوست.
خواب، یکی از نعمتهاییست که الله متعال به بندگانش داده است؛ زیرا برای رفع خستگی میخوابند تا برای تلاش و کوشش روزانهی خود، نشاط و نیرو داشته باشند. به عبارت دیگر خواب برای گذشته و آیندهی انسان، مفید است؛ بدینسان که خستگیِ گذشتهاش را از میان میبرد و او را برای کار و تلاش آینده، آماده میسازد. و این، برای تداوم و کمالِ زندگی دنیاست؛ زیرا حیات دنیوی، جز با خواب و استراحت، کامل نمیشود. البته خواب به عنوان یک نیاز، برای پروردگار همیشهزنده و پابرجا، یعنی برای الله متعال یک نقص بهشمار میآید و الله متعال از هر عیب و نقصی پاک است؛ چنانکه میفرماید:
﴿لَا تَأۡخُذُهُۥ سِنَةٞ وَلَا نَوۡمٞ﴾ [البقرة: ٢٥٥]
او را هرگز نه چُرت میگیرد و نه خواب.
این، از کمال حیات الهیست که نه به خواب نیاز دارد و نه به چیزی دیگر. بهیقین او، بینیاز و ستوده است. اما انسان در زندگی دنیویاش، ناقص است و به کامل شدن نیاز دارد؛ یعنی نیازمندیهایی دارد که باید برطرف شود. خواب، عبارت است از گرفتن جان انسان توسط پروردگار متعال؛ البته هنگامی که انسان میخوابد، الله متعال جانش را بهطور کامل نمیگیرد. از اینرو انسان در هنگام خواب، نه زنده است و نه مرده. یعنی با وجودی که حیات دارد، چیزی درک نمیکند و از اطرافش بیخبر است؛ نه صدایی میشنود، نه کسی را میبیند و نه بویی استشمام میکند و جانش بهطور کامل از پیکرش بیرون نمیآید. الله متعال میفرماید:
﴿ٱللَّهُ يَتَوَفَّى ٱلۡأَنفُسَ حِينَ مَوۡتِهَا وَٱلَّتِي لَمۡ تَمُتۡ فِي مَنَامِهَاۖ فَيُمۡسِكُ ٱلَّتِي قَضَىٰ عَلَيۡهَا ٱلۡمَوۡتَ وَيُرۡسِلُ ٱلۡأُخۡرَىٰٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمًّىۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ ٤٢﴾ [الزمر: ٤٢]
الله، جانها را هنگام مرگشان میگیرد و نیز جانی را که نمرده، بههنگام خواب آن قبض میکند؛ آنگاه جانی را که به مرگش حکم کرده، نگه میدارد و جان دیگر را تا زمان معینی (به کالبد) بازپس میفرستد. بیگمان در این امر نشانههای روشنی برای اندیشمندان وجود دارد.
خواب، یکی از نشانههای الهیست؛ گاه گروهی را میبینید که خوابیدهاند و بهسان مردهها روی زمین افتادهاند و هیچ چیزی را درک نمیکنند؛ اما الله متعال، اینها را بیدار میکند، درست مانند مردگانی که برانگیخته میشوند. اللهأمیفرماید:
﴿وَهُوَ ٱلَّذِي يَتَوَفَّىٰكُم بِٱلَّيۡلِ وَيَعۡلَمُ مَا جَرَحۡتُم بِٱلنَّهَارِ ثُمَّ يَبۡعَثُكُمۡ فِيهِ لِيُقۡضَىٰٓ أَجَلٞ مُّسَمّٗىۖ ثُمَّ إِلَيۡهِ مَرۡجِعُكُمۡ﴾ [الأنعام: ٦٠]
و او ذاتیست که شبهنگام شما را در مرگِ خواب فرو میبرد و از اعمالی که در روز انجام میدهید، آگاه است و سپس شما را در روز، بلند میکند تا مُهلت مشخص به سرآید و آنگاه بازگشتتان به سوی اوست.
انسان، درسِ دیگری نیز از خواب میگیرد؛ خواب، نمونهای روشن از زنده شدن مردگان است؛ ذاتی که جان انسان را در خواب میگیرد و سپس جانش را به کالبدش بازمیگرداند و انسان را بیدار میکند، بر زنده کردن مردگان و برانگیختن آنها از قبرهایشان تواناست؛ بهیقین اللهﻷتواناییِ هر کاری را دارد.
از آداب خواب است که انسان بر پهلوی راستش بخوابد؛ زیرا پيامبرجبر پهلوی راستش میخوابید و به این کار، دستور میداد. براء بن عازبسمیگوید: پیامبرجبر پهلوی راستش دراز میکشید؛ چنانکه به براءسامر نمود که بر پهلوی راستش بخوابد. این، بهترین شکل یا بهترین حالتِ خوابیدن است؛ فرقی نمیکند که قبله، در مقابل یا پشت سر یا چپ یا راستِ انسان باشد؛ مهم اینست که انسان، مطابق عملکرد و رهنمود پیامبرجبر پهلوی راستش بخوابد.
برخی از مردم به خوابیدن بر پهلو چپ عادت کردهاند و اگر بر پهلوی راست دراز بکشند، خوابشان نمیآید؛ اما باید خود را به خوابیدن بر پهلوی راست عادت دهند. زیرا، این، مسألهای معمولی نیست؛ هم از عملکرد پیامبرجثابت شده و هم از دستور و رهنمود آن بزرگوار. لذا وقتی بر پهلوی راست میخوابید، احساس میکنید که از پیامبرجپیروی کردهاید. زیرا پیامبرجخود بر پهلوی راستش میخوابید و به خوابیدن بر پهلوی راست دستور میداد. اگر یک یا دو روز یا یک هفته بر پهلوی راست بخوابید، عادت میکنید و بدینسان میتوانید بهسادگی به سنت پیامبرجعمل نمایید.
این هم سنت است که انسان در صورت امکان، دست راستش را زیر گونهی راستش بگذارد. زیرا این عمل در سنت پیامبرجثابت شده است. اگر امکانش بود، چه بهتر؛ و گرنه، بر انجام این عمل بهاندازهی خوابیدن بر پهلوی راست، تأکید نشده است.
یکی دیگر از آداب خواب، اینست که هنگام خوابیدن همان دعایی را بگوییم که پیامبرجمیگفت: «اللهمَّ أسْلَمْتُ نفْسي إلَيْك، ووجَّهْتُ وجْهِي إِلَيْك، وفَوَّضْتُ أمري إِلَيْك، وألْجأْتُ ظهْرِي إلَيْك. رغْبَة ورهْبةً إلَيْك، لا ملجَأَ ولا منْجى مِنْكَ إلاَّ إلَيْك، آمَنْتُ بِكِتَابِكَ الَّذي أنْزَلْتَ، وبنبيِّك الَّذي أرْسلتَ».
[ترجمهی دعا : «یا الله! با بیم و امید، خود را تسلیم تو نمودم و به سوی تو روی آوردم، کارهایم را به تو سپردم و به تو پناه آوردم (به تو توکل کردم)؛ در برابر تو، هیچ پناهگاه و جای نجاتی، جز خودت وجود ندارد. به کتابی که نازل فرمودهای و به پیامبری که فرستادهای، ایمان دارم».
این دعا را آخرین سخن خود، یعنی آخرین ذکری قرار دهید که پیش از خوابیدن میگویید؛ زیرا انسان، پیش از خوابیدن، دعاها و اذکارِ دیگری هم میگوید. مانند این دعا: «اللّهمَّ بِكَ وَضَعْتُ جَنْبِي، وَبِكَ أَرْفَعُهُ، إِنْ أَمْسَكْتَ نَفْسِي، فَاغْفِرْ لَهَا وَارْحَمْهَا، وَإِنْ أَرْسَلْتَهَا فَاحْفَظْهَا بِمَا تَحْفَظُ بِهِ عِبَادَكَ الصَّالِحِينَ».
[ترجمهی دعا: «یا الله! به نام تو پهلويم را بر زمين گذاشتم و به كمك تو آن را بلند میكنم. اگر جانِ مرا گرفتی، آن را بیامرز و بر آن، رحم بفرما. و اگر جانم را به کالبدم برگرداندی، آن را با آنچه که بندگان نيكوكارت را حفاظت مینمايي، حفاظت كن».]
مهم، اینست که انسان، دعایی را که پیامبرجبه براء بن عازبسآموزش داد، آخرین دعایی قرار دهد که پیش از خواب میگوید.
براء بن عازبسبهقصد یادگیری، این دعا را نزد رسولاللهجتکرار کرد و گفت: «آمَنْتُ بِكِتَابِكَ الَّذي أنْزَلْتَ، وبِرَسُولِكَ الَّذي أرْسلتَ». رسولاللهجفرمود: «بگو: وبنبيِّك الَّذي أرْسلت، نگو: وبِرَسُولِكَ الَّذي أرْسلتَ».
گرچه معنا، یکیست، اما علما گفتهاند: یکی از تفاوتهای «رسول» و «نبی» در اینست که رسول، هم از میان انسانها برانگیخته میشود و هم از میان فرشتگان؛ اما نبی، فقط از میان انسانها مبعوث میگردد. اللهأمیفرماید:
﴿إِنَّهُۥ لَقَوۡلُ رَسُولٖ كَرِيمٖ ١٩ ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي ٱلۡعَرۡشِ مَكِينٖ ٢٠﴾ [التكوير: ١٩، ٢٠]
بهیقین قرآن، گفتارِ (ابلاغشده توسط) فرستادهای بزرگوار است، یعنی (جبرئیل، فرشتهی) نیرومندی که نزد صاحب عرش، دارای مقام والاییست.
لذا رسول، میتواند از جنس فرشتگان نیز باشد؛ اما نبی، فقط از جنس انسانهاست و اگر در دعا میگفت: «وبِرَسُولِكَ الَّذي أرْسلتَ»، لفظ رسول (فرستاده)، شایستهی فرشتهای چون جبرئیل÷نیز بود؛ اما واژهی نبی (پیامبر) در این دعا، ویژهی محمدجمیباشد.
شایسته است که این دعا را حفظ کنید و وقتی به رختخواب میروید، آن را آخرین ذکری قرار دهید که پیش از خواب میگویید تا بدینسان از فرمان، سنت و رهنمود پیامبرجپیروی کنید؛ این، جزو آداب خواب است.
یکی از حکمتهای اللهﻷاینست که تقریباً برای هر عملی، ذکر و دعای ویژهای وجود دارد؛ پوشیدن لباس، ذکر ویژهی خود را دارد؛ نوشیدن و خوردن نیز همینطور. خواب و حتی همبستری با همسر نیز ذکر و دعای مخصوصی دارد. حکمتش، اینست که انسان، هیچگاه از یادِ پروردگارش غافل نشود و پیوسته با قلب و زبانش اللهﻷرا یاد کند. این، یکی از الطاف و نعمتهای الهیست. از الله متعال میخواهیم که به ما توفیق شکر این نعمت را عطا کند و ما را بر انجامش یاری دهد.
***
۸۲۰- وعن عائشةَ رضيَ الله عنها قالت:كَانَ النَّبيُّج يُصَلِّي مِنَ اللَّيْلِ إحْدَى عَشَرَةَ رَكْعَةً، فَإذا طلَعَ الْفَجْرُ صَلَّى ركْعَتيْنِ خَفِيفتيْنِ، ثمَّ اضْطَجَعَ على شِقِّهِ الأيْمَنِ حَتَّى يَجِيءَ المُؤَذِّنُ فيُوذِنَهُ. [متفق عليه] [صحیح بخاری، ش: ۶۳۱۰؛ و صحیح مسلم، ش: ۷۳۶]
ترجمه: عایشهلمیگوید: «پیامبرجشبها یازده رکعت نماز میخواند و چون سپیده میدمید، دو رکعت کوتاه بهجا میآورد؛ آنگاه بر پهلوی راستش دراز میکشید تا اینکه مؤذن میآمد و او را - از اجتماع مردم برای جماعت صبح- آگاه میساخت».
۸۲۱- وعن حُذَيْفَةَس قال: كانَ النَّبِيُّج إذا أَخَذَ مَضْجَعَهُ مِنَ اللَّيْلِ وَضَعَ يَدَهُ تَحْتَ خَدِّهِ، ثُمَّ يَقُول: «اللهمَّ بِاسْمِكَ أَمُوتُ وَ أَحْيَا» وإذا اسْتيْقَظَ قَال: «الحَمْدُ للَّهِ اَلَّذي أَحْيَانَا بعْدَ مَا أَمَاتَنَا وإليه النُّشُورُ».[روایت بخاري] [صحیح بخاری، ش: ۶۳۱۴]
ترجمه: حذیفهسمیگوید: پیامبرجشبها هنگامی که میخواست بخوابد، دست راستش را زیر رخسارش میگذاشت و میگفت: «اللهمَّ بِاسْمِكَ أَمُوتُ وَ أَحْيَا»[ترجمهی دعا: «یا الله! به نام تو میمیرم- میخوابم- و به نامِ تو زنده - بیدار- میشوم»] و هنگامی که بیدار میشد، این دعا را میگفت: «الحَمْدُ للَّهِ اَلَّذي أَحْيَانَا بعْدَ مَا أَمَاتَنَا وإليه النُّشُورُ». [ترجمهی دعا: «همهی حمد و ستایش ویژهی الله میباشد؛ ذاتی که ما را پس از آنکه میراند، زنده کرد و بازگشت، به سوی اوست»]
شرح
پیشتر حدیثی بدین مضمون ذکر شد که پیامبرجبه براء بن عازبسفرمان داد که بر پهلوی راستش بخوابد و این دعا را بگوید: «اللهمَّ أسْلَمْتُ نفْسي إلَيْك، ووجَّهْتُ وجْهِي إِلَيْك، وفَوَّضْتُ أمري إِلَيْك، وألْجأْتُ ظهْرِي إلَيْك. رغْبَة ورهْبةً إلَيْك، لا ملجَأَ ولا منْجى مِنْكَ إلاَّ إلَيْك، آمَنْتُ بِكِتَابِكَ الَّذي أنْزَلْتَ، وبنبيِّك الَّذي أرْسلتَ». همچنین بیان کردیم که سنت و بهتر، اینست که انسان بر پهلوی راستش بخوابد.
حدیث حذیفهسنشان میدهد که شایسته است انسان، دستش، یعنی دست راست را زیر رخسارش بگذارد؛ البته این، واجب نیست. بلکه پسندیده است. اگر امکانش بود، چه خوب و گرنه، ایرادی ندارد که دستش را زیر رخسارش نگذارد.
پیامبرجدست راستش را زیر رخسارش میگذاشت و میگفت: «اللهمَّ بِاسْمِكَ أَمُوتُ وَ أَحْيَا»؛ یعنی: «یا الله! به نام تو میمیرم- میخوابم- و به نامِ تو زنده - بیدار- میشوم». لذا از آنجا که خواب برادر مرگ است، هم میتوان خوابیدن را مراد گرفت و هم مرگ حقیقی یا مرگِ بزرگ، یعنی جدا شدن روح از بدن را. و این، مانند این فرمودهی الهیست که:
﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٢﴾ [الأنعام: ١٦٢]
بگو: همانا نماز و قربانی و زندگی و مرگم، از آنِ الله، پروردگار جهانیان است.
و هنگامی که بیدار میشد، این دعا را میگفت: «الحَمْدُ للَّهِ اَلَّذي أَحْيَانَا بعْدَ مَا أَمَاتَنَا وإليه النُّشُورُ». یعنی: «همهی حمد و ستایش ویژهی الله میباشد؛ ذاتی که ما را پس از آنکه میراند، زنده کرد و بازگشت، به سوی اوست». این، نشان میدهد که منظور از مردن در دعای پیشین، مرگ کوچک یا خواب است.
و اما حدیث عایشهل؛ این بانوی بزرگوار فرموده است: «پیامبرجشبها یازده رکعت نماز میخواند و چون سپیده میدمید، دو رکعتِ کوتاه بهجا میآورد؛ آنگاه بر پهلوی راستش دراز میکشید تا اینکه مؤذن میآمد و او را - از اجتماع مردم برای جماعت صبح- آگاه میساخت». این، بیشترین رکعتهایی بود که پیامبرجشبها بهجا میآورد؛ گاه یازده رکعت و گاه سیزده رکعت و برخی از اوقات کمتر از این. و تعداد رکعتها، به این بستگی داشت که پیامبرجبانشاط و سرِ حال بود یا خیر. وقتی سپیده میدمید، پیامبرجدو رکعتِ کوتاه، یعنی سنتِ صبح را میخواند. لذا سنت است که انسان، این دو رکعت را کوتاه بخواند؛ لذا در رکعت نخست، سورهی «کافرون» و در رکعت دوم، سورهی «اخلاص» را میخوانیم یا در رکعت اول، آیهی ۱۳۶ سورهی «بقره» و در رکعت دوم، آیهی ۶۴ سورهی «آلعمران» را قرائت میکنیم.
مهم، اینست که انسان سنت صبح را کوتاه بخواند و قیام، رکوع و سجدههای نماز را کوتاه بگرداند؛ البته بهآرامی و بهگونهای که در آرامش و اطمینان نماز، خللی وارد نشود. زیرا اگر با آرامش نماز نخواند، نمازش باطل میشود. پیامبرجپس از بهجا آوردن این دو رکعت، بر پهلوی راستش دراز میکشید تا اینکه مؤذن میآمد و به او خبر میداد که وقتِ اقامهی نماز است. آنگاه پیامبرجبه مسجد میرفت و نماز صبح را برپا میکرد.
چند نکته از این حدیث برداشت میشود؛
از جمله اینکه یکی از الطاف الهی به ما، اینست که از طریق همسران پیامبرجما را از اعمالی که این بزرگوار در شب انجام میداد، باخبر ساخته است. این، یکی از حکمتهای چند همسر بودن پیامبرجمیباشد. هنگامی که پیامبرجدار فانی را وداع گفت، نُه همسر داشت؛ در نتیجه هر یک از همسرانش بازگوکنندهی سنتی بود که سایر همسران پیامبرجاز آن، بیاطلاع بودند.
این حدیث، گویای اینست که پیامبرجشبها یازده رکعت نماز میخواند؛ وی، قیامِ نمازش را طولانی میگرادند و پس از گذشت نیمی از شب به نماز میایستاد و گاه کمی دیرتر از خواب برمیخاست. این، به حال و نشاط آن بزرگوار بستگی داشت. و چون نیمهی شب بلند میشد، پایان شب میخوابید؛ چنانکه در حدیثی دیگر از امالمؤمنین عایشهی صدیقهلروایت شده است؛ و اگر دیرتر بیدار میشد، تا سپیدهدم نماز میخواند و پس از سپیدهدم، دو رکعت بهجا میآورد و آنگاه بر پهلوی راستش دراز میکشید.
این حدیث، نشان میدهد که انسان باید سنت صبح را مانند پیامبرجکوتاه بخواند؛ و این، سنت است. همچنین برای امام (پیشنماز) بهتر است که پیش از اقامهی نماز فرض، در مسجد حاضر نشود و مانند پیامبرجنمازهای سنتش را در خانه بخواند. اما مقتدی، زودتر به مسجد میآید.
این روایت، نشانگر مستحب بودن دراز کشیدن بر پهلوی راست پس از سنت فجر برای کسیست که در خانهاش نماز شب میخوانَد؛ همانگونه که پیامبرجبدینگونه عمل میکرد.
علما دربارهی این دراز کشیدن، اختلاف نظر دارند:
برخی از علما، آن را در همه حال، سنت دانستهاند.
و برخی دیگر گفتهاند: دراز کشیدن پس از سنت صبح، سنت نیست؛ مگر برای کسی که در پایانِ شب، نماز تهجد میخوانَد. چنین شخصی در فاصلهی سنت و فرضِ صبح دراز میکشد تا خستگی از تن بهدَر کند.
برخی از علما در اینباره بهقدری سخت گرفتهاند که دراز کشیدن پس از سنت صبح را از شرایط نماز صبح دانستهاند؛ اینها گفتهاند: کسی که پس از نماز سنت صبح دراز نکشد، نمازش درست نیست. ولی این، دیدگاهِ تک و نادریست و ما، این را از آنرو ذکر کردیم که بیان کنیم برخی از علما، دیدگاههای تک و نادری دارند که از اقوالِ درست و صحیح، بدور است.
دیدگاهِ درست در اینباره اینست که این عمل، برای کسی که نماز تهجد میخوانَد، سنت است؛ چنین شخصی، پس از سنت صبح دراز میکشد تا نماز فرض، اقامه شود. اما (پیشنماز) این عمل را بهسادگی انجام میدهد و از جماعتِ صبح نمیافتد؛ چون خود، پیشنماز است و مردم منتظرِ او میمانند؛ از اینرو سرِ وقت در مسجد، حاضر میشود. اما مقتدی باید دقت کند که ناخواسته جماعتِ صبح را از دست ندهد؛ زیرا برای او منتظر نمیمانند. لذا کسی پس از سنت صبح دراز میکشد که شب را در نماز و قیام میگذراند و کسی که دیرهنگام یا با اذانِ صبح برمیخیزد، ضرورتی ندارد که پس از سنت صبح، بر پهلو دراز بکشد.
***
۸۲۲- وعن يعِيشَ بنِ طخْفَةَ الغِفَارِيَّ رضي الله عنهما قال: قال أَبِي: بَيْنَمَا أنَا مُضْطَجِعٌ فِي الْمسَجِدِ عَلَى بَطْنِي إذَا رَجُلٌ يُحَرِّكُنِي بِرِجْلِهِ فقال: «إنَّ هذِهِ ضَجْعَةٌ يُبْغِضُهَا اللهُ»؛ قال: فَنَظرْتُ، فإذَا رسولُ اللّهج.[روایت ابوداود با اِسناد صحيح] [ضعیف است؛ ضعیف أبی داود، آلبانی، ش: ۱۰۶۹]
ترجمه: یعیش بن طخفهی غفاریبمیگوید: در مسجد بر روی شکم دراز کشیده بودم که مردی مرا با پایش حرکت داد و گفت: «این، درازکشیدنیست که الله از آن بدَش میآید». میگوید: نگاه کردم؛ دیدم پیامبرجاست.
۸۲۳- عَنْ أبِي هُرَيْرَةَس عَنْ رسولِ اللّهج قال: «مَنْ قَعَدَ مَقْعَدًا لَمْ يَذْكُرِ اللّهَ تَعَالَى فِيهِ كَانَتْ عَلَيِهِ مِنَ الله تَعَالَى تِرَةٌ، وَمَنِ اضْطَجَعَ مُضْطَجَعاً لاَ يَذْكُرُ اللّهَ تَعَالَى فِيهِ كَانَتْ عَلَيْهِ مِن اللّهِ تِرَةٌ».[روایت ابوداود با اِسناد حَسَن] [صحیح الجامع، ش: ۶۴۷۷؛ السلسلة الصحیحة، ش: ۷۸؛ و صحیح أبی داود، آلبانی، ش: ۴۰۶۵]
ترجمه: ابوهریرهسمیگوید: رسولاللهجفرمود: «هرکس در جایی بنشیند و الله متعال را در آنجا یاد نکند، زیانی از سوی الله متعال بر اوست؛ و هرکس، در جایی بخوابد و آنجا الله متعال را یاد نکند، ضرر و زیانی از سوی الله متعال بر اوست».
شرح
مؤلفدر ادامهی احادیثی که دربارهی آداب خواب ذکر کرده، حدیث یعیش بن طخفهی غفاریسرا آورده است؛ یعیش میگوید: پدرم به من گفت: باری در مسجد بر روی شکم دراز کشیده بودم که مردی مرا با پایش حرکت داد و گفت: «این، درازکشیدنیست که الله از آن بدَش میآید». میگوید: نگاه کردم؛ دیدم پیامبرجاست.
این حدیث، گویای اینست که خوابیدن بر روی شکم، کارِ شایستهای نیست؛ بهویژه در جاهایی که در معرضِ دیدِ مردم است. زیرا پسندیده نیست که مردم او را در چنین حالتی ببینند. اما اگر انسان، شکمدرد باشد و با خوابیدن بر روی شکم، راحت شود، ایرادی ندارد که بر روی شکم بخوابد؛ زیرا ضرورت است.
نکتهی دیگری که از این حدیث برداشت میشود، اینست که بیدار کردن دیگران، با پا ایرادی ندارد و تکبر بهشمار نمیآید؛ زیرا پیامبرجبا اینکه از همه متواضعتر بود، طخفهی غفاری را با پای خود، تکان داد و بیدارش کرد. اما اگر در قلبِ انسان، ذرهای تکبر باشد، این، چیزِ دیگریست؛ ولی بیدار کردن دیگران با پا، در اصل، تکبر نیست. ناگفته نماند که اگر طرفِ مقابل، این را بیاحترامی قلمداد میکند، برای بیدار کردنش، او را با پا تکان ندهید. زیرا اگر یک کار مباح یا جایز نتیجهی بدی داشته باشد، انجامِ آن ممنوع است.
سپس مؤلفحدیث ابوهریرهسرا دربارهی شخصی ذکر کرده که در جایی مینشیند و الله را در آنجا یاد نمیکند یا در جایی میخوابد و آنجا ذکر الله نمیگوید؛ این، ضرر و زیان بزرگی از سوی الله متعال، برای چنین شخصیست. زیرا این نشستن یا این خوابیدن، به نفعِ او نیست.
از اینرو در مییابیم که انسان باید در همه حال، - ایستاده، نشسته و زمانی که بر پهلو دراز کشیده است- الله متعال را یاد کند. پس همواره ذکر الله بگویید و در یادِ الله باشید تا در زمرهی کسانی قرار بگیرید که الله متعال دربارهی آنها فرموده است:
﴿إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ لَأٓيَٰتٖ لِّأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ ١٩٠ ٱلَّذِينَ يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ قِيَٰمٗا وَقُعُودٗا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمۡ﴾ [آل عمران: ١٩٠، ١٩١]
همانا در آفرینش آسمانها و زمین و گردش شب و روز، نشانههایی برای خردمندان وجود دارد. کسانی که ایستاده و نشسته و یا در حالی که بر پهلوها آرمیدهاند، الله را یاد میکنند.
پس همواره اللهﻷرا یاد کن تا نمونهی این فرمودهی الاهی باشی که میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ ذِكۡرٗا كَثِيرٗا ٤١ وَسَبِّحُوهُ بُكۡرَةٗ وَأَصِيلًا ٤٢﴾ [الأحزاب : ٤١، ٤٢]
ای مؤمنان! الله را بسیار یاد کنید و صبح و شام او را به پاکی یاد نمایید.
امید است که الله متعال به ما توفیقِ ذکر، سپاسگزاری و عبادت، عنایت کند.